چرا میگویند کم بخندید و بسیار گریه کنید؟
اسلام برای خنده و گریه، ضابطه و معیار معین کرده است، و چنین نیست که در اخلاق اسلامی، هر خندهای بد باشد و یا هر گریهای خوب باشد، هر چند فراوان باشد; برای مثال، گریه برای از دست رفتن مال دنیا نه تنها پسندیده نیست، بلکه بسیار مذموم است. این تعبیر که کم باید بخندند و فراوان گریه کنند، تعبیر قرآن مجید است. با توجه به شأن نزول آیه میتوانیم به مقصود قرآن پی ببریم، آیة مورد نظر، زمانی نازل شد که عدهای از منافقان، از حضور در جنگ تبوک تخلّف ورزیدند و در خانه نشستند و از مخالفت خود با رسول خدا6 خوشحال بودند: "فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَـَفَ رَسُولِ اللَّهِ وَکَرِهُوَّاْ أَن یُجَـَهِدُواْ بِأَمْوَ َلِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّه;(توبه،81) تخلف جویان ]از جنگ تبوک[ از مخالفت با رسول خدا6 خوشحال شدند و کراهت داشتند که با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کنند." در دو آیة بعد اشاره میکند که: آنان با تخلّف از جهاد و دل سرد کردن بعضی مجاهدان اسلام، گمان میکنند به هدفی رسیدهاند; به همین جهت، قهقهه سر میدهند و بسیار میخندند، همان گونه که همة منافقان در هر عصر و زمان چنیناند، ولی قرآن به آنها اخطار میکند: "فَلْیَضْحَکُواْ قَلِیلاً وَلْیَبْکُواْ کَثِیرًا;(توبه،82) باید کم بخندند و بسیار گریه کنند." گریه برای مجازاتهای دردناکی که در انتظار آنهاست و جهنم هولناکی که برای خود آماده کردهاند; البته این هشداری است به همة انسانها که به روز قیامت توجه داشته باشند و کسی که به قیامت و روز حساب توجه داشته باشد و از سختیهای آن روز آگاه باشد، به یقین، کمتر میخنددو از خوف خدا فراوان گریه میکند; چنان که پیامبر6 این چنین بود و میفرمود: "اگر آن چه را من ]از کیفرهای هولناک قیامت[ میدانم، شما میدانستید، کم میخندیدید و بسیار گریه میکردید." از آیات و روایات هم، نوع خنده و گریه و هم دلیل خوبی و یا بدی آن، به خوبی فهمیده میشود. در شریعت مقدّس از افراط در خنده ]=خندة زیاد[ نهی شده است، زیرا سبب سبکی و کم وقاری، و موجب سقوط مهابت و حصول خواری میگردد; دل را میمیراند و از آخرت انسان را غافل میکند. علیمیفرماید: "زیادی خنده، باعث از بین رفتن ایمان است."( کافی، کلینی;، ج 2، ص 665، نشر دارالکتب الاسلامیة. ) و در مقابل، گریه از خوف خدا، باعث زنده شدن دل و رشد ایمان است; چنین است که قرآن آن را از امتیازات انبیأ: شمرده است: "أُوْلَغکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ مِن ذُرِّیَّةِ ءَادَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَ مِن ذُرِّیَّةِ إِبْرَ َهِیمَ وَ إِسْرَ ََّءِیلَ وَ مِمَّنْ هَدَیْنَا وَ اجْتَبَیْنَآ إِذَا تُتْلَیَ عَلَیْهِمْ ءَایَـَتُ الرَّحْمَـَنِ خَرُّواْ سُجَّدًا وَ بُکِیًّا ;(مریم،58) آنها پیامبرانی بودند که خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، از فرزندان آدم، و از کسانی که با نوح ]بر کشتی[ سوار کردیم، و از دودمان ابراهیم و یعقوب، و از کسانی که هدایت کردیم و برگزیدیم، آنها کسانی بودند که وقتی آیات خداوند رحمان، بر آنان خوانده میشد، به خاک میافتادند، در حالی که سجده میکردند و گریان بودند." در بسیاری از موارد، گریه به عنوان "عبادت" مطرح است و باعث بالا رفتن درجة عبادات دیگر میشود; مانند آن که گریه بر مصائب امام حسینو دیگر اولیای الهی، دارای ثواب بسیاری است و حتّی ما مأمور شدهایم که بر مصائب ایشان گریه کنیم; چنان که در دعای ندبه میخوانیم: "پس شیعیان آل محمد6 باید بر پاکان اهلبیت پیامبر و علی ـ که درود الهی بر آنان و دودمانشان باد ـ اشک از دیدگان ببارند و ناله و زاری و ضجّه و شیون از دل برکشند.( مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 980، نشر دفتر نشر فرهنگ اسلامی. ) این ـ ثواب داشتن و از وظایف بودن ـ علامت عبادت بودنِ چنین گریهای است; از طرفی این که مستحب است انسان در قنوت نماز "وتر" گریه کند، علامت آن است که گریه، سبب ارتقای نماز میشود; این در حالی است که خنده هیچگاه به عنوان یک امر عبادی، مطرح نشده است.( ر.ک: معراج السعادة، ملا احمد نراقی، ص 558ـ560، نشر هجرت. )
اضافه کردن دیدگاه جدید