کشف برخی دستاوردهای علمی مطابق با قرآن‌، در حالی که قرآن 1400 سال پیش از آن‌ها خبر داده بود تا آن جا که برخی دانشمندان به خود جرأت داده و قرآن ر

پرسشگر گرامی‌، پرسش شما مبهم است و مراد شما به طور کامل روشن نیست‌، لذا ما نکاتی را یادآور می‌شویم و چنان چه به پاسخ خود دست نیافتید، آن را بار دیگر با بیانی روشن برای ما بفرستید تا پاسخ مقتضی داده شود. قرآن کتاب تاریخ‌، جغرافیا، زیست‌شناسی‌، فیزیک و مانند آن‌ها نیست‌، بلکه کتاب انسان سازی و انسان پروری است و هدف اولی و اصلی آن هدایت انسان به سوی کمال است‌، ولی به دلایلی گاه به برخی نکات غیبی و علمی اشاره کرده است که در واقع این گونه مسائل در حوزة اهداف ثانوی است‌. خدای متعال به برخی امور طبیعی که بر بشر پنهان بوده اشاره کرده است و بشر به مرور و با گذشت زمان و دست یابی به دانش‌های جدید به برخی از آن‌ها پی برده است که این خود دلیل اعجاز قرآن است و از فرا بشری بودن آن خبر می‌دهد. اما این که غیب تنها مختص به خداست و در هیچ حال‌، هیچ کس از آن آگاه نیست‌، (لایعلم الغیب الا الله‌) پذیرفتنی نیست‌; زیرا قرآن به صراحت می‌فرماید برخی از مخلوقات به اذن خدا از غیب با خبر می‌شوند: "عَـَـلِم‌ُ الْغَیْب‌ِ فَلاَ یُظْهِرُ عَلَی‌َ غَیْبِه‌ِی‌َّ أَحَدًا # إِلآ مَن‌ِ ارْتَضَی‌َ مِن رَّسُول‌ٍ فَإِنَّه‌ُو یَسْلُکُ مِن بَیْن‌ِ یَدَیْه‌ِ وَ مِن‌ْ خَلْفِه‌ِی رَصَدًا ;(جن‌،26و27) ; عالم به غیب او]خدا[ است و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمی‌سازد. مگر رسولانی که آن‌ها را برگزیده است و مراقبینی از پیش رو و پشت سر برای آن‌ها قرا ر می‌دهد." همین معنا در آیة 179 سورة آل عمران نیز آمده است و در آیة 49 آل عمران‌، دربارة حضرت عیسی (ع‌) آمده است که از غیب خبر می‌داد: "...وَأُنَبِّئُکُم بِمَا تَأْکُلُون‌َ وَمَا تَدَّخِرُون‌َ فِی بُیُوتِکُم‌ْ;(آل عمران‌،49) من شما را از آنچه می‌خورید، یا در خانه‌های خود ذخیره می‌کنید، خبر می‌دهم‌." افزون بر این‌ها، در قرآن آیاتی آمده و از غیب خبرهایی داده که با گذشت زمان بر همگان آشکار شده است‌; مانند پیروزی روم بر ایران (روم‌،1) و یا فتح مکه‌(قصص‌، 85) برخی دانشمندان از بررسی آیات و روایات به این نتیجه رسیده‌اند که اسرار غیبی بر دو نوع است‌; قسمتی مخصوص خداست و خدا آن‌ها را بر هیچ کس آشکار نساخته مانند زمان برپا شدن قیامت و برخی از آن‌ها را به انبیأ و اولیأ آموخته است‌. از سوی دیگر، اسرار غیبی ممکن است جهات مختلفی داشته باشند و خدا برخی جهات آن‌ها را بر دیگران آشکار سازد و بخش هایی را پنهان دارد، و نیز باید در نظر داشت که چهارچوب مسئلة غیب به طور کامل روشن نیست و ممکن است برخی مسائل که به دلیل ناآگاهی مردم جزو اسرار غیبی به شمار می‌رود، در برهه‌ای از زمان جزو غیبیات نباشد; یعنی بخشی از امور غیبی ـ که بیشتر در امور طبیعی و مادی است ـ نسبی است و ممکن است زمانی جزو امور غیبی به شمار نرود; افزون براین‌، نسبی بودن غیبیات دربارة افراد گوناگون نیز جاری است‌; به دیگر سخن‌، امری که نسبت به مردم غیبی است‌، نسبت به پیامبر9 غیبی نیست‌; بنابراین‌، پیش از ورود به بحث دربارة غیبیات باید موضوع و سخن و دایرة ودامنة بحث روشن شود تا به نتیجه‌ای روشن برسد.(برای آگاهی بیشتر ر.ک‌: تفسیرنمونه‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 25، ص 142 ـ 153، دارالکتب الاسلامیة‌، چ چهارم‌، قم‌، 1367 ش‌.)

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.