رزاقیت و نیازمندی؟!
آیا رزاق بودن خداوند با بی نیازی او در تناقض نیست؟ چرا که خداوند برای روزی دادن نیازمند مخلوقات است!
بی نیاز بودن خداوند با دلایل عقلی و نقلی اثبات شده است. خداوند در قرآن می فرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الغَنِيُّ الحَميدُ»؛ اى مردم شما (همگى) نيازمند به خدایيد، تنها خداوند است كه بى نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش است.(1) خداوند به بندگان روزی می دهد، زیرا خداوند نعمت های خود را از بندگانش دریغ نمی کند و این بندگان هستند که محتاج رزق خداوند هستند. اما این که آیا اتصاف صفت رازق بودن به خداوند نیازمند وجود مخلوقات است یا خیر بحثی دیگر است. صفات خداوند شامل صفات فعل و صفات ذات می باشند. هرگاه تصور ذات، در اتصاف به وصف كافى باشد و در حمل آن، بر ذات نيازى جز به تصور ذات نباشد، آن را صفت ذات مى نامند؛ در مقابل هرگاه فرض ذات در اتصاف به وصف، كافى نبوده، بلكه بايد فعلى از افعال او را در نظر بگيريم، آن گاه او را با آن صفت تعريف كنيم، در اين صورت آن را صفت فعل مى نامند، مانند خالق و رازق، زيرا توصيف خدا به اين دو وصف، نياز به تصور غير ذات دارد، چون تا مخلوقى را نيافريند و او را روزى ندهد، نمى توان او را «خالق» و «رازق» بالفعل دانست. بنابر اين هرگاه ذات در چهارچوب فعل او، شايسته اتصاف به وصف باشد، آن را صفت فعل مى نامند. در اين جا مى توان براى صفات ذات و فعل، معيار ديگرى ذكر كرد، و آن اين كه هر صفتى كه در مقام اجرا يک حالت بيش نداشته باشد، آن را صفت ذات مى نامند، مانند علم و قدرت كه فقط مى توان گفت خدا دانا و توانا است و در هيچ فرضى نمى توان گفت خدا دانا و توانا نيست؛ ولى آن رشته صفاتى كه دو حالت دارد، هم مى توان آن را در حالى اثبات و در حالى ديگر نفى نمود، آن را صفت فعل مى نامند؛ مثلاً مى توانيم بگوييم خدا زنده كننده مردگان است در قيامت و زنده كننده مردگان نيست قبل از آن، آفريدگار زيد است امروز، نه روز ديگر. بی نیازی خدا به این معنا است که کارهایش، برای منفعت و یا تکامل خود او نیست.(2) «صفات فعل»، اوصافی است كه از فعل خدا يعنی موجودات ممكن (مانند انسان، فرشته، حيوان، جماد و ...) انتزاع می شود؛ نه از ذات. از اين رو، صفت فعل، رابطه خدا را با جهان خلقت بيان می كند و تا چيزی غير از ذات خدا فرض نشود، واجب تعالی به آن صفات، متصف نمی گردد. بنابر اين، بايد چيزی غير از ذات الهی لحاظ كرد، و نيز رابطه او را با آن غير در نظر گرفت و پس از ملاحظه اين رابطه، آن صفت را به خدا نسبت داد؛ مانند اسناد وصف خالقيت و رازقيت و ... به خداوند و خواندن او به اسمهای خالق و رازق و ... كه در دعاي جوشن كبير و غير آن آمده است. بر اين اساس، پيش از آن كه خداوند، چيزی را خلق كند، به او «خالق» گفته نمی شود؛ چنان كه قبل از روزی دادن، به او «رازق» اطلاق نمی گردد، يا پيش از حيات بخشيدن و ميراندن، به او «محيی» و «مميت» گفته نمی شود و ... . از اين رو است كه می گويند صفات فعل، زايد بر ذات است.(3)
ـــــــــــــــــــــــ
(1) فاطر/ 15.
(2) به نقل از سایت توحید، نوشته آیت الله سبحانی.
(3) آية الله جوادی آملی، علی (علیه السلام) مظهر اسمای حُسنای الهی، به نقل از سايت تبيان.