بطلان ادعای احمدالحسن
دلیل ابطال ادعای احمد الحسن در خصوص نیابت امام زمان(عج) چیست؟
این مسئله یک مسئله گسترده ای است و هر کدام از ادعاها و ادله شان نقد مستقلی می طلبد، اما اجمالا عرض میکنم جذب بالای آن به خاطر تبلیغات گسترده و اغفال مردم از طریق خواب و اسخاره و مانند آن است. برای پاسخ اجمالی به این سوال باید به چند نکته توجه نمایید: نکته اول: تفاوت های بنیادین احمد الحسن با یمانی اولین گام برای تحقیق شخصت هایی که برای آمدنشان در احادیث وعده داده شده، تطبیق علائم عمومی است، یعنی اگر این علائم عمومی مطابقت نکند، اصلا نوبت به بررسی های عمیق تر و دقیق تر نمی رسد، احمد اسماعیل در حالی ادعا می کند که یمانی موعود است که حتی در خصائص بنیادین با یمانی متفاوت است: الف) بدون شک احمد الحسن اهل بصره است در حالی که یمانی اهل یمن است، مدعی مذکور برای توجیه چنین تفاوتی گفته است: که چون مکّه از تهامه است، وتهامه از یمن است، پس محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) همگی یمانی هستند. اما روشن است که تهامه یک منطقه جغرافیایی است که از شمال جزیرة العرب یعنی بالاتر از مکه و مدینه آغاز می شود ، وجنوب آن به یمن می رسد. بنابراین هم مکه و مدینه جزء تهامه است، و هم یمن، نه این که تهامه از یمن باشد. بلکه یمن در جنوب جزیرة العرب قرار دارد وشامل شمال و میانه جزیرة العرب نیست. بنابراین محمد وآل محمد(صلی الله علیه وآله) حجازی وتهامی هستند، امّا یمانی نیستند(2) ب) یمانی از یمن خروج میکند، نه از بصره: در روایات متعدد خروج یمانی از یمن دانسته شده است: «إِنَّ مِنْ عَلَامَاتِ خُرُوجِهِ خُرُوجَ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الشَّامِ وَ خُرُوجَ الْيَمَانِيِّ مِنَ الْيَمَن»؛ به درستی که از علائم خروج قائم(عجل الله فرجه)، خروج سفیانی از شام، و خروج یمانی از یمن است.(3) «إذا ظهر الابقع مع قوم ذوی أجسام فتكون بینهم ملحمة عظیمة، ثم یظهر الاخوص السفیانی الملعون فیقاتلهما جمیعا فیظهر علیهما جمیعا، ثم یسیر إلیهم منصور الیمانی من صنعاء بجنوده»؛ هنگامی که ابقع (ابرص) به همراه قومی که دارای هیکل های قوی هستند ظهور کند پس میان آنها جنگ بزرگی اتفاق خواهد افتاد؛ پس از آن اخوص سفیانی ظهور میکند و با آنها می جنگد و بر آنها پیروز می شود و سپس بر آنها منصور یمانی از شهر صنعاء به همراه جنود خود وارد می شود.(4) اشخاصی که تابع احمد الحسن هستند وقتی این حدیث را شنیدند برای فرار از این حدیث دست به تحریف حدیث زده، و دو کلمه (یستقل و قبل) که در ادامه روایت آمده «و له فورة شدیدة یستقل الناس قبل الجاهلیه» را به (یستقبل و قتل) تبدیل کردند، تا بگویند این یمانی، غیر از آن یمانی هدایتگر است!(5) ج) همچنین از روایت فوق روشن میشود که اسم یمانی هم «منصور» است، نه «احمد»! د) احمد اسماعیل صیمری از طایفه صیامر منطقه زبیر است، و این طائفه بر خلاف ادعای احمد الحسن اصلا از بنی هاشم نیستند! ه) طبق روایات یمانی، به همراه سفیانی و خراسانی خروج می کند: «خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ الْيَمَانِيِّ وَ الْخُرَاسَانِيِّ فِي سَنَةٍ وَاحِدَةٍ وَ فِي شَهْرٍ وَاحِدٍ فِي يَوْمٍ وَاحِد»(6) و ما هیچ روایتی برخروج پیش از موعد او برای مقدمه سازی یا مانند آن نداریم. نکته دوم: بطلان ادله مورد استناد احمد الحسن اگرچه این تفاوت هایی که در نکته اول بیان شد، کار را تمام می کند، اما برای اثبات بیشتر و روشن ترِ انحراف این مدعی الف) استناد به خواب احمد الحسن در حالی به خواب های خود، و طرفدارانش استناد می کند که امام صادق(علیه السلام) در جواب سوالى از خوابِ «ابىّ بن كعب» فرموده است: »كَذَبُوا فَإِنَّ دِينَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَعَزُّ مِنْ أَنْ يُرَى فِي النَّوْم » به خدا دروغ می گویند، دین خداوند تبارک و تعالی عزیزتر و گرامی تر از این است كه در خواب دیده شود (و با خواب ثابت گردد).(7) ب) پیشگویی های روشن، و مباهله ای که هرگز اتفاق نیفتاد! احمد الحسن برای اثبات ادعای خود به پیشگویی اش در خصوص سرنگونی صدام، و موارد مشابه استناد می کند، در حالی که تحقق چنین وقایعی بسیار روشن بوده، و امام خمینی(ره) هم قبل از وی سرنگونی صدام، و حتی بالاتر از آن، تجزیه سقوط شوروی را پیش بینی کرده بودند. آمادگی برای مناظره ومباهله نیز تا زمانی که اتفاق نیفتد چیزی را اثبات نمی کند. ج) ادعای رویت و نیابت امام زمان(عجل الله فرجه)! طبق فرمایش خود امام زمان(عجل الله فرجه) هر کسی قبل از خروج سفیانی ادعای مشاهده امام زمان(عجل الله فرجه) بکند دروغگو و افترا زننده است: «سَيَأْتِي شِيعَتِي مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَاذِبٌ مُفْتَرٍ»؛ و به زودی برای شیعیانم كسانی ظاهر خواهند شد كه ادعای مشاهده ی مرا خواهند نمود، آگاه باشید هركس قبل از خروج سفیانی و صیحه ی آسمانی چنین ادعایی بنماید، مسلّما دروغگو و افترا زننده است.(8) برخی از حامیان احمدالحسن در کمال ناباوری میگویند سفیانی خروج کرده و صیحه آسمانی هم اتفاق افتاده و مردم از آن بی خبر هستند! در حالی که چنین حرفی مطلقا پذیرفتنی نبوده و منطقی نیست، چون امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دارند علامتی را برای تشخیص مدعی راستگو از دروغگو برای عموم مردم بیان می کنند پس این علامت باید برای عموم مردم قابل فهم باشد، اگر قرار باشد برای یک چیز علامتی تعیین شود که خود آن علامت هم روشن نباشد که فایده ندارد، باز هم مجال برای دروغگویان باز خواهد بود که بگویند این علائم اتفاق افتاد اما شما ندیدید!! وقتی شما برای مردم یک علامتی قرار می دهید، باید مردم بتوانند آن علامت را ببینند وگرنه دیگر علامت نیست! د) تساوق و یکی بودن علم و سلاح وی و طرفدارانش سلاح را در روایات به علم تأویل می برند در حالی که دست برداشتن از چنین ظهوری دلیل محکم می طلبد، خصوصا اینکه در برخی روایات این دو در کنار هم آمده پس معلوم می شود دوچیز هستند: «إن رسول الله صلى الله علیه وآله لما قبض ورث علی علیه السلام علمه وسلاحه»(9) علاوه بر اینکه در روایات برای شناخت حجج الهی علائم دیگری غیر از پرچم و وصیت و سلاح نیز وارد شده است، مانند اینکه آنها قادر هستند به هر زبانی سخن بگویند، همان طور که امام باقر(علیه السلام) می فرمایند: «يُكَلِّمَ النَّاسَ بِكُلِّ لِسَانٍ وَ لُغَة»؛ امام قادر است به تمام لهجه ها و زبان ها سخن بگوید!(10) طبیعتا مدعیان دروغگو هرگز نمی توانند چنین ادعایی بکنند، لذا برای اثبات ادعای خویش به همان علامات مشتبه اکتفا می کنند. نکته سوم: بوی توطئه دشمنان علیه اسلام فارغ از بطلان ادعای احمدالحسن، رویکردها و تعالیم وی نشان می دهد این جریان به دنبال تضعیف تعالیم حقیقی اسلام است، و این گمانه زنی را برای دست داشتن جریان های وهابی، صهیونیستی در این جریان تقویت می کند، به عنوان مثال این شخص در حالی به مقابله با علما و تضعیف آنها می پردازد که امام زمان(عجل الله فرجه) و سایر ائمه(علیهم السلام) مردم را در زمان غیبت به علما ارجاع می دهد: «إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ ذَاكَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُورِثُوا دِرْهَماً وَ لَا دِينَاراً وَ إِنَّمَا أَوْرَثُوا أَحَادِيثَ مِنْ أَحَادِيثِهِم»؛ به درستی که عالمان، وارثان انبیا هستند، البته انبیا درهم و دینار به ارث نمی گذارند، بلکه فقط احادیثی از احادیثشان را به ارث می برند.(11) امام زمان(عجل الله فرجه)هم می فرمایند: «أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم»؛ اما حوادثی که اتفاق می افتد به راویان احادیث ما رجوع کنید، پس به درستی که آنها، حجت من بر شما هستند، و من حجت خدا بر ایشان.(12) اگر قرار بوده یک روزی این علما از مسیر حق بازگشته، و مردم را منحرف کنند، آیا ائمه(علیهم السلام) و خود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) نعوذ بالله از این ماجرا بی اطلاع بوده اند که مردم را به علما ارجاع داده و موجب انحراف آنها شده اند؟! وجود شاخه نظامی این جریان و تحرکات نظامی، و دستگیری سعدی حمد نعیم با مقادیر زیادی اسلحه و ادوات نظامی هم گواه دیگری بر وجود چنین فتنه و توطئه ای است که البته اعترافات عوامل وابسته به این جریان، چون سید حسن حمامی را نیز باید بر آن افزود.
پی نوشت ها:
1. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تصحیح هاشم رسولی محلاتی، المطبعة العلمية، تهران، چاپ اول، 1380ق، ج1، ص65.
2. به نقل از پایگاه المهدیون:www.mahdyoon.net.
3. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تحقیق علی اکبر غفاری، نشر اسلاميه، تهران، چاپ دوم، 1395ق، ج1، ص328.
4. نعیم بن حماد، الفتن، تحقیق مجدی بن منصور، دارالکتب العلمیه، بیروت، بی تا، ص199.
5. به نقل از پایگاه مهدیون.
6. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي، بیروت، چاپ دوم، 1403ق، ج52، ص232.
7. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج3، ص482.
8. کمال الدین، ج2، ص516.
9. الکافی، ج1، ص235.
10. بحارالانوار، ج25، ص141.
11. الکافی، ج1، ص32.
12. کمال الدین، ج2، ص482.
http://http://www.askquran.ir/showthread.php?t=59264&p=878582&viewfull=1#post87