چه کنیم که شاد باشیم؟
شادی و غم دو احساس عاطفی متضادند. دینِ زندگیساز و پویای اسلام، فرهنگ شادابی و شادی را به نحوِ مشروع میپذیرد. در فرهنگ اسلام، سلامت گستری، شادیخواهی و اندوهستیزی جلوة ویژهای دارد: "اللهم صل علی محمّد و آلمحمّد و اقسم لی من کل سرور و من کل بهجة."(بحارالانوار، علامه مجلسی;، ج 98، ص 115، دارالاحیأالتراث العربی.) قطعاً شرط شادی این است که حد و حدود آن به دور از افراط و تفریط رعایت شود تا مبادا موجب معصیت خدا گردد. اکنون به برخی از سر فصلهای مهم در اینباره اشاره میکنیم: الف) قرآن، جشن و شادی و خنده را در چند مورد منفی و مضرّ میداند; از جمله: 1. شادی به خاطر تخلف از دستورات پیامبر9 (توبه، 81); 2. آنجا که به ناحق باشد (غافر، 74 ـ 75); 3. برای زندگی و متاع دنیا (رعد، 26); 4. برای کارهای ناپسند (آلعمران، 188); 5. خوشحالی به جهت حزب خود، هر چند باطل باشد (مؤمنون، 53); 6. آنجا که از روی بیتوجهی به قیامت باشد (نجم، 56 ـ 60); 7. شادیهایی که با مستی و غرور همراه باشد (قصص،76); 8. شادی هنگام شنیدن آیات الهی (زخرف، 46 ـ 47) و... آیات 13 انشقاق، 110 مؤمنون، 29 مطففین نیز در همین رابطه است. ب) شادمانی ممدوح از دیدگاه قرآن: شادمانی مؤمنان به جهت: 1. امتثال امر خدا; 2. به دست آوردن فضل و رحمت الهی; 3. نزول وحی; 4. کارهای پسندیده; 5. توجه به خداوند; 6. زهد; 7. قناعت; 8. رضایتمندی با توجه به قضا و قدر الهی; 9. نماز سر وقت و... از مواردی است که مدح شده است.(ر.ک: قرآن مجید، روم، 4; یونس، 58; رعد، 36; حدید، 23 و... .) البته باید توجه کرد که در روایات، زیاد خندیدن و با قهقهه خندیدن، مذمت و به لبخند زدن به هنگام خنده و شادی سفارش و تأکید شده است.(ر.ک: بحارالانوار، همان، ج 16، ص 392.) بنابراین اگر جشن، سرور و شادمانی که به منزلة زنگ تفریح به حساب میآید، انسان را به هدفنهایی آفرینش نزدیک کند، پسندیده و در غیر این صورت ناپسند است. حضرت علیمیفرماید: "شادی تو بیشتر به خاطر کار خیری که انجام دادهای، و اندوهت بیشتر برای کار خیری که از دست دادهای باشد"، همچنین میفرماید: "شادی مؤمن آن گاه است که پروردگارش را اطاعت کند و اندوهش آن گاه است که گناه کند". امام صادقنیز میفرماید: "شادی در سه خصلت است: وفاداری، رعایت حقوق و ایستادگی در برابر سختیهای زمانه".(ر.ک: میزان الحکمة، محمدی ری شهری، ترجمة حمیدرضا شیخی، ج 5، ص 2449، نشر دار الحدیث.) در روایات نرم خویی و خردمندی، نیز از عوامل شادی آور شمرده شده است.(ر.ک: میزان الحکمة، همان.) قرآن کریم نیز غم و اندوه نداشتن را از ویژگیهای "اولیأ الله" شمرده و میفرماید: "أَلاَ َّ إِنَّ أَوْلِیَآءَ اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ; # الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ کَانُواْ یَتَّقُونَ ; # لَهُمُ الْبُشْرَیَ فِی الْحَیَوَةِ الدُّنْیَا وَ فِی الاْ ئَخِرَةِ لاَ تَبْدِیلَ لِکَلِمَـَتِ اللَّهِ ذَ َلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ;(یونس،64 ـ 62) آگاه باشید! (دوستان و) اولیای خدا، نه ترسی دارند، و نه غمگین میشوند; همانها که ایمان آوردند، و (از مخالفت فرمان خدا) پرهیز میکردند. در زندگی دنیا و در آخرت، شاد (و مسرور)ند." و در جای دیگر میفرماید: "آنان که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادند، در باغی از بهشت شاد و مسرور خواهند بود." از این آیات روشن میشود که شادی واقعی در سایة ایمان، عمل صالح و رعایت تقوای الهی حاصل میشود که از ویژگیهای اولیای الهی است. دوستان خدا در پرتو ایمان و تکیة به خدا، با از دست دادن امکانات مادی دنیا اندوهگین نمیشوند و نسبت به آینده هم نگرانی و اضطراب ندارند، غم و اندوه در انسانها معمولاً ناشی از دنیاپرستی و نگرانی نسبت به آینده است; که این روحیه در اولیای الهی نیست. "الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ تَطْمَغنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَغنُّ الْقُلُوبُ ;(رعد،28) تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد."(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و همکاران، ج 8، ص 332 ـ 336، دار الکتب الاسلامیه.) ضمناً توجه به این نکته لازم است که شادیهای دنیا معمولاً با انواع زحمتها، رنجشها، مرضها، نگرانیها، جداییها و ... همراه است; لذا شادی واقعی در دنیا عادتاً امکانپذیر نیست و شادیهای دنیا موقتی و نسبی است. اصل شادی در بهشت است که قرآن کریم میفرماید: "خداوند آنان را از شرّ آن روز نگه میدارد و آنها را میپذیرد در حالی که غرق شادی و سرورند." (انسان، 11)
اضافه کردن دیدگاه جدید