چه کارهایی از سوی خداوند، برای مؤمنان حرام شده است؟
خداوند متعال هر کردار یا گفتاری را که برای انسان زیان داشته نهی فرموده است، چون خدا آفریننده است و هرآفرینندهای به سود و زیان، خیر و شرِ آفریدة خود آگاه است. هر چیزی که به روح یا جسم ما زیان برساند، اسلام آن را نهی کرده، کارهایی که بندگان مؤمن خدا نباید انجام دهند، فراوانند. تنها زبان که عضوی از بدن است ـ به گفتة غزالی، یکی از دانشمندان اهل سنّت ـ بیست و یک نوع گناه از او سر میزند. بزرگترین گناه شرک است که لقمان حکیم به پسرش این چنین سفارش میکند: "یَـَبُنَیَّ لاَ تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُـلْمٌ عَظِیم;(لقمان،13) پسرم! هرگز برای خدا شریک قرار مده، همانا شرک ستم بزرگی است." گناهان برخی کبیره (بزرگ) و بعضی صغیره (کوچک) هستند. بعضی محققان معتقدند که همه نواهی، بزرگ هستند و هیچ گناهی کوچک نیست، زیرا گناه هر چند کوچک باشد، چون نافرمانی خدا است، بزرگ است. در قرآن مجید اموری که خدا مؤمنان را از آن نهی فرموده; با واژههای گوناگونی بیان شده که مهمترین آنها عبارتاند از: ذنب: دنباله; معصیت سرپیچی و خروج از فرمان خدا; اثم: سستی و کندی; سیّئه: کار قبیح و زشت; جُرم: جدا شدن از حقیقت و سعادت; حرام: ممنوع بودن; خطیئه: گناه غیر عمدی یا گناه بزرگ; فسق: خروج از فرمان خدا; فساد: خروج از حدّ اعتدال; فجور: پاره شدن پرده حیا; منکر: کار زشت و ناآشنا; فاحشه: گفتار یا کردار زشتی که خیلی ننگین است; وِزر: سنگینی و بار گناه حمل کردن; شر: هر نوع زشتی که مردم از آن نفرت دارند; لَمَم شئ اندک، گناه کوچک. هر یک از این واژهها در قرآن استعمال شده و بعضی از آنها بارها در آیات مختلف آمده که خداوند متعال مؤمنان را از ارتکاب هر نوع عمل یا سخنی که یکی از آثار بر آنها مترتب میشود، نهی کرده است. از آیة نود سورة نحل میتوان یک معیار کلی برای آن چه بر مؤمن حرام شده به دست آورد: "إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاْ ?ًِحْسَـَنِ وَ إِیتَآیسًِ ذِی الْقُرْبَیَ وَ یَنْهَیَ عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ وَ الْبَغْی; خداوند فرمان به عدل، و احسان و بخشش به نزدیکان میدهد، و از فحشا و منکر و ظلم و ستم نهی میکند." به هر گناهی که بسیار زشت باشد، فحشأ میگویند(قاموس قرآن، سیدعلیاکبرقریشی، ج 5 ، ص 153، نشر دارالکتب اسلامیه. ) منکر به کاری میگویند که عقل سلیم آن را ناپسند میداند.( همان، ج 7، ص 110. ) به طلب همراه با تجاوز از حد ـ هر گونه تجاوز از حق ـ بغی گفته میشود.( همان، ج 1، ص 207. ) فخررازی میگوید: سرچشمه انحرافات سه قوه است: شهوت، غضب و نیروی وهمی شیطانی. قوة شهوانی، انسان را به لذت هر چه بیشتر دعوت کرده در فحشا و زشتیها غرق مینماید. قوّة غضب، انسان را به انجام منکرات و آزار مردم وامیدارد; امّا قوّه وهمی شیطانی، حس برتریطلبی و ریاست خواهی، انحصارجویی و تجاوز به حقوق دیگران را در انسان زنده میکند و او را به این اعمال وامیدارد.( تفسیرالکبیر، فخررازی، ج 20، ص 104، به نقل از تفسیر نمونه، آیةالله مکارم شیرازی، ج 11، ص 370. ) بنابراین، همة کارها و گفتاری که خداوند بندگان خود را از آنها نهی کرد. در این سه کلمه (فحشا و منکر و بغی) گنجانده میشود و به گفتة فخررازی، اگر انسان قوة شهوت، غضب و وهم را کنترل کرده و مانع طغیان آنها شود، میتواند از همة اموری که خداوند نهی کرده، خود را حفظ کند.
اضافه کردن دیدگاه جدید