چگونه امر به معروف و نهی از منکر کنیم که شخص مقابل ناراحت نشود و به اسلام بپیوندد.
در قرآن کریم، آیات متعددی دربارة امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که شماری از آنها عبارتند از: آیاتو 114 آلعمران، 71 و 112 توبه، 17لقمان و 41حج. خدای متعال در آیة 110 سورة آلعمران میفرماید: "شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شدهاید; به کار پسندیده فرمان میدهید، "تأمرون بالمعروف" و از کار ناپسند باز میدارید، "و تنهون عن المنکر" و به خدا ایمان دارید...". در آیة 112 توبه آمده است: "(آن مؤمنان) همان توبه کنندگان، پرستندگان، سپاسگزاران، روزهداران، رکوعکنندگان، سجدهکنندگان، وادارندگان به کارهای پسندیده، بازدارندگان از کارهای ناپسند، و پاسداران مقررات خدایند و مؤمنان را بشارت ده." در آیة 17 سورة لقمان آمده است: لقمان، پسر خود را نصیحت، میکند و میگوید: "ای پسر کوچک من! نماز را به پادار و به کار پسندیده وادار، و از کار ناپسند بازدار، و بر آسیبی که بر تو وارد آمده است، شکیبا باش. این ]حاکی[ از عزم ]و ارادة تو در[ امور است." خدای بزرگ در آیة 34 سورة نسأ، شیوة امر به معروف را بیان میفرماید: در این آیه، سلسله مراتبی در امر به معروف و نهی از منکر بیان شده است که ابتدا از پند و نصیحت شروع میشود و به صورت بیاعتنایی، تنبیه ابتدایی و... تا مراحلی دشوار پیش میرود. به عبارت دیگر، از آسانترین مرحله شروع میشود و چناچه لازم باشد تا سختترین مرحلة مجاز ادامه مییابد; البته این سیر کلی در امر به معروف و نهی از منکر است. امّا این که آسانترین مرحله و شیوههای برخورد اولیه چیست و چگونه باید این کار را شروع کرد و بدان پرداخت، آیاتی در قرآن وجود دارد که آنها را بازگو میکند. 1. خیرخواهی: آمر و ناهی باید خیرخواه شخص نصیحت شونده باشد و چناچه در کلامو اگر بتواند در عملخیرخواهی خویش را بروز دهد، اثری به مراتب بیشتر خواهد داشت. قرآن به نقل از پیامبر میفرماید: "أُبَلِّغُکُم رِسَلَتِ ربّی و أنا لکم ناصِحٌ أمین; (اعراف،68) پیغامها و رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ میکنم و همانا برای شما خیرخواهی امینم." 2. جدال احسن: قرآن میفرماید: "ادْع إِلَیَ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَة وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَة وَجَدِلهُم بِالَّتِی هِی أَحْسَن...; (نحل،125) با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن، و با آنها به طریقی که نیکوتر است، استدلال و مناظره نما. پروردگار تو از هر کسی بهتر میداند که چه کسی از طریق او گمراه شده و چه کسانی هدایت یافتهاند. حکمت، به معنای دانش و منطق و استدلال، و موعظه نیکو، استفاده از عواطف انسانهاست; چرا که موعظه و اندرز، بیشتر جنبة عاطفی دارد که با تحریک آن میتوان به سرعت به نتیجه مطلوب رسید. جدال احسن، در صورتی است که حق، عدالت، امانت و صدق و راستی بر آن حکومت کند و از هر گونه جسارت، توهین، تحقیر و... پرهیز شود. 3. صلابت در سخن: آمر و ناهی باید در سخن خود قاطع باشد; البته در اغلب موارد قاطعیت با ملایمت و جدال احسن منافاتی ندارد. 4. تطابق قول و فعل: قول و فعل آمر و ناهی باید مطابق هم باشد تا مصداق آیه شریفه 44، بقره قرار نگیرد که میفرماید: "أتأمرون الناس بالبرّ و تنسون أنفسکم; آیا مردم را به نیکی امر میکنید و خودتان را فراموش میکنید (خود آن را ترک میکنید)..." تطابق قول و فعل در راهنما و موعظه کننده از نظر روانشناسی بسیار مهم است. چه بسیار مواردی که همین تطابق قول و عمل - بدون این که چیز دیگری ضمیمه شود- خود موجب هدایت و ارشاد دیگران میشود. 5. رهنمودهای روانشناسی: روانشناسنان، با استفاده از تجربه به نکاتی در زمینة هدایت و پرورش و چگونگی و راهبردهای آن رسیدهاند که آگاهی از آنها در پیشبرد تکریم شخصیت مخاطب مؤثر است. قبل از برخورد و نصیحت، میتوان نکات مثبتی از اخلاق، درس، ورزش، و... را از مخاطب به زبان آورد و وی را به خاطر آن تمجید کرد; آنگاه تذکر داد که چنین شخصیتی (مثلاً در رتبه علمی و یا سطح ورزشی) شایسته نیست چنین کار ناپسندی را مرتکب شود و... با توجه به مراحل امر به معروف و نهی از منکر، قهراً اگر این واجب الهی به قصد خیرخواهی و جلال احسن، صورت پذیرد، در خیلی از افراد این گونه نیست که با واکنش منفی و قهرآمیز آنها مواجه شویم، بلکه واکنش مثبت آنها را به دنبال خواهد داشت، حتی گاهی با پیبردن به صداقت و حسن ظن او روابط آنها با او صمیمیتر میگردد.
اضافه کردن دیدگاه جدید