حوادث بد و نارضایتی خدا
پرسش:
آیا باید کار خاصی انجام بدهیم تا خداوند از ما راضی باشد؟
و آیا اتفاقاتی که در آینده رخ میدهد ارتباطی به رضایت یا نا رضایتی خداوند از بنده دارد؟
پاسخ:
این که انسان در زندگی خود در حال دست و پنجه نرم کردن با امور زندگی باشد امری طبیعی است که میتواند مولود عوامل گوناگونی باشد؛ اما این که انسان علی رغم انجام وظیفه همواره احساس کند خداوند نظر لطف و رحمتش را از او برداشته و یا از او ناراضی است، نیاز به بررسی احوالات فرد دارد تا منشأ این احساس مشخص شود. نباید در مواجهه اولیه با مشکلات و گرفتاریها، به صرف یک احساس به خداوند بدبین شد که در زندگی به او کم لطفی میشود و خداوند از او راضی نیست. بلکه لازم است جزئیات این احساس را با مراجعه به کارشناس بررسی کرد. سپس در مورد درستی یا نادرستی آن صحبت شود. در گام سوم در فرض اول برای حل آن را هکار ارائه شود. از رو پیشنهاد میکنیم با همکاران ما در بخش تلفنی این مرکز صحبت کنید. در عین حال خوب است به برخی احتمالات در این جا اشاره کنیم:
۱. گاهی ناشی از برخی برداشتهای نادرست از مفاهیم دینی نظیر دعا و استجابت دعا، توکل است. نظیر جایی که با وجود تمام شرایط دعا، دعا مستجاب نمیشود، چون به مصلحت بنده نیست، یعنی چیزی را طلب میکنیم که به سود ما نیست، اگر چه میپ نداریم به نفع ما و خیر است.(۱) اما چون بنده درک درستی از مسئله ندارد تصور میکند خداوند نظر لطف و رحمتش را از او برداشته و یا از او ناراضی است.
۲. گاهی هم ناشی از جهل ما به فلسفه بلا و گرفتاری هاست. از این رو سختیها و مشکلات زندگی را حمل بر این میکنیم که خدا از بندهاش راضی نیست در حالی که لطف و رحمت الهی هرگز جدا از حکمت و سنتهای حکیمانه پروردگار در نظام خلقت نیست. نظیر جایی که خداوند برای شکوفا کردن استعدادها و پرورش دادن بندگانش، آنان را با گرفتاریها میآزماید؛ یعنی همان گونه که فولاد را برای استحکام بیشتر در کوره میگذارند تا به اصطلاح آبدیده شود، آدمی را نیز در کوره حوادث سخت پرورش میدهد تا مقاوم گردد. شداید و ناملایمات برای نیز انسان جنبه سازندگی دارند. بسیاری از کمالات در نتیجه برخوردها، جز در میدان مبارزه و پنجه نرم کردن با حوادث به دست نمیآید.(۲)
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
۳. گاهی هم ریشه از باورها و اعتقادات نادرست ما دارد مثل جایی که فکر میکنیم مشکلات در زندگی ما ناشی از این که خدا به دنبال عذاب کردن ماست در حالی که بین اینها تلازم صد در صدی نیست. هرچند گاهی برخی حوادث و بلایا و سختیها و مشکلات زندگی، یک نوع نشانه هستند. نقش هشدارد هنده و بیدارگری دارند؛ یعنی از جنس لطف خدای سبحان در حق بندگانش هست تا انسان را از میانه راه غفلت و تباهی و اشتباه متنبه نموده به مسیر هدایت و کمال بازگرداند. اصل موضوع نشانهها در قرآن نیز مطرح شده است(۳) و عمده مطلب در این جا، آن است که اگر انسان بخواهد بفهمد چه نشانهای در کار است باید روی تزکیه و قلبش کار کند تا شهودش بالا برود و البته با مشورت و تأمل در احوالاتش تشخیص دهد که موضوع از چه قرار است.
۴. گاهی ناشی از تصور نادرست از وجود ارتباط بین رفتارهای خود و اتفاقات در زندگی است. هرچند گاهی مشکلات و گرفتاریها به عملکرد خود ما برمیگردد؛ مثل این که کاری را از روی جهل، عدم تدبیر و یا از روی لجاجت انجام دهیم؛ مثلاً کسی که بدون دقت و مشورت دست به تجارتی میزند و بعد ورشکست میشود، نمیتواند بگوید خداوند مرا در این وضع قرار داده است! اما در عین حال این احتمال در همه موارد صادق نیست و در مواردی صرفاً یک قضاوت و برداشتی است که هیچ دلیلی برای اثباتش و وجود قطعی تلازم وجود ندارد. حتی نمیتوان ادعا کرد اتفاقاتی که در آینده رخ میدهد ارتباطی به رضایت یا نا رضایتی خداوند از بنده داشته باشد.
۵. بله احتمال عقوبت و عذاب هم یکی از احتمالاتی هست که در تحلیل عوامل، مورد توجه قرار میگیرد، اما نباید اجازه داد شیطان از آن سوء استفاده کند و فضای ذهن را به سمت ناامیدی ببرد؛ زیرا بر فرض وجود گناه، راه توبه به روی گناهکاران با هر گناه کوچک و بزرگی که دارند، باز است. خداوند غفور و رحیم است. همه گناهان را میآمرزد. خداوند به پیامبر فرمان داده: به بندگان بگو،ای کسانی که با گناه و معصیت بر خود اسراف و ظلم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خداوند همه گناهان را میآمرزد که بخشنده و مهربان است.(۴)
نتیجه:
حوادث و اتفاقات زندگی انسان به طور کلی، یا جنبه مثبت و شیرین دارد و یا جنبه منفی دارد که ملایم طبع آدمی نیست. به دلیل اصل علیت بین این حوادث شیرین و تلخ با اعمال و رفتار انسان ارتباطی وجود دارد، اما اینکه تلخیها یا حوادث شیرین زندگی تابع علت مشخص یا قطعی باشند، مثل این که چون بنده احساس کند در زندگی به او کم لطفی میشود و خداوند از او راضی نیست، مشکلات و گرفتارهای زندگی دامن گیر او شده باشد. این موضوع ثابت نیست. عقل و حتی تجربه هم نمیتواند به صورت قطعی تشخیص داده و در این باره حکم کند. در این گونه موارد لازم است نگاهمان را به هستی و رویدادها تغییر دهیم. وظیفه بندگی خود را انجام دهیم و با «چشم زیبا بین» مسائل و مشکلات را بنگریم که رهاورد مبارکی برایمان خواهد داشت. آدم بدبین در فرصت گرفتاری میبیند و انسان خوش بین در گرفتاری، فرصت.
برای مطالعه بیشتر:
۱- مرتضی مطهری، عدل الهی، انتشارات صدرا.
۲- قاسم سبحانی فخر، انعکاس اعمال انسان در دنیا، انتشارات فیضیه.
۳- مرتضی مطهری، آزادی معنوی، انتشارات صدرا.
پی نوشتها:
۱. سوره بقره، آیه ۲۱۶.
۲. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء، ۱۴۰۳ ق، ج۸۱، ص۱۹۸.
۳. محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، مؤسسه نشر إسلامی، ایران، قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ ه.ق، ج۵، ص۴۸.
۴. سوره زمر، آیه ۵۳.