تناسب داعش با اسلام
پرسش:
اسلامستیزان میگویند گروهکهایی مانند داعش در واقع اسلام واقعی و سیره پیامبر را به اجرا درمیآورند و پس از آن اسلام را دین خشنی معرفی میکنند، در پاسخ به این افراد چه میتوان گفت؟
پاسخ:
گروههایی مانند داعش، برساختههای قدرتهای سیاسی منطقهای و فرامنطقهای هستند و نسبتی با تعالیم اسلام ندارند؛ در مقام پاسخ، به چند موضوع کلی و مختصر میتوان اشاره کرد:
۱. داعش و دیگر گروههای تکفیری که به نام اسلام چنین خشونتهایی را انجام میدهند، گروهی بسیار اندک از مسلمانان هستند و طبعاً افکار و رفتارشان را نمیتوان نمادی از آموزههای اسلامی به شمار آورد. اینان در واقع، میراثداران گروه خوارجاند که هرچند مشکلات بسیاری برای جامعۀ اسلامی ایجاد کردند؛ ولی به گواهی تاریخ، همواره در اقلّیت بودند و امروزه هم هیچکس حاضر نیست رسماً خود را بازماندۀ آنان معرفی کند. کدام تاریخپژوه یا فرقهشناسی را سراغ دارید که افکار خوارج را «اندیشههای اسلامی» به شمار آورده باشد؟! آیا دربارۀ ادیان دیگر نیز میتوان به استناد رفتار گروهی خاص، قضاوت کلی کرد؟ آیا خشونتهای عجیب برخی از داعیهداران دفاع از مسیحیت که در جنگهای صلیبی رخ داد، مبنای درستی برای قضاوت دربارۀ آیین مسیحیت است؟ آیا رفتار صهیونیستهای افراطی را میتوان با همین منطق، به آیین یهود نسبت داد؟
۲. برای نسبت دادن یک آموزه به هر دینی، باید به سراغ منابع اصیل آن دین و سخنان دانشمندان معتبر در میان پیروان آن دین رفت. پس نمیتوان گروهی را که هیچ عالم شناختهشده و معتبری در میان خود ندارند، نمایندۀ اسلام و مسلمین به شمار آورد. کدام منبع علمی معتبری، پشتوانۀ افکار اینگونه گروهها است؟
۳. مهمترین اشکال وارد بر اینگونه گروهها این است که تعالیم دینی را پارهپاره کرده، برخی را میگیرند و برخی را رها میکنند. حال و روز این افراد، همانگونه است که قرآن کریم از زبان خود آنان بیان میفرماید: «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ؛ ما به بعضی ایمانداریم و بعضی را انكار میكنیم»! به تعبیر دقیقتر، اینان نگاه جامع و کاملی به آموزههای اسلام ندارند. نه گسترۀ منابع دینی آنان کامل است و نه در مقام استنباط تعالیم دینی، دقّت لازم را به کار میگیرند. برای نمونه، از قرآن کریم، فقط به آیات جهاد استناد میکنند و بدون هیچ تدبّر و تأمّلی، با برداشتی خشونتبار از این آیات، دستبهکار میشوند و همین آیات را نیز شعار خود قرار میدهند و بدینسان، رفتار خشن و ضدّ انسانی خود را به قرآن کریم نسبت میدهند. این در حالی است که آیات جهاد در قرآن کریم، دربارۀ برخورد با مشرکان معاند است و نه دیگر همکیشانی که همین قرآن را کتاب خود میدانند و قبلهای جز قبلۀ مسلمانان ندارند! به علاوه، در همین قرآن کریم، آیات متعددی هست که نوع برخورد با همین مشرکان را نیز گوشزد کرده و از حقّ آنان برای شنیدن کلام خدا و یافتن راه هدایت سخن رانده است.(۱) آیا رعایت این نوع آموزهها با خشونتی که از داعشیان سراغ داریم سازگار است؟
در همین قرآن، کشتن یک مسلمان بیگناه موجب عذاب ابدی در جهنّم و سزای آن لعن و نفرین الهی دانسته شده(۲) و در همین قرآن کشتن یک انسان بیگناه، هرچند غیر مسلمان، برابر با کشتن همۀ انسانها معرّفی شده است.(۳)
۴. خداوند به صراحت، تبیین تعالیم دینی و آموزههای وحیانی را وظیفۀ پیامبر خدا (صلیالله علیه و آله) شمرده است.(۴) پس مهمترین منبع برای تبیین آیات قرآن کریم، سنّت پیامبر است که شامل رفتار و گفتار آن حضرت است. آن حضرت به تصریح قرآن کریم «رَحمَةٌ لِلعالَمین» بوده (۵) و تاریخ زندگانی ایشان نیز نمایش دهندۀ رحمت الهی است. به راستی خشونتهایی که امثال داعش به نام اسلام انجام میدهند، چه نسبتی با رفتار و گفتار پیامبر اسلام دارد؟
قرائن نشان میدهد کسانی که امروزه رفتارهای خشن و غیرانسانی امثال داعش را به اسلام نسبت میدهند خوب میدانند که آیین اسلام چنین مجوزی به آنان نداده است؛ ولی خود را به خواب زدهاند! سیره و رفتار پیامبر اکرم بهگونهای بود که دیگران حتی مشرکین را به خود جذب میکرد. خشونت به خرج دادن در اسلام فقط جهت دفاع از کیان اسلام، حفظ امنیت عمومی و دفع تهاجم دشمن است که شرع و عقل به آن حکم میکند.
پینوشتها
۱. رجوع کنید به: سورۀ توبه، آیۀ ۶: « وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكینَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لایعْلَمُون؛ و اگر یكی از مشركان از تو پناه خواست، پناهش بده تا كلام خدا را بشنود. سپس او را به مكان امنش برسان، چراکه آنان قومی ناداناند».
۲. سورۀ نساء، آیۀ ۹۳: «وَ مَنْ یقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فیها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظیماً؛ و هر كس عمداً مؤمنی را بكشد، كیفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود؛ و خدا بر او خشم میگیرد و لعنتش میكند و عذابی بزرگ برایش آماده ساخته است».
۳. سورۀ مائده، آیۀ ۳۲: «…مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً؛ هر كس كسی را جز به قصاص قتل، یا به كیفر فسادی در زمین بكشد، چنان است كه گویی همۀ مردم را كشته باشد».
۴. خداوند در آیۀ ۴۴ سورۀ مبارک نحل میفرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَیكَ الذِّكْرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِم؛ این قرآن را بهسوی تو فرود آوردیم، تا برای مردم آنچه را بهسوی ایشان نازلشده است، توضیح دهی». نیز بنگرید به آیۀ ۶۴ همین سورۀ نحل.
۵. خداوند در آیۀ ۱۰۷ سورۀ انبیا خطاب به پیامبر خود میفرماید: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین؛ ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم».