حکم قطع دست دزد

image: 
چرا در اسلام قطع دست به عنوان مجازات دزدی تعیین شده است؛ آیا این حکم سخت گیرانه نیست؟ چرا به جای این حکم، حبس قرار داده نشده؟

چرا در اسلام قطع دست به عنوان مجازات دزدی تعیین شده است؛ آیا این حکم سخت گیرانه نیست؟ چرا به جای این حکم، حبس قرار داده نشده؟

در این خصوص به سه نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:
برای تعیین مجازات برای یک جرم نباید صرفا مجازات دیده شود، چون بالاخره مجازات مسئله ای است که احساسات انسان را درگیر می کند و انسان را از قضاوت منطقی دور خواهد کرد؛ مثلا فکر به قصاص و کشتن یک انسان، بیوه شدن زنش، یتیم شدن بچه هایش و مانند آن، انسان را به شدت نسبت به حکم قصاص بدبین می کند. اما وقتی به قتل و آثار آن که همین آثار مجازات را دارد نگاه می شود و ضرورت ممانعت از آن احساس می شود، آن موقع توازن بین جرم و مجازات به خوبی درک می شود.
سرقت اگر در یک جامعه رواج یابد، امنیت جامعه را مخدوش می کند. خود سرقت زمینه های بعدی برای قتل و تجاوز و مانند آن را موجب می شود و...
نباید ترس از بالارفتن آمار قطع دست، ما را در حقانیت این حکم متزلزل کند، چون چند نفر که دستشان به خاطر دزدی قطع شد و جدیت نظام در اجرای این حکم که مشاهده شود، دیگر کسی دزدی نمی کند، یعنی آمار دزدی به صورت محسوسی کاهش پیدا خواهد کرد، نه این که آمار دست های قطع شده زیاد شود.
نتیجه ترک چنین احکامی این شده که ما با این حجم از سرقت روبرو هستیم. در احکام حقوقی دلسوزی و احساسات به شدت رهزن است.

نکته دوم:
حکم قطع دست دزد در اسلام، مطلق و بی شرط و قاعده نیست، بلکه آن قدر شرط و شروط دارد که انسان اگر آن ها را ببیند می فهمد مطلقا این حکم سخت گیرانه نیست.
دزدی که دستش قطع می شود باید بالغ باشد، عاقل باشد، با اختیار بوده و مجبور نباشد، از روی فقر و اضطرار نباشد، در سال قحطی نباشد، مال حفاظت شده ای را دزدیده باشد نه این که مالی که صاحبش از آن مراقبت نکرده را دزدیده باشد، شاکی خصوصی داشته باشد، مقدار مال دزدیده شده کمتر از ربع مثقال شرعی طلای خالص نباشد و...
بنابراین چنین نیست که هر کسی دزدی کرد دستش قطع شود، بلکه با مشاهده شروط فوق فهمیده می شود کسی دستش قطع می شود که بدون اضطرار دارد علیه امنیت اقتصادی جامعه فعالیت می کند. خب چنین کسی باید جلویش گرفته شود.
باید توجه داشت که این حکم برای بالارفتن آمار قطع دست نیست، بلکه برای پایین آوردن آمار سرقت است.

نکته سوم:
هدف از مجازات، بازدارندگی با کمترین هزینه است، امروزه یکی از معضلاتی که دولت ها با آن روبرو هستند همین حبس و هزینه های آن است. حبس هزار نفر به صورت روزانه می دانید چه هزینه سنگینی را بر دوش دولت تحمیل می کند؟ فقط خرج خورد و خوراک آن ها در یک سال می دانید چقدر می شود؟ فارغ از نیازهای خدماتی و تاسیسات و نیروهای امنیتی و سرمایشی و گرمایشی و ساختمان سازی و...
علاوه بر این که حبس بازدارندگی لازم را نیز ندارد، چون اگر پیوندهای اجتماعی و خانوادگی در انسان کمرنگ باشد، ماندن اجباری در یک مکان به صورت رایگان، برای شخص مشکلی ایجاد نمی کند.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: