حدود حجاب
حدود حجاب از نظر قرآن چقدر است؟ آیا فلسفه ی این حجاب، فقط جلوگیری از تحریک جنس مخالف است؟ یا اینکه دلایل دیگری هم دارد؟ آیا این حکم متعلق به شرایط آن زمان که مردان هوسران بوده اند نیست؟ امروزه اگر چند سانتی متر از بالای مچ دست یا فقط کمی از موی زنان آشکار باشد. آیا واقعا باعث تحریک مردان میشود؟مثلا شنیدم که در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای زنان و مردان نامحرم، مکالمه تا بیش از 3 کلمه حرام بوده، اما امروزه به اقتضای زمانه این محدودیت برداشته شده است.
برای پاسخ به این سوال توجه به چند نکته لازم و ضروری است: نکته اول: از برخی آیات قرآن کریم تا حدی محدوده حجاب روشن میشود، مثلا می فرماید به زنان مومنین بگو: «جلبابهای خود را بر خويش فرو افكنند»(1) جلباب در لغت به روسری های بلندی گفته میشود که سر و سینه را میپوشاند(2) یا وقتی می فرماید به گونه ای راه نروید که صدای زینت های پای شما(خلخال) آشکار نشود(3) پس طبیعتا جزئیات مسئله از نظر اسلام خیلی مهم است آشکار کردن آنها هم از نظر قرآن کریم اشکال دارد. اما محدوده ی دقیق آن از قرآن مشخص نمیشود، چون قرآن بیان کننده کلیات است، نه جزئیات، بنابراین نه تنها احکام جزئی حجاب، بلکه جزئیات سایر احکام نیز در قرآن نیامده است وگرنه باید ده ها جلد می بود، مثلا ما از قرآن واجب بودن حج و نماز و روزه و مانند آن را می فهمیم اما اگر روایات نبودند امکان نداشت که بتوانیم احکام و کیفیت آن را از قرآن به تنهایی بفهمیم، به همین خاطر پیامبر(صلی الله علیه و آله) اهل بیتش(ع) را هم به عنوان رکنی بیان کرده اند که در کنار قرآن کریم باید باشد و اگر کسی از آنها جدا شود گمراه خواهد شد! در مورد حد حجاب و پوشش نیز روایات مختلف از اهل بیت(سلام الله علیهم) حدّ آن را مشخص نمودهاند، به عنوان مثال یکی از اصحاب امام صادق(سلام الله علیه) روایت میکند: «قُلْتُ لَهُ مَا يَحِلُّ لِلرَّجُلِ أَنْ يَرَى مِنَ الْمَرْأَةِ إِذَا لَمْ يَكُنْ مَحْرَماً قَالَ الْوَجْهُ وَ الْكَفَّانِ وَ الْقَدَمَان»(4) به او (امام صادق سلام الله علیه) گفتم: چه مقدار جایز است مرد به زنی که محرم او نیست نگاه کند؟ فرمودند: صورت، دو دست تا مچ، و دو پا تا مچ. و در روایت دیگری نیز آمده است: «سُئِلَ عَمَّا تُظْهِرُ الْمَرْأَةُ مِنْ زِينَتِهَا قَالَ الْوَجْهَ وَ الْكَفَّيْن»(5) از امام صادق(سلام الله علیه) در مورد مقداری از زینت که جایز است زن ظاهر کند سوال شد، حضرت فرمودند: صورت و دو کف نکته دوم:حکمت حجاب صرف تحریک نشدن نیست، بلکه نمادی برای شناخته شدن زن مسلمان است، همانطور که قرآن کریم می فرماید: «ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْن»؛ اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است.(6) یکی از فوائد شناخته شدن مصونیت از آزار و اذیت است، اما این شناخته شدن آثار دیگری هم دارد مثل اینکه به خودی خود نوعی تبلیغ برای اسلام است، وگرنه چرا امروزه در کشورهای مدعی لیبرالیسم و آزادی قانون منع حجاب تصویب میشود؟ چون نقش حجاب به عنوان این عامل تبلیغی پذیرفته شده است. یا قرآن می فرماید: مایه پاکی دل است: «ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِن»؛ اين كار براى پاكى دلهاى شما و آنها بهتر است.(7) پاکی دل یعنی پاکی نفس و ذهن، یعنی انسان اگرچه ممکن است دچار گناه نشود اما افکارش پریشان میشود، آرامشش، پاکی دلش ، توجهش به خدا و معنویاتش کمرنگ میشود. نکته سوم: اگر چه انسان امروزی از نظر پیشرفت های بشری قابل مقایسه با انسان هزار سال پیش نیست اما هرگز نیازهای انسان تغییر نکرده است، یعنی میل انسان امروزی به غذا کمتر از میل انسان هزار سال پیش نیست اگرچه نوع غذاها عوض شده اند! میل جنسی هم همینطور است، از نظر میل جنسی انسان امروز غریزه جنسی اش کمتر از انسان هزار سال پیش نیست. اگر انسان هزار سال پیش با بی حجابی تحریک میشده انسان امروزی هم همینطور است، بلکه شاید به خاطر مظاهر فریبنده امروز، این تمایل بیشتر ظهور و بروز داشته باشد، همانطور که انواع انحرافات جنسی را می بینیم که حتی گاهی به صورت قانون تأیید و تصویب شده اند، مثل هم جنس بازی و ازدواج با حیوانات و... احکام اسلامی هم متناسب با نوع بشر تعیین شده است، نه بشر یک زمان خاصّ یا یک نژاد خاص؛ آن مطلبی هم که فرمودید که سخن گفتن زن و مرد نامحرم بیش از سه کلمه حرام بوده است نتوانستیم سندی برایش بیابیم. نکته چهارم: حتی اگر حجاب فقط برای پیشگیری از تحریک باشد باز احتمال تحریک کافی است، یعنی ممکن است همه مردم با چهارتا نخ مو تحریک نشوند اما همین که احتمال دارد ده درصد مردان تحریک شوند برای ضرورت حجاب کافیست. نکته پنجم: احکام باید مرز و محدوده روشن داشته باشند، چون چیزی که مرز نداشته باشند کم کم به صورت کامل تصرف شده، و از بین خواهد رفت، مثلا کشوری که مرز مشخصی نداشته باشد دشمنانش قدم به قدم جلو می آیند تا مرکز را تصرف کنند چون مرزی مشخص نشده است! لذا می بینید اسلام قاطعانه برای همه چیز مرز مشخص کرده و از آن تعبیر به حدود الهی کرده است و بر حفظ این حدود تأکید نموده است. برای حجاب هم همینطور است، یعنی مرز روشن کرده، دست ها تا مچ و گردی صورت! اما اگر می گفت حالا چند تار مو و یه خرده بالاتر از مچ هم اشکال ندارد، خب این مرز دیگر روشن نبود!! دیگر نمیشد به خانمی گفت موهایت بیرون است، میگفت چهارتا که بیشتر نیست، یا پنج تا که بیشتر نیست! یا شش تا که بیشتر نیست! یا... مچ هم همینطور، الان مانتوهای آستین کوتاه توجیه شرعی می یافتند! چرا که مرز مشخصی بیان نشده بود! علاوه بر اینکه تعریف مرز تحریک پذیری از تحریک ناپذیری امکان پذیر نیست، چرا که اگرچه ممکن است برخی از مردان با دیدن چهارتا نخ مو، و بخشی از بالاتر ازمچ دست زنان تحریک نشوند، اما این حکم کلیّت ندارد و بسیاری از مردان هم تحریک میشوند. نکته ششم: حس تخیّل! این حس در تحریک قوای جنسی بسیار نقش دارد، اگر جوان مجردی که در سنین خاصی است که شهوتش در نهایت قدرت است، چهارتا نخ مو را ببینید بقیه را برای خودش تجسّم میکند، از کارشناسان مشاوره سوال بفرمایید که آستانه تریک شدن جوانان در چه حدی است، برخی از خود اینها میگویند ما از صدای کفشهای پاشنه بلند زنانه، یا صدای زینت هایی مثل النگو تحریک میشویم! خب حقیقت ماجرا این است.
پی نوشت ها:
1. احزاب:59/33.
2. طريحي، فخر الدين بن محمد، مجمع البحرین، نشر مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375ش، ج2، ص23.
3. نور:31/24.
4. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق، ج20، ص201.
5. همان، ج20، ص202.
6. احزاب:59/33.
7. احزاب:53/33.
http://http://www.askquran.ir/showthread.php?t=59435&p=879749&viewfull=1#post87