چرا نام حضرت علیدر قرآن نیامده است؟
نیامدن نام مبارک حضرت علیدر قرآن کریم، علل متعددی دارد: 1. قرآن، آخرین کتاب آسمانی است و باید برای همیشه از تحریف، مصون بماند. تحریف نشدن قرآن مربوط به قرآنی است که در دست مردم است: "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَـَفِظُونَ;(حجر،9) نه قرآنِ در لوح محفوظ. در جامعة انسانی، افراد مؤمن، منافق، کافر، مشرک و معاند وجود دارند. کسانی که از اسلام ضربه خورده و منافع مادیشان آسیب دیده است و کسانی که در سینه حب ریاست دارند و میخواهند بر اریکة قدرت تکیه زنند، حتماً برای جبران گذشته و رسیدن به اهدافشان، در صدد مقابله با اسلام برمیآیند; اگر بتوانند اسلام را از ریشه نابود کنند، این کار را میکنند ـ گرچه تا کنون نتوانسته و در آینده هم نخواهند توانست ـ و اگر نتوانند دست به تحریف اسلام و قرآن میزنند. خداوند حکیم، مصونیت قرآنِ موجود را در چنین جامعهای از خطر تحریف لفظی تضمین کرده است; این مصونیت راه کارهایی میطلبد. اگر نام حضرت علیدر قرآن ذکر میشد، کسانی که جاهطلب و ریاست خواه بودند و کسانی که بستگانشان در جنگها به دست حضرت علیکشته شده بودند و کینة آن حضرت را در دل داشتند، در صدد تحریف قرآن برمیآمدند و آیاتی را که نام آن حضرت در آن ذکر شده، از قرآن محو میکردند; همان گونه که بیست و پنج سال، امیرالمؤمنین را خانهنشین کردند و در زمان 5 سال حکومتش سه جنگ داخلی را بر ایشان تحمیل کردند. پس بیان نشدن نام حضرت علیدر قرآن، یکی از راهکارهای حفظ قرآن از تحریف است. 2. قرآن به بیان کلیات میپردازد; بنابراین به ندرت اسامی اشخاص زمان حضرت رسولدر قرآن به چشم میخورد; مثلاً در آیه 173 و 175 آل عمران، از نعیم بن مسعود به "الذین" و "الشیطان" یاد میکند، بدون آنکه نام او را ذکر کند. خداوند تفصیل کلیات قرآن را به به حضرت رسول وانهاده است: "وَ أَنزَلْنَآ إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِم" (نحل،44) قرآن، کلیات مربوط به موضوع امامت را بیان کرده و جزئیات آن را رسول تبیین نموده است. ابوبصیر میگوید: "از امام صادقپرسیدم: مردم میگویند: چرا از حضرت علیو اهلبیت او نامی در قرآن کریم نیامده است؟ امامفرمودند: به کسانی که چنین اعتراضی میکنند، بگویید: همان گونه که نماز در قرآن آمده، ولی سه یا چهار رکعت بودن آن مشخص نشده و پیامبر آن را برای مردم تفسیر کرد، همچنین زکات در قرآن نازل شده، ولی مقدار آن مشخص نشده و رسول خدا آن را برای مردم تفسیر کرد.... همینطور در قرآن نازل شده است که (أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الاْ ?َمْر;(نسأ،59) از خدا و رسولش و اولی الامر اطاعت کنید.) این آیه دربارة امام علی و حضرت حسن و حسین: نازل شده و پیامبر فرمود: هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست. ]یعنی همانگونه که تفسیر جزئیات نماز، زکات و حج و... به پیامبر واگذار شده، معرفی اولیالامر و ذکر اسمای آنان به پیامبر واگذار شده است.[(ر.ک: غایة المرام، محدّث بحرینی;، ص 165، ح 3.) 3. ذکر خصوصیات و اوصاف و نبردن اسم، حس کنجکاوی مردم را تحریک میکند تا بررسی کنند و به فردی که این ویژگیها را دارد پی ببرند و این شیوه بیشتر در ذهنها جای میگیرد; مانند آیة ولایت که میفرماید: "ولیّ شما خدا، رسولش و کسی است که ایمان آورد، نماز را برپا میدارد و در حال رکوع زکات میدهد." 4. با توجه به آیات فراوانی که در مورد حضرت علیدر قرآن وجود دارد، دیگر به ذکر نام مبارک آن حضرت نیازی احساس نشده تا نام ایشان برده شود.
اضافه کردن دیدگاه جدید