شهادتین هنگام مرگ
پرسش:
آیا ادای شهادتین به هنگام مرگ برای مخالفین اهل بیت (علیهم السلام) نشانه رستگاری آنان پس از مرگ است، چنانکه در روایت آمده هر کس به هنگام مرگ شهادتین را ادا نماید وارد بهشت می شود؟
پاسخ:
بی شک استمرار ایمان تا هنگامه مرگ و توجهات توحیدی در پایان حیات دنیوی، از علایم رستگاری انسان مؤمن در حیات اخروی است. بر این اساس در روایتی که فریقین از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل نموده اند آمده است: «لَقِّنُوا مَوْتَاكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَإِنَّ مَنْ كَانَ آخِرُ كَلَامِهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ دَخَلَ الْجَنَّة»؛ مردگان خود ـ آنان که در حال جان دادن اند ـ را به کلمه توحید تلقین دهید چون هر کس آخرین سخنش این ذکر باشد وارد بهشت می شود.(1)
اين خبر در نقل دیگری به شکلی کاملتر روایت شده که بیانگر پاسخ به سوال مطرح شده است و آن این که به نقل از آن حضرت آمده است که فرمودند: «لَقِّنُوا مَوْتَاكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَإِنَّهُ مَنْ كَانَ آخِرُ كَلِمَتِهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ عِنْدَ الْمَوْتِ دَخَلَ الْجَنَّةَ يَوْمًا مِنَ الدَّهْرِ وإن أصابه قبل ذلك ما أصابه»؛ لا اله الا الله را به مردگان خود تلقین نمایید؛ زیرا کسی که آخرین کلامش «لا اله الا الله» است روزی از روزگار داخل بهشت می شود؛ هر چند که پیش از آن گرفتاری هایی را تحمل نموده باشد.(2)
روایت فوق بیانگر فرجام نهایی مؤمنین به خداست که این افراد هر چند به واسطه ی انجام گناهانی که توفیق توبه نسبت به آن ها را نداشته در دار آخرت مؤاخذه و مجازات می شوند، اما به واسطه وجود ایمان در نهایت اهل نجات و رستگاری بوده و گرفتاری آنان همیشگی نخواهد بود.
هم چنین در روایات کثیری که از اهل بیت (علیهم السلام) رسیده به عنصر ولایت برای نجات و پاداش در آخرت و این که ولایت شرط ورود به دایره توحید است تصریح شده است.(3) بر این اساس ولایت اهل بیت (علیهم السلام) حصار امنی است که شخص را از آتش جهنم محفوظ داشته، هر چند که بدیهی است که چنین ولایتی هنگامی تحقق عینی یافته که با عمل به سایر دستورات الهی همراه باشد؛(4) چنان که در روایت شریف «سلسلة الذهب» از حضرت رضا (علیه آلاف التحیة والثناء) آمده است که آن حضرت فرمودند:
«من از پدرم موسى بن جعفر (عليهما السّلام) شنيدم، و پدرم از پدرش جعفر بن محمّد (عليهما السّلام)، و او از پدرش محمّد بن على (عليهما السّلام)، و او از پدرش علىّ بن الحسين (عليهما السّلام)، و او از پدرش حسين بن على (عليهما السّلام)، و او از پدرش امير المؤمنين على (عليه السّلام)، و او از رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) شنيد كه فرمود: از جبرئيل (علیه السلام) شنيدم كه مى گفت: از پروردگار عالميان شنيدم كه: كلمه لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ حصار امن من است، و هر كس در اين حصار امن وارد شود از عذاب من در امان خواهد بود؛ و در اين هنگام كه مركب آن حضرت به حركت در آمده بود با بانگى رسا ادامه دادند: البته با شرايطى كه دارد، و من خود يكى از آن شرايطم.(5)
با توجه به مطالب فوق می گوئیم:
بیان کلمه توحید به هنگام مرگ به معنای اهل نجات و سعادتمند بودن فرد بلافاصله پس از مرگ نخواهد بود؛ بلکه بدین معناست که تحقق حقیقی این کلمه مبارک با شرایط آن در اعتقاد و عملکرد موجب سعادت مطلق شخص مؤمن است؛ چنان که قرآن کریم می فرماید: «الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُون»؛ همانها كه فرشتگان (مرگ) روحشان را مى گيرند در حالى كه پاك و پاكيزه اند؛ به آن ها مى گويند: «سلام بر شما! وارد بهشت شويد به خاطر اعمالى كه انجام مى داديد.(6)
اما در صورتی که چنین طهارتی برای شخص محقق نشده باشد، به میزان آلودگی اعتقادی و عملکرد خود مؤاخذه و محروم و یا مجازات می شود و پس از پاک شدن در زمره اهل سعادت قرار می گیرد، که در این صورت (در صورت وقوع) بیان این کلمه ی مقدس قبل از وفات منافاتی با تحمل گرفتاری و یا عذاب موقت شخص نخواهد داشت.
پی نوشت ها:
1. الصدوق، من لا یحضره الفقیه، جامعه مدرسین، ج1، ص132؛ مصادر اهل سنت: الحاكم النيسابوری، المستدرک علی الصحیحین، دار الكتب العلمية – بيروت، ج1، ص530؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، مؤسسة الرسالة، ج36، ص443.
2. ابن حبان، الإحسان في تقريب صحيح ابن حبان، مؤسسة الرسالة، بيروت، ج7، ص272.
3. ر.ک: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق، ج65، ص329؛ كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - إسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: 4، 1407 ه.ق، ج2، ص19.: «أَمَا لَوْ أَنَّ رَجُلًا قَامَ لَيْلَهُ وَ صَامَ نَهَارَهُ وَ تَصَدَّقَ بِجَمِيعِ مَالِهِ وَ حَجَّ جَمِيعَ دَهْرِهِ وَ لَمْ يَعْرِفْ وَلَايَةَ وَلِيِّ اللَّهِ فَيُوَالِيَهُ وَ يَكُونَ جَمِيعُ أَعْمَالِهِ بِدَلَالَتِهِ إِلَيْهِ مَا كَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ حَقٌّ فِي ثَوَابِهِ وَ لَا كَانَ مِنْ أَهْلِ الْإِيمَانِ ثُمَّ قَالَ أُولَئِكَ الْمُحْسِنُ مِنْهُمْ يُدْخِلُهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ بِفَضْلِ رَحْمَتِهِ».
4. ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، 4جلد، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم، مؤسسة النشر الإسلامي - ايران - قم، چاپ: 2، 1404 ه.ق، ج1، ص206.: « قَالَ الصَّادِقُ (عَلَيْهِ السَّلَامُ): «إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ».
5. الصدوق، التوحید، انتشارات جامعه ی مدرسین قم، ص26.
6. النحل/32.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید