درخت ممنوعه
اصل درخت ممنوعه چه بوده و چرا خداوند، بخاطر خوردن میوه این درخت، آدم را از بهشت اخراج کرد؟
در پاسخ به این پرسش نکاتی را تقدیم می کنیم:
نکته اول؛ پس از آنکه آدم(علیه السلام) برگزیده شد و در طی مراحل تکوینی، واجد روح الهی و تعلیم اسماء گردید، ملائک به امر خداوند بر او سجده کردند و در بهشت سکونت داده شدند. از حضرت آدم و حوّا(علیهماالسلام) خواسته شده بود که به درخت ممنوعه نزدیک نشوند و از میوه آن تناول نکنند. «و گفتیم: ای آدم، تو و همسرت در این باغ ساکن شوید و از (میوه و نعمت های) آن به فراوانی از هر جای آن خواهید، بخورید و به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید بود.»(1)
بعلاوه؛ آدم و حوّا، متذکر حیله و فریب ابلیس شده بودند. خداوند آنها را از آنچه تهدیدشان می کرد، برحذر داشته بود؛ چنان که در «آیه 26» از «سوره اعراف» خداوند، همه فرزندان آدمی را یادآور آنچه بر پدر و مادرشان رفته، متذکر می شود و می فرماید: «ای فرزند آدم! زنهار تا شیطان شما را به فتنه نیندازد چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند و لباس هایشان را از ایشان برکند و ...».(2)
نکته دوم؛ بی شک، حقیقت میوه ممنوعه، سیب و گندم و امثال اینها نبوده است. باید متذکر راز توبیخ و رانده شدن آدم (علیه السلام) از بهشت شد و دریافت که تخلف اصلی او چه بود؟ اگر حکمت رانده شدن، دانسته شود، ماجرا و سرگذشت آدم و حوا، تذکار و باعث عبرت گیری سایرین شده و بازدارندگی از تجربه نخستین آدم و حوّا(علیهماالسلام) را در پی خواهد داشت. در صبحدم آفرینش، آنگاه که حضرت آدم(علیه السلام) چشم گشود، گمان برد خداوند در کُنج خانه اش خلقی اشرف و افضل از او نیافریده است. به او امر شد تا به ساق عرش نگاه کند. چون نظر کرد، دید با قلم تکوین نگاشته اند: «لا إله إلّا الله، محمّد رسول الله، و علی بن أبی طالب أمیر المؤمنین و زوجه فاطمه سیده نساء العالمین و الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه». عرض کرد: «اینان کیانند؟» پاسخ آمد: «اینها از فرزندان تواند و از تو و جمیع خلق بهترند و اگر اینها نبودند نه تو را خلق می کردم و نه بهشت و جهنم و آسمان و زمین را.» آنگاه فرمود: «مبادا بر مقام اینها غبطه خوری! لکن، آدم در دل تمنّای مقام آنها را نمود و شیطان از این راه بر او و همسرش، حوّا مسلّط شد و او را وسوسه کرد که از شجره ممنوعه که از خوردنش منع شده بودند، بخوردند.»(3)
چنانکه در این کریمه می فرماید: «پس شیطان او را به وسوسه انداخت و گفت: ای آدم! می خواهی تو را به درخت جاوید و فرمانروایی بی زوال رهنمون شوم؟.»(4) گویا، این درخت در بهشت، تمثّل و صورت برزخی شجره طیبه ولایت محمّد و آل محمّد(علیهم صلوات الله) بوده است که تمام نعمت های جسمانی و روحانی از آن است و از آن می روید.
بنابراین خداوند متعال، به این سبب، آدم و حوّا را از درخت ممنوعه نهی کرد که آن دو در مقام اهل بیت(علیهم السلام) نبودند و طلب مقام آنها برای آن دو، به منزله خروج از حد و مرتبه خود بود و اثر وضعی این خروج از حد، تسلّط شیطان و سقوط از مقامشان بود. حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام)، در تفسیر آیه «أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَینا آلَ إِبْراهیمَ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ. ...؛»(5) "یا اینکه نسبت به مردم [پیامبر و خاندانش] و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد می ورزند؟ ما به آل ابراهیم (که یهود از خاندان او هستند نیز) کتاب و حکمت دادیم و حکومت عظیمی در اختیار آنها [پیامبران بنی اسرائیل] قرار دادیم." امام (علیه السلام) فرمودند: «ما هستیم آل ابراهیم. پس ما مورد حسد واقع شدیم همان طور که پدرانمان مورد حسد بودند و اوّل کسی که بر ما حسد کرد، حضرت آدم(علیه السلام) بود که خدا خود با دست خود او را آفرید.»(6)
البتّه باید دقت شود، مراد از حسد در مورد حضرت آدم(علیه السلام) که دارای مقام عصمت است، غبطه خوردن است نه آن حسدی که رذیله اخلاقی است.
نتیجه آنکه درخت ممنوعه بهشت که مورد نهی آدم و حوا قرار گرفته بود شجره طیبه ولایت محمد و آل محمد (علیهم صلوات الله) بوده و دلیل هبوط آدم (علیه السلام) از بهشت، دل سپردن به وسوسه شیطان و تخلف از امر ارشادی حقتعالی و نزدیک شدن به آن درخت ممنوعه بوده است. و حکایت اینطور شد که به اراده حقتعالی، آدم و حوا به زمین هبوط کردند تا در کش و قوس امتحانات و پستی و بلندی های زندگی دنیا با اختیار، مراتب کمال و قرب الهی و جواز ورود به بهشت جاویدان را کسب کنند.
پی نوشت ها:
1. «وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْکنْ أَنْتَ وَ زَوْجُک الْجَنَّةَ وَ کلا مِنْها رَغَداً حَیثُ شِئْتُما...؛»، سوره های بقره: 2/ 35؛ اعراف: 7/ 19.
2. «یا بَنی آدَمَ لا یفْتِنَنَّکمُ الشَّیطانُ کما أَخْرَجَ أَبَوَیکمْ مِنَ الْجَنَّه...؛»، سوره اعراف: 7/ 27، ترجمه فولادوند.
3. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، نشر اسراء، قم، بی تا، ج 3، ص 362.
4. «فَوَسْوَسَ إِلَیهِ الشَّیطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّک عَلی شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْک لا یبْلی؛»، سوره طه: 20/ 120.
5. سوره نساء: 4/ 54، ترجمه آیت الله ناصر مکارم شیرازی.
6. طبرسی، احمدبن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، مشهد، نشر مرتضى، 1403ق، ج 1، ص 160.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=60602&p=898761&viewfull=1#post898761