خودبینی، آتشی بر اعمال

image: 

پرسش:
در این آیه گفته شده که «أَلَّا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَی» که هیچ کس بار گناه دیگری را (در قیامت) به دوش نخواهد گرفت. ولی شنیده بودم که گویا فقیهی بود که شب از عبادت در حال بازگشت به خانه بود و در راه مستی را می‌بیند که از کنارش عبور می‌کند و آن فقیه در دلش می‌گوید که ایشون چه می‌دونه عبادت چیه و فلان و داره کیفش رو می‌کنه و در عین حال آن مست در دل خود می‌گفت که‌ای کاش من همانند این فقیه بودم و عبادت می‌کردم. در خواب، آن فقیه می‌بیند که بهش گفته می‌شود که اعمال شما دو تا با هم عوض شدند. این مطلب واقعیت داره؟

پاسخ:
هرچند چنین حکایتی را در منابع دینی نیافتم و خواب افراد نیز حجت آور نیست، اما این حکایت چند پیام را درون خود دارد که آن پیام‌ها قابل تأییدند:

یک. سوء ظنّ به دیگران، یک صفت ناپسند است و حتی در روایات داریم که باید گفتار و کردار برادران دینی را حمل به صحت کرد(۱) و اگر دیدیم مؤمنی خطا یا گناهی می‌کند، باید آن را هفتاد بار توجیه کنیم.(۲)
دو. به تصریح قرآن کریم، بعضی از گمان‌ها خود، گناهند.(۳) کسی که بر اساس ظواهر و بدون علم دقیق به کسی بدگمان می‌شود، می‌تواند مصداق کسی باشد که یکی از این گمان‌ها را برده است. از طرفی در روایات فراوان داریم که برخی از گناهان، ثواب کارهای خوب را حبط و نابود می‌کند. به حدی که امام سجاد (علیه‌السلام) در دعایی از خداوند می‌خواهد که او را در وضعیتی قرار ندهد که عباداتش مخلوط با معصیت باشد و در نتیجه، آن عبادات حبط و نابود شود.(۴)

سه. عُجب و تکبر از گناهان کبیره شمرده شده است. این که کسی خود را در مقابل دیگران برتر بداند، زمینه ساز تکبّر و دوری از رحمت خداست. به حدی که کبر مانع ورود شخص متکبر به بهشت می‌شود.(۵)
چهار. بندگان دعوت و امر به امیدواری به درگاه خداوند شده اند(۶) و چه بسا همین امید داشتن به خداوند زمینه هدایت و نجات افراد باشد.
پنج. اگر این حکایت واقعی باشد، شاید منظور از جابجایی اعمال، این باشد که آن شخص چون امید داشت مانند آن عابد باشد، مثل ثواب اعمال عابد را به او دادند و آن عابد چون مرتکب چند گناه کبیره مثل بدگمانی، تکبر و... شد، گناهانی بزرگ برای او ثبت شد.

پی‌نوشت‌ها:
۱) کلینی، محمد، کافی، ج۲، ص۳۶۲، باب التهمه و سوء الظنّ، ح ۳.
۲) منسوب به جعفر بن محمد(علیهما السلام)، مصباح الشریعه، باب۸۲، ص۱۸۳، ح ۱.
۳) سوره حجرات، آیه ۱۲.
۴) صحیفه سجادیه، دعای ۴۷.
۵) حرّانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۳۹۶؛ صدوق، محمد، الخصال، ج۱، ص۱۴۷، ح ۱۷۸.
۶) سوره یوسف، آیه ۸۷.

موضوع: