یکی از اصول مذهب ما عدل است; یعنی خدا عادل است و ظالم نیست، ما انسانها، که خلیفة خدا در روی زمین هستیم، چقدر میتوانیم در زمینة عدالت ک
برای ایجاد عدالت و رفتار عادلانه، باید عدالت و معیارهای تشخیص آن را شناخت. عدالت یعنی هر چیزی در جای خودش باشد، پس هرگونه انحراف، افراط، تفریط، تجاوز از حد و تجاوز به حقوق دیگران بر خلاف اصل عدل است. برای تشخیص مصادیق عدل باید از عقل و شریعت کمک گرفت. عقل انسان به حسن و نیکویی عدل و قبح و زشتی ظلم حکم میکند و مصادیق کلی عدل و ظلم را تشخیص میدهد. مثلاً عقل هر انسانی کشتن کودکان بیگناه را ظلم میداند و زشت میشمارد. بسیاری از مصادیق جزئی را نمیتوان از راه عقل تشخیص داد و باید برای تشخیص آنها به شریعت رجوع کرد; زیرا تمام احکام دین بر پایة عدل استوار است. "اِنَّ اللّهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ..." (نحل، 90) حضرت امیرالمؤمنیندر مورد قرآن کریم میفرماید: قرآن سرچشمة عدالت و نهر جاری عدل است.( نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص 419، خطبه 198، انتشارات زهد. ) بنابراین، از طریق عقل و قرآن و روایات میتوان عدالت را تشخیص داد. عدالت در سه زمینه مطرح میشود: 1. عدالت در اعتقاد; عدالت در اعتقاد در صورتی تحقق مییابد که به آنچه حق است ایمان بیاوریم; 2. عدالت در صفات و رفتارهای شخصی; عدالت در این مورد، متوقف بر این که آنچه موجب سعادت انسان انجام دهیم و از آنچه مایه شقاوت است، دوری نماییم. 3. عدالت در جامعه; عدالت در این مورد، در صورتی تحقق مییابد که هر چیزی را در جای خودش قرار داده، هر کسی که از نظر عقل یا شرع مستحق پاداش است، پاداش داده شود، و اگر مستحق کیفر است، کیفر داده شود، و هر حقی به مستحق آن داده شود. اگر رفتارهای انسان در این سه زمینه با معیارهای تشخیص عدالت سازگار بود، رفتاری عادلانه خواهد بود.( ر.ک: المیزان، علامه طباطبایی، ج 12، ص 331، دفتر انتشارات اسلامی / تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 11، ص 366. )
اضافه کردن دیدگاه جدید