حدیث ثقلین و امام زمان(عج)
آیا حدیث ثقلین بر وجود حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) دلالت دارد؟
مهم ترین مسأله ای که در مورد مهدويت محل اختلاف نظر مسلمانان قرار گرفته، مسأله حيات و غيبت امام مهدى (علیه السلام) است. شيعه بر این باور است كه آن حضرت، فرزند امام حسن عسكرى (علیهما السلام) است كه پس از شهادت پدر به سال 260 ق تاكنون زنده، و عهدهیدار منصب امامت بوده است. در حالى كه اکثر اهل سنّت چنين باورى را درست نمى دانند و مصداق مهدى (علیه السلام) را نامعيّن مى پندارند كه چه بسا تاكنون زاده نشده است. شيعه دلايل و شواهد فراوانى بر صحت باور خود اقامه مي کند که حدیث ثقلین یکی از این دلائل است. ـ حديث متواتر ثقلين حدیث ثقلین یکی از احادیث متواتر(1) میان شیعه و اهل سنت است. مضمون حديث شريف ثقلين بر پيوند ناگسستنى قرآن و ائمه اهل بيت (عليهم السلام) و همراهى آنان تا روز قيامت تأكيد مى نمايد، که لازمه مضمون حديث ثقلين آن است كه چنان چه قرآن در هر روزگارى زنده و پابرجاست، باید پيشوايى از اهل بيت (عليهم السلام) نيز زنده و پابرجا باشد تا امكان دست يابى مردم به هر دو منبع هدايت در هيچ زمانى از بين نرفته باشد، روشن است كه اين ديدگاه تنها با مبناى شيعه قابل جمع است. ـ نگاهی به متن حديث حديث ثقلين با مضامين مختلف در صحيح ترين کتب حديثی اهل سنت وارد شده است که به برخی از طرق اشاره می شود: 1. مسلم به سند خود از زيد بن ارقم نقل می کند: «قام رسول اللَّه (صلي الله عليه وآله و سلّم) يوماً فينا خطيباً بماء يدعی خمّاً بين مکة و المدينة، فحمد اللَّه و اثنی عليه و وعظ و ذکّر ثمّ قال: امّا بعد، ألا يا أيّها الناس! فانّما أنا بشر يوشک ان يأتی رسول ربّی فأجيب و أنا تارک فيکم ثقلين: أوّلهما کتاب اللَّه فاستمسکوا به. فحثّ علی کتاب اللَّه و رغّب فيه ثمّ قال: و اهل بيتی، اذکرکم اللَّه في اهل بيتی، اذکرکم اللَّه في اهل بيتی، اذکرکم اللَّه في اهل بيتی...»؛... روزی رسول خدا (صلی الله عليه وآله و سلّم) کنار برکه آبی به نام خمّ، بين مکه و مدينه، ايستاد و برای جمعيّت خطبه ای ايراد فرمود، در آن خطبه بعد از حمد و ثنای الهی و موعظه و تذکّر فرمود: ای مردم! همانا من بشری هستم که نزديک است پيک الهی جان مرا گرفته و اجابت دعوت حقّ نمايم. من در ميان شما دو چيز گرانبها می گذارم: اوّل آن ها کتاب خدا که در آن هدايت و نور است، کتاب خدا را گرفته و به آن تمسّک کنيد. پيامبر (صلي الله عليه وآله و سلّم) سفارش زيادي براي کتاب خدا فرمود و مردم را بر عمل به آن تشويق نمود. سپس فرمود: اهلبيتم، شما را سفارش می کنم در حقّ اهلبيتم و اين جمله را سه بار تکرار نمود.(2) 2. احمد بن حنبل به سند خود از زيد بن ثابت نقل می کند که رسول خدا (صلی الله عليه و آله و سلم) فرمود: «انّی تارک فيکم خليفتين: کتاب اللَّه حبل ممدود ما بين السماء و الأرض ـ أو مابين السماء إلي الأرض ـ و عترتی أهل بيتی، و انّهما لن يفترقا حتی يردا علیّ الحوض»؛ همانا من در ميان شما دو جانشين قرار می دهم: کتاب خدا ـ ريسمان کشيده شده ما بين آسمان و زمين ـ و عترتم (اهلبيتم)، اين دو از يکديگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند...».(3) هم چنین احمد حنبل به سند خود از ابی سعید خدری روایت می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «قَالَ إِنِّي أُوشِكُ أَنْ أُدْعَى فَأُجِيبَ وَإِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَعِتْرَتِي كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنْ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ وَعِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي وَإِنَّ اللَّطِيفَ الْخَبِيرَ أَخْبَرَنِي أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَعَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُونِي بِمَ تَخْلُفُونِي فِيهِمَا»؛ من نزدیک است که خوانده شوم و اجابت کنم، و همانا من در میان شما دو چیز سنگین به یادگار می گذارم، کتاب خدای عزوجل كه ريسمان رحمت آويخته از آسمان به سوى زمين است و دیگری عترت و اهل بیتم را، و همانا لطیف خبیر به من خبر داده است که این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا در بهشت به من بپیوندند، بنگريد چگونه با وديعت هاى من رفتار مى كنيد.(4) 3. ترمذی به سند خود از جابر بن عبداللَّه نقل می کند: در حجة الوداع، روز عرفه رسول خدا (صلی الله عليه و آله و سلّم) را ديدم که بر شتری سوار بود و خطبه می خواند. شنيدم که حضرت می فرمود: «يا أيّها الناس! قد ترکت فيکم ما إن اخذتم به لن تضلّوا: کتاب اللَّه وعترتی أهل بيتی»؛ ای مردم! در ميان شما چيزی می گذارم که اگر به آن تمسک کنيد، هرگز گمراه نخواهيد شد: کتاب خدا و عترتم.(5) هم چنین ترمذى به نقل از زيد بن ارقم نقل می کند كه پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) فرمود: «إنی تارك فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدی أحدهما أعظم من الآخر كتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض و عترتی أهل بيتی ولن يتفرقا حتى يردا علی الحوض فانظروا كيف تخلفونی فيهما» (قال الشيخ الألباني: صحيح)؛ من در بين شما يادگارى را مى نهم كه اگر به آن چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد. يكى از آن دو بزرگ تر از ديگرى است و آن كتاب خدا است كه ريسمان پيوسته اى است از آسمان به زمين و ديگرى عترتم يعنى اهل بيتم و اين دو هرگز از يكديگر جدا نشوند تا در حوض بر من وارد شوند. اكنون بنگريد چگونه جانشينانى در بين آن دو هستيد.(6) 4. حاکم نيشابوری به سند خود از ابو الطفيل از زيد بن ارقم نقل می کند: رسول خدا (صلی الله عليه و آله و سلّم) بين مکه و مدينه، کنار پنج درخت فرود آمد. مردم زير درختان را جاروب نمودند، پيامبر (صلی الله عليه و آله و سلّم) ايستاده به ايراد خطبه پرداخت، بعد از حمد و ثنای الهی و تذکّر و وعظ و بيان خواسته الهی، فرمود: «ايّها الناس! إنّی تارک فيکم امرين لن تضلّوا ان اتبعتموهما و هما کتاب اللَّه و اهل بيتی. ثمّ قال: أتعلمون إنّی اولی بالمؤمنين من أنفسهم؟ - ثلاث مرّات - قالوا: نعم. فقال رسول اللَّه (صلي الله عليه و آله و سلّم): من کنت مولاه فعلیّ مولاه»؛ اي مردم! همانا من در ميان شما دو چيز می گذارم که اگر از آن دو پيروی کنيد هرگز گمراه نمی شويد: کتاب خدا و عترتم. سپس فرمود: آيا می دانيد که من به مؤمنين از خود آنان سزاوارترم؟ اين جمله را تکرار کرد. همگی گفتند: آری. آنگاه رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: هر که من مولای اويم اين علی مولای اوست».(7)
ــــــــــــــــــــــــ
(1) حديث ثقلين از جمله احاديثى است كه به سان حديث غدير از نظر سند در بالاترين درجه ى اعتبار و استحكام قرار داشته و بىگمان مصداق حديث متواتر مى باشد. بسيارى از عالمان شيعى و سنى به بررسى اسناد آن اهتمام ورزيده و آثار و مؤلفاتى از خود به جاى گذاشته اند كه از جمله مى توان به كتاب «عبقات الانوار» اثر ارزشمند ميرحامد حسين لكهنوى هندى و نيز رساله اى كه به همت شيخ قوام الدين وشنوه اى در قم تهيه شده و توسط دارالتقريب قاهره انتشار يافته اشاره كرد. مؤلف كتاب عبقات نام 33 صحابى و نوزده تابعى را در فهرست راويان حديث ذكر مى كند. هم چنين طبق تحقيق او بيش از سيصد تن از حديث نگاران اهل سنت اين حديث را در كتب خويش به اسناد گوناگون آورده اند.(خلاصة عبقات الانوار، ج 2، ص 227، بنياد بعثت، تهران).
(2) صحيح مسلم، ج 7، ص 122، باب فضائل علی علیه السلام، دارالفکر، بیروت.
(3) مسند احمد، ج 5،ص 182، دارالصاد، بیروت.
(4) مسند احمد، ج 5،ص 329، ح 11131.
(5) سنن الترمذی، ج 5، ص 663، ح 3786، داراحیاء التراث العربی.
(6) سنن الترمذی، ج 5، ص 663، ح 3788، داراحیاء التراث العربی.
(7) مستدرک الحاکم، ج 3، ص 118، ح 4577، دارالکتب العلمیة.