دنیای آباد کافران؟!

image: 

چرا کافران بر خلاف مومنان دنیای آبادتری دارند؟

در پاسخ به این سوال باید چند نکته را در نظر گرفت:
اولا؛ همه کفار در رفاه نیستند؛ به عنوان مثال بسیاری از بودایی ها، هندوها و دیگر ادیان شرقی که بیشترین جمعیت را دارند در هند و چین زندگی می کنند و در شرایط سخت و با حداقل امکانات قرار دارند.

ثانیا؛ باید دید آیات و روایات زندگی در دنیا را چگونه معرفی کرده اند. زندگی دنیا از نظر اسلام وسیله ای برای رسیدن به آخرت و مقدمه آن محسوب می شود. و البته در مقایسه با زندگی جاودان انسان در قیامت بسیار ناچیز است، همانطور که خداوند در قیامت و خطاب به اهل عذاب می فرماید: «قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فىِ الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ؟ قَالُواْ لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسَئلِ الْعَادِّينَ»؛ (خداوند) مى‏ گويد: «چند سال در روى زمين توقّف كرديد؟» (در پاسخ) مى‏ گويند: «تنها به اندازه يك روز، يا قسمتى از يك روز! از آنها كه مى‏ توانند بشمارند بپرس!»(1) برای کسانی که پا به عرصه قیامت گذاشته و از مسیر برزخ گذشته اند، مدت زندگی دنیا آنقدر کوتاه به نظر می رسد که انگار کل عمر آنها یک روز یا کمتر بوده است. دنیا صرفا برای امتحان است و سرای باقی همان آخرت است؛ دقیقا مانند کسی که کنکور می دهد تا یک عمر آسوده باشد و شغلی مناسب به دست آورد. مدت امتحان کنکور سه ساعت است اما زمان بهره مندی از رتبه کنکور ممکن است یک عمر باشد. البته این مثال برای تقریب به ذهن است، وگرنه دنیای محدود در برابر آخرتِ نامحدود اصلا چیز نیست تا مقایسه صورت گیرد. به همین دلیل است که خداوند زندگی راحت در دنیا را اینگونه معرفی می کند: «وَ لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُونَ»؛ اگر (تمكّن كفّار از مواهب مادى) سبب نمى ‏شد كه همه مردم امت واحد (گمراهى) شوند، ما براى كسانى كه به (خداوند) رحمان كافر مى ‏شدند خانه‏ هايى قرار مى ‏داديم با سقف هايى از نقره و نردبان هايى كه از آن بالا روند.(2)
مسلما دادن خانه هایی از طلا و نقره برای تجلیل از کفار نیست، بلکه این آیه در صدد ناچیز دانستن این دنیا و ارزش ندانستن آنست. به همین دلیل رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) خطاب به امیر المومنین(علیه السلام) می فرماید: «يَا عَلِيُّ إِنَّ الدُّنْيَا لَوْ عَدَلَتْ عِنْدَ اللَّهِ‏ جَنَاحَ‏ بَعُوضَةٍ لَمَا سَقَى الْكَافِرَ مِنْهَا شَرْبَةً مِنْ مَائِه‏»؛ اگر دنيا به اندازه بال مگسى نزد خدا ارزش داشت، خداوند به كافر حتى يك شربت آب نمى‏ نوشانيد.(3)
بنابراین راحتی دنیا و وفور نعمت آن ارزش نیست اما به این معنا هم نیست که ما از آن استفاده نکنیم، بلکه خداوند می خواهد وسیله بودن دنیا را به انسان ها بفهماند. به عبارتی اگر دنیا بود که چه بهتر و اگر نبود، برای نبود آن ناراحت نباشید که زندگی جاویدان انسان در آخرت رقم می خورد.

ثالثا؛ عوامل متعددی در نابسامانی دنیای مسلمان ها و خصوصا مومنین موثر است که شاید عمده مشکلات به عملکرد آن ها مربوط باشد. منظور از این عملکرد، هم کم کاری آنها را شامل می شود و هم ممکن است به اعمال آنها و بی توجهی به برخی احکام و حدود الهی باشد.
قسمت اول که همان کم کاری مسلمین باشد نیز خود عوامل متعددی دارد که برخی خارجی و برخی داخلی است. عامل خارجی آن که برخی کشورهای قدرت طلب اند، در صدد تضعیف ممالک مسلمین و سود جویی بیشتر خود هستند و از گذشته تا کنون با تفرقه انداختن به بخشی از منافع خود رسیده اند که البته تا زمانی که ظرفیت داخلی برای حکمرانی آن ها نباشد، آن ها کاری از پیش نمی برند. بنابراین موفقیت آن ها در عقب نگه داشتن مسلمان ها نیز با توجه به کارشکنی و منفعت طلبی برخی عوامل داخلی است.
اما در مورد کم کاری مسلمین که شاید مهمترین عامل باشد، امیر المومنین(علیه السلام) می فرماید: «اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ‏ بِالْعَمَلِ‏ بِهِ غَيْرُكُم»؛ خدا را، خدا را در قرآن که دیگران بر شما در عمل به آن سبقت نگیرند.‏(4) تا زمانی که مسلمان ها به توصیه های دینی در مورد تلاش و کسب علم، عمل می کردند، شاهد پیشرفت آن ها تا صده های پنجم و ششم هجری بودیم و از آن به بعد دچار افول شدند. بنابراین بخشی از عقب افتادگی و مشکلات معیشتی مسلمین، مربوط به سستی، کم کاری و البته داشتن سردمداران فاسد در طول تاریخ بوده است.

رابعا؛ گذشته از کم کاری مسلمان ها، بخشی از مشکلات مادی و معیشتی مسلمانان و خصوصا مومنین، مربوط به امتحان الهی است که البته امتحان معمولا با مشکلات و سختی هاست، هرچند گاهی نیز نعمت و فراوانی، سبب و وسیله امتحان است.
امتحانات الهی نیز به میزان قرب انسان هاست، همانطور که گفته شده: «البلاء للولاء ثمّ للاوصياء ثمّ للامثل فلأمثل» يعنى: بلاياى دنيا، اوّل متوجّه است به پيغمبران كه بهترين خلق هستند، و بعد از ايشان به اوصياى ايشان، و بعد از اوصيا نوبت به شيعيان و دوستان ايشان می رسد. به طوری که هرکس از مومنین از مقام بالاتری برخوردار باشد، بلای بیشتری متوجه او می شود.(5)
بنابراین امتحان یک امر حتمی است، به طوری که خداوند در این رابطه می فرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ»؛ قطعاً همه شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مال ها و جان ها و ميوه ‏ها، آزمايش مى‏ كنيم و بشارت ده به استقامت‏ كنندگان!(6)
تمام این موارد، نشان از سختی دارد و مومن نیز بیشتر از دیگران در معرض امتحان و سختی است، تا جایی که در روایت وارد شده: «إِنَّ الْبَلَاءَ إِلَى‏ الْمُؤْمِنِ‏ أَسْرَعُ‏ مِنَ السَّيْلِ إِلَى الْوِهَادِ»؛ رسیدن بلاء به مومن سریعتر است از رسیدن سیل به گودال(7) البته گاهی نیز این امتحان با گشایش است که آیا انسان در زمان گشایش و راحتی، دیگران را نیز در نظر می گیرد و کمک به فقرا هم می کند یا نه؟ بنابراین یکی از دلایل سختی ها و مشکلات مومنین نیز امتحان آنهاست و مقامات انسان با صبر او بر بلایا و مشکلات ارتقاء می یابد.

نکته آخر اینکه اگر انسان برای دنیای خود تلاش کند بر اساس سنت الهی به آن خواهد رسید، خداوند در این رابطه می فرماید: «مَنْ كانَ يُريدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فيها وَ هُمْ فيها لا يُبْخَسُونَ»؛ كسانى كه زندگى دنيا و زينت آن را بخواهند، (نتيجه) اعمالشان را در همين دنيا بطور كامل به آن ها مى‏ دهيم و چيزى كم و كاست از آن ها نخواهد شد!(8) اين آيه بيان يک سنت هميشگى الهى است كه اعمال مثبت و مؤثر نتايج، آن از ميان نمى‏ رود، با اين تفاوت كه اگر هدف اصلى رسيدن به زندگى مادى اين جهان باشد ثمره آن چيزى جز ثمرات مادی نخواهد بود. جهان غرب با تلاش پيگير و منظم خود اسرار بسيارى از علوم و دانش ها را شكافته، و بر نيروهاى مختلف طبيعت مسلط گشته و با سعى و كوشش مداوم و استقامت در مقابل مشكلات و اتحاد و همبستگى، مواهب فراوانى فراهم نموده است. آن ها نتايج اعمال و تلاش هاى خود را خواهند گرفت و به پيروزي هاى درخشانى نايل خواهند شد، اما از آنجا كه هدفشان تنها زندگى است، اثر طبيعى اين اعمال چيزى جز فراهم شدن امكانات مادى آنان نخواهد بود.(9) پس عدالت الهی مستلزم دادن پاداش آن ها در همین دنیاست، چرا که هیچ تلاش و زحمتی بی ثمر نخواهد بود.

پی نوشت ها:
1. سوره مومنون/ آیات 112و113.
2. سوره زخرف/ آیه 33.
3. شعيري، محمد بن محمد، جامع الأخبار(للشعيري)، مطبعة حيدرية - نجف، چاپ: اول، بى تا، ص177.
4. شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق، ص422.
5. شهيد ثانى، زين الدين بن على، ترجمه گيلانى، عبد الرزاق بن محمد هاشم، شرح مصباح الشريعة، پيام حق - تهران، چاپ: اول، 1377 ش، ص356.
6. سوره بقره/ آیه 155.
7. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق، ج78، ص195.
8. سوره هود/ آیه 15.
9. مكارم شيرازي، ناصر،(1374)، تفسير نمونه، اول، تهران، دارالكتب، ج9، ص47-46.

http://www.askquran.ir/showthread.php?t=60722&p=896618&viewfull=1#post896618

موضوع: