سیاست دینی
یک تعریف از سیاست و سیاست ورزی بیان کرده و بفرماید آیا سیاست در قرآن و احادیث آمده است؟ عاقبت یک سیاست مدار نمونه را بیان کنید. سیاست، در لغت به معنای بر عهده گرفتن، و تدبیر امور به کار می رود(1) که به معنای عام بوده و هر نوع تدبیری را شامل می شود، لذا برخی آن را به سه دسته تقسیم کرده اند، یکی تدبیر نفس که آن را سياست بدنى خوانند، و دوّم تدبیر اهل خویش، که آن را سياست بيتى خوانند، و سوم تدبیر اهل شهر و ولایت که آن را سياست مدنى خوانند.(2) این سیاست نوع سوم که همان سیاست اصطلاحی امروزی است به معنای تنظیم و تدبیر امور حکومتی است(3) هم می تواند تدبیری مثبت و خردمندانه باشد و هم می تواند تدبیری منفی، بی خردانه، و یا خودخواهانه باشد. سياست و تدبير اگر بر وفق حكمت و مصلحت، چنان به كار رود كه كمال نوع انسانى، و حفظ اشخاص را در پى داشته باشد «سياست الهى» ناميده مىشود و در غير اين صورت به نامى خوانده مىشود كه بدان اضافه شده است.(4) واژه «سیاست» و مشتقات آن در قرآن کریم به کار نرفته است، اما سیاست ورزی و تدابیر حکومتی در قرآن به کار رفته است و آیاتی به آن اشاره دارند. «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط»؛ ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب (آسمانى) و ميزان (شناسايى حقّ از باطل و قوانين عادلانه) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند.(5) «فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فيمَا اخْتَلَفُوا فيه»؛ خداوند، پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت و بيم دهند و كتاب آسمانى، كه به سوى حق دعوت می كرد، با آنها نازل نمود تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى كند.(6) «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فيها هُدىً وَ نُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذينَ أَسْلَمُوا لِلَّذينَ هادُوا وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّه»؛ ما تورات را نازل كرديم در حالى كه در آن، هدايت و نور بود و پيامبران، كه در برابر فرمان خدا تسليم بودند، با آن براى يهود حكم مىكردند و (همچنين) علما و دانشمندان به اين كتاب كه به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، حکم می نمودند.(7) اما در روایات، هم تعبیر «سیاست» به کار رفته است، هم مصادیق آن و نمونه هایی از تدابیر حکومت ها و دولت ها. مثلا در زیارت جامعه کبیره یکی از اوصافی که در خصوص اهل بیت (علیهم السلام) آمده است «وَ سَاسَةَ الْعِبَادِ» است، یعنی تدبیر کننده امور بندگان. هم چنین تمام رفتارها و تحرکات اجتماعی اهل بیت (علیهم السلام) که در روایات به وفور آمده است، مصداق سیاست ورزی ایشان است. بنابراین برای نمونه سیاست مدار درست، می توان به امیرالمومنین، امام حسن، امام حسین و سایر ائمه (سلام الله علیهم اجمعین) اشاره کرد، همه اینها نمونه های سیاست مدار الهی بودند که از هر وسیله ای برای رسیدن به مقاصد خویش بهره نمی بردند و اهل حیله و نیرنگ نبودند. سیاست ایشان سیاستی صادقانه و الهی بود، نه فریبکارانه. مثلا امام حسین (سلام الله علیه) وقتی به دارالاماره مدینه فراخوانده شدند حدود 20 تن از جوانان بنی هاشم را با خود بردند و گفتند دارالاماره را محاصره کنید و اگر ندا دادم بریزید داخل دارالاماره، یا بعد از خروج از مدینه، برای رساندن پیامشان مکه را انتخاب کردند که در ایام حج همه مسلمانان از اقصی نقاط جهان اسلام را در خود جای می دهد، و یا اینکه بعد از نامه های کوفیان بدون تحقیق اعتماد نکرده، و مسلم بن عقیل را برای تحقیق فرستادند، و یا اینکه بچه ها و اهل و عیال خود را با خود بردند تا همه به همه بگویند برای جنگ قیام نکرده اند، و هم باشند کسانی که جنگ و حوادث آن را از نزدیک ببینند و راوی جنگ شده و پیام حماسی ایشان را در قالب اسیر به همه برسانند. روشن است که اگر امام حسین (سلام الله علیه) با یک عده مرد جنگی وارد کربلا شده بودند، بعد از شهادت ایشان و اصحاب، راوی جنگ می شد دشمن! اما حضرت (سلام الله علیه) با خود راویانی را بردند و این راویان در قالب اسیر، تا قلب حکومت شام پیش رفتند و امروز حرکت سیدالشهدا (سلام الله علیه) را جاودانه ساختند. اینها نمونه هایی از سیاست ورزی الهی است. درست است که ایشان می توانستند به راحتی با دروغگویی و نیرنگ افراد بیشتری را جذب خویش کنند و با پرهیز از چنین کاری به ظاهر از نظر نظامی شکست خوردند، یا به شهادت رسیدند و یا حکومت از دستشان خارج شد، اما: اولا: این به خاطر ضعف سیاست ورزی ایشان نبوده، بلکه به خاطر خامی و سادگی پیروانشان بوده است. ثانیا: امروز ثمره سیاست ورزی ایشان دارد بروز و نمود پیدا می کند و می بینیم که روز به روز بر عزتشان و پیروان مسیرشان افزوده شده و ذلت مخالفینشان بیشتر هویدا می شود. بنابراین، سیاست الهی بر خلاف سیاست های شیطانی، شاید کمی دیرتر نتیجه آن آشکار شود، اما قطعا نتیجه آن پایدارتر خواهد بود.
__________________
(1) فيومى، أحمد بن محمد، مصباح المنیر، نشر دارالهجره، چاپ دوم، 1414ق، قم، ج2، ص95.
(2) جمعی از نویسندگان، شرح المصطلحات الفلسفیة، مجمع البحوث الاسلامیه، چاپ اول، 1414ق، مشهد، ص161.
(3) جميل صليبا، فرهنگ فلسفی، ترجمه منوچهر صانعى دره بيدى، انتشارات حکمت، چاپ اول، 1366ش، تهران، ص402.
(4) شمس الدين الشهرزورى، رسائل الشجرة الالهية فى علوم الحقايق الربانية، موسسه حكمت و فلسفه ايران، چاپ اول، 1383ش، تهران، مقدمه، ص: 47.
(5) حدید/ 25.
(6) بقره/ 213.
(7) مائده/ 44.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید