اهل سنت و تسبیحات اربعه در نماز

image: 
چرا اهل سنت در رکعت سوم و چهارم نماز، سوره حمد را خوانده و شیعه تسبیحات اربعه می خواند؟ علت این اختلاف در چیست؟ و دلیل دیدگاه شیعه چیست؟

پرسش:
چرا اهل سنت در رکعت سوم و چهارم نماز، سوره حمد را خوانده و شیعه تسبیحات اربعه می خواند؟ علت این اختلاف در چیست؟ و دلیل دیدگاه شیعه چیست؟

پاسخ:
بازگشت چنین اختلافی به اختلاف در دایره دومین مصدر تشریع احکام و معارف در شریعت، یعنی «سنت» باز می گردد. شیعه بر اساس معارف قرآن و بیان صریح پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، دوازده امام پس از آن حضرت را امامانی معصوم که مؤید به علم الهی اند دانسته. بر این اساس سنت از دیدگاه شیعه قول و فعل و تقریر پیامبر (صلی الله علیه و آله) و دوازده امام معصوم پس از آن حضرت است. و این در حالی است که سنت از دیدگاه مکتب خلفا تنها منحصر به گفتار و عمل و تقریر پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده اما در نبود آن، سنت خلفا و سیره و عملکرد صحابه و اجماع و ... از مصادر تشریع احکام شمرده شده است.

بر این اساس در روایات معصومین (علیهم السلام) تکلیف مکلّف در رکعت سوم و چهارم نماز، تخییر بین خواندن سوره حمد و تسبیحات اربعه بیان شده است. در مقابل روایات نقل شده از سوی اهل سنت بیانگر آن است که پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) در دو رکعت اخیر نماز «فاتحة الکتاب» را قرائت نموده و هم چنین برخی از صحابه پس از آن دعایی از دعاهای قرآنی را قرائت نموده اند.

توضیح:
از دیدگاه شیعه امامان معصوم (عليهم السّلام) همانند ساير محدّثان و راويان اخبار نبوده كه تنها از قول پيامبر (صلی الله علیه و آله) گزارش دهند و بگويند: «اخبرنى رسول اللّه ... كذا» تا در نتيجه گفتار آنان از اين جهت مورد اعتبار باشد كه عادل و يا ثقه هستند همچون سایر راویان اخبار. هم چنين نظرات ائمه (عليهم السّلام) از قبيل آراى نظريات مجتهدين هم نيست تا گفته شود آنان همچون فقهاى اسلام، احكام شرعيه را از منابع خود استنباط و اجتهاد می كنند و محتاج به فراگیری درس و مطالعه و تحقیق و ممارست در آن بوده، بلكه آنان خود منبع جوشان تشريع اسلامى و قانون الهی اند و همان‏ طور كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) منبع تشريع است و هرچه مى ‏گويد بيان واقع است، هم چنين پيشوايان معصوم شيعه نيز اين‏ گونه‏ اند؛ يعنى گفتار و تبیین آنان بيانگر احكام واقعى الهى‏ است. منتهى پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) از طريق وحى الهى با واقع مرتبط است و ائمه (عليهم السّلام) از طرق ديگرى از قبيل الهام با واقع مرتبط اند و به قلب آن ها اين احكام الهام مى ‏شود و يا از راه تلقى و گرفتن از معصوم قبلى آگاه مى ‏شود چنان‏ كه امام على (عليه السّلام) فرمود:
«‏إِنَّ رَسُولَ‏ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلَّمَنِي‏ أَلْفَ‏ بَابٍ‏ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ مِمَّا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ‏ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلُّ يَوْمٍ‏ يَفْتَحُ أَلْفَ بَابٍ فَذَلِكَ أَلْفُ أَلْفِ بَابٍ حَتَّى عَلِمْتُ الْمَنَايَا وَ الْوَصَايَا وَ فَصْلَ الْخِطابِ»؛ رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) به من ياد داد هزار باب كه از هر بابى از آن ها هزار باب ديگر باز مى ‏شود پس اين مى ‏شود هزار هزار باب تا آن كه دانستم آن چه شده و آن چه خواهد شد تا روز قيامت، علم بلايا و منايا و فصل خطاب را دانستم.(1)
بر این اساس سنت از دیدگاه شیعه عبارت است از قول و فعل و تقرير معصوم از خاتم الأنبياء (صلّى اللّه عليه و آله) تا خاتم الأوصياء (عليهم السّلام).

سنت از دیدگاه مکتب خلفا
در مقابل دیدگاه شیعه دیدگاه مکتب خلفا قرار داشته که سنت در این دیدگاه تنها بر «قول» و «فعل» و «تقریر» پیامبر (صلی الله علیه و آله) اطلاق شده و راه دستیابی به آن نیز از مسیر نقل صحابه حاصل می شود. در دیدگاه مکتب خلفا همگی صحابه عادل بوده، هر چند درجات علم و دانش و نقل سنت از جانب آنان یکسان نبوده و بر این اساس صحابه ای که زمان صحبت آنان بیشتر بوده و یا نقلیّات حدیث و دقت آنان در این زمینه بیش از دیگر صحابه بوده نقل آنان دارای اعتبار بیشتری است. در دیدگاه مکتب خلفا در نبود سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، سنت خلفا و اقوال صحابه مرجعی برای رجوع و فتوا بر اساس اقوال آنان است.

حکم مسأله از دیدگاه شیعه
دیدگاه فقهی شیعه را با فتوایی از امام خمینی (رضوان الله علیه) بیان می کنیم. ایشان در این رابطه می نویسد:
نمازگزار در غير ركعت اوّل و دوّم (يعنى در ركعت سوّم و چهارم) نمازهاى واجب، بين خواندن سوره حمد و گفتن ذكر [تسبيحات اربعه] مخيّر است‌، و بعيد نيست كه براى امام جماعت، خواندن سوره حمد افضل باشد و براى مأموم، گفتن ذكر (افضل باشد) و براى كسى كه فرادا نماز مى‌ خواند، سوره حمد و تسبيحات اربعه، مساوى باشد و كيفيّت ذكر چنين است «سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اكبر» و واجب است بر عربى بودن آن مواظبت شود، و يک مرتبه گفتن آن كفايت مى‌ كند، و احتياط و افضل آن است كه آن را سه مرتبه تكرار كند و بهتر است كه به اين تسبيحات، استغفار (مثلا استغفر اللّه ربى و اتوب اليه) افزوده شود، و واجب است آهسته خواندن حمد و ذكر (در ركعت سوّم و چهارم) حتى «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» بنا بر احتياط واجب، (بايد آهسته خوانده شود) و ركعت سوّم و چهارم لازم نيست در خواندن حمد و گفتن ذكر مثل هم باشند [بنابراين مى‌ تواند در يک ركعت، حمد بخواند و در ديگرى تسبيحات بگويد].(2)

بیان برخی از روایات شیعه
مرحوم «شیخ صدوق» (متوفی: 381هـ) به سند خویش روایت می کند:
«محمّد بن عمران از امام صادق (عليه السّلام) سؤال كرد و گفت: ... به چه علّت تسبيحات أربعه در ركعات آخر افضل از قراءت است؟ آن حضرت فرمودند: ... از اين جهت است كه آن ها بلند خوانده مى‌ شود، و تسبيحات أربعه در ركعت سوم و چهارم از آن جهت افضل است كه رسول خدا (صلّى اللّٰه عليه و آله) در دو ركعت آخر عظمت و بزرگى خداوندش را مشاهده كرد و دلش بتپيد و به تسبيح پروردگارش زبان گشود و گفت: «سبحان اللّٰه و الحمد للّٰه و لا إله إلّا اللّٰه و اللّٰه اكبر» و از اين رو تسبيح پروردگار در ركعت‌ هاى اخير افضل از قرائت (سوره ی فاتحه) گرديد».(3)
ایشان در روایت دیگری به نقل از حضرت رضا (عليه السّلام) آورده است که آن حضرت فرمودند: اين كه در دو ركعت اول نماز قرائت (خواندن حمد و سوره) مقرّر گشته و در دو ركعت آخر تسبيح، براى فرقى است كه ميان آن چه خداوند متعال از جانب خويش واجب ساخته و آنچه توسط رسولش‌ (صلّى اللّٰه عليه و آله) بر بندگانش واجب ساخته است».(4)

حکم مساله در روایات اهل سنت
روایات وارده از طریق اهل سنت بیانگر آن است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در دو رکعت پایانی نماز، «فاتحة الکتاب» را قرائت می نمودند. برخی دیگر از روایات نیز بیانگر عملکرد برخی از صحابه در دو رکعت اخیر است که تنها اکتفاء به سوره حمد و دعایی از دعاهای قرآن نموده اند. که به دو مورد اشاره می شود:
«ابوقتادة روایت نمود که پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) در نماز ظهر در هر رکعت سوره «فاتحه» را با یک سوره می خواند و در دو رکعت آخر سوره «فاتحه» را تنها می خواند و گاهی ما را آیتی می شنوانید. آن حضرت در رکعت اول، نماز را دراز می کرد؛ ولی در رکعت دوم دراز نمی کرد و در نمازهای عصر و صبح نیز چنین می کرد».(5)
در روایت دیگری که «مالک بن انس» (متوفی: (179هـ) روایت نموده آمده است: «عبدالله صنابحی» گوید: در دوره خلافت «ابوبکر» به مدینه رفتم و نماز مغرب را پشت سر وی خواندم. او در رکعت اول ابتدا سوره «فاتحه» را خواند و بعد سوره ای از سوره های کوتاه یک هفتم آخر قرآن تلاوت نمود. سپس برای رکعت سوم قیام نمود من چنان به وی نزدیک بودم که چیزی نمانده بود جامه ام با جامه وی تماس یابد. در این حالت شنیدم که بعد از سوره فاتحه این آیه را خواند: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ».(6)

نتیجه مطالب:
از دیدگاه شیعه که برگرفته از سنت صحیح پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت معصوم آن حضرت است وظیفه نمازگزار در رکعت سوم و چهارم، قرائت سوره حمد و یا خواندن تسبیحات اربعه بیان شده است، هرچند که خواندن تسبیحات اربعه در گفتار معصومین (علیهم السلام) افضل از خواندن سوره حمد دانسته شده است. در مقابل از دیدگاه اهل سنت بر اساس روایاتی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل نموده اند وظیفه نمازگزار در رکعت سوم و چهارم تنها قرائت سوره حمد دانسته شده است.

پی نوشت ها:
1. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم - ايران ؛ قم، چاپ: دوم، 1404 ق، ج1، ص305.
2. خمينى، سيد روح اللّٰه موسوى - مترجم: اسلامى، على، تحرير الوسيلة - ترجمه، 4 جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم - ايران، 21، 1425 ه‍ ق، ج1، ص305.
3. قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابويه - مترجم: على اكبر غفارى، من لا يحضره الفقيه - ترجمه، 6 جلد، نشر صدوق، تهران - ايران، اول، 1409 ه‍ ق،ج1، ص309: «قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابويه، من لا يحضره الفقيه، 4 جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم - ايران، دوم، 1413 ه‍ ق، من لا يحضره الفقيه؛ ج‌1، ص308، ح924.: «وَ سَأَلَ مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فَقَالَ ... لِأَيِّ عِلَّةٍ صَارَ التَّسْبِيحُ فِي الرَّكْعَتَيْنِ الْأَخِيرَتَيْنِ أَفْضَلَ مِنَ الْقِرَاءَةِ ... وَ صَارَ التَّسْبِيحُ أَفْضَلَ مِنَ الْقِرَاءَةِ فِي الْأَخِيرَتَيْنِ لِأَنَّ النَّبِيَّ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا كَانَ فِي الْأَخِيرَتَيْنِ ذَكَرَ مَا رَأَى مِنْ عَظَمَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَدَهِشَ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ فَلِذَلِكَ صَارَ التَّسْبِيحُ أَفْضَلَ مِنَ الْقِرَاءَةِ‌».
4. همان، ح923: «وَ قَالَ الرِّضَا (علیه السلام) إِنَّمَا جُعِلَ الْقِرَاءَةُ فِي الرَّكْعَتَيْنِ الْأَوَّلَتَيْنِ وَ التَّسْبِيحُ فِي الْأَخِيرَتَيْنِ لِلْفَرْقِ بَيْنَ مَا فَرَضَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عِنْدِهِ وَ بَيْنَ مَا فَرَضَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ عِنْدِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)».
5. بخارى، محمد بن اسماعيل، صحيح البخاري، 11جلد، جمهورية مصر العربية، وزارة الاوقاف، المجلس الاعلى للشئون الاسلامية، لجنة إحياء كتب السنة - مصر - قاهره، چاپ: 2، 1410 ه.ق، ج2، ص102، ح698، بَابُ‏ يَقْرَأُ فِي الْأُخْرَيَيْنِ‏ بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ‏: « حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِيلَ قَالَ: حَدَّثَنَا هَمَّامٌ عَنْ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي قَتَادَةَ عَنْ أَبِيهِ: «أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ كَانَ يَقْرَأُ فِي الظُّهْرِ فِي الْأُولَيَيْنِ بِأُمِّ الْكِتَابِ وَ سُورَتَيْنِ، وَ فِي الرَّكْعَتَيْنِ الْأُخْرَيَيْنِ بِأُمِّ الْكِتَابِ، وَ يُسْمِعُنَا الْآيَةَ، وَ يُطَوِّلُ فِي الرَّكْعَةِ الْأُولَى مَا لَا يُطَوِّلُ‏ فِي الرَّكْعَةِ الثَّانِيَةِ، وَ هَكَذَا فِي الْعَصْرِ، وَ هَكَذَا فِي الصُّبْحِ».
6. مالك بن انس، موطأ الإمام مالك، 8جلد، مؤسسه زايد بن سلطان آل نهيان للأعمال الخيرية و الإنسانية - امارات - ابوظبى، چاپ: 1، 1425 ه.ق، ج2، ص107، ح73: «... عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصُّنَابِحِيِّ أَنَّهُ قَالَ: قَدِمْتُ الْمَدِينَةَ فِي خِلَافَةِ أَبِي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ، فَصَلَّيْتُ وَرَاءَهُ الْمَغْرِبَ، فَقَرَأَ فِي الرَّكْعَتَيْنِ الْأُولَيَيْنِ بِأُمِ‏ الْقُرْآنِ‏، وَ سُورَةٍ سُورَةٍ مِنْ قِصَارِ الْمُفَصَّلِ. ثُمَّ قَامَ فِي الثَّالِثَةِ، فَدَنَوْتُ مِنْهُ حَتَّى إِنَّ ثِيَابِي لَتَكَادُ أَنْ‏ تَمَسَّ ثِيَابَهُ. فَسَمِعْتُهُ قَرَأَ بِأُمِ‏ الْقُرْآنِ‏ وَ بِهذِهِ الآيَةِ: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ».‏

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: