چرا مرد میتواند چهار همسر داشته باشد، ولی زن فقط با وجود یک شوهر نمیتواند ازدواج مجدد داشته باشد؟
یکی از علتهای تفاوت مرد و زن در برابر قانون تعدد زوجات، ایجاد فساد و آلودگی از جانب زن در صورت جواز این قانون برای آنهاست. این توضیح لازم است که اصولاً حفظ سلامت اجتماع در اسلام، یک اصل است; لذا بسیاری از قوانین اسلام برای نظم بخشیدن به اجتماع وادارة جامعه بشری قرار داده شده تا انسان در سایه این قوانین اجتماعی و حکومتی به سعادت برسد; بنابر این، اگر فقط همین یک دلیل هم بود، میتوانست پاسخی مناسب و کافی برای علت تفاوت مرد و زن در برابر این قانون باشد; اگر چه دلایل دیگری نیز در این باره مطرح است که به برخی اشاره میکنیم: 1. میدانیم که پاسخ دادن به نیازهای آدمی با عرضه مناسب، از سنتهای فراگیر جهان هستی است و اسلام عرضه مناسبِ تقاضای جنسی انسان را ارضای حداقل آن دانسته است تا فردی از آن محروم نشود; ولی از آنجا که اسلام بر اساس حکمت متعالی خویش و با تدابیری چون پوشش، عفاف و حیا، زنان را به گونهای تربیت میکند که سبب کاسته شدن میل جنسی آنها میشود، طبعاً وجود چنین میلی در مردان بیش از زنان خواهد بود; گذشته از این که وجود ایام عذر زنان به اضافه بخشی از ایام بارداری و شیردهی و مانند آن، ممنوعیتی ایجاد میکند که قانون جواز تعدد زوجات برای مردان، موجب جبران این محدودیتهای وارده از جهت زنان است; از این روست که در غرب به جهت ممنوعیت این قانون، فساد و بیبند و باری رواج یافته و جامعه را به تباهی کشانده است.(ر.ک: تفسیر المیزان، علامة طباطبایی;، ج 4، ص 198 ـ 200، مؤسسة اعلمی ـ تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 4، ص 152 ـ 160.) 2. یکی دیگر از علل تفاوت مرد و زن در برابر این قانون، بیشتر بودن جمعیت زنان از مردان است; پس این قانون،نقش متعادل کننده جامعه را ایفا میکند; توضیح این که چه بسا ممکن است در بسیاری از جوامع، تعداد زن و مرد از نظر آمار برابر باشد; ولی چون این تقاضا از لحاظ سنی در زنان زودتر احساس میشود، عملاً تعداد متقاضی برای ازدواج میان آنها بیش از مردان خواهد بود; به همین جهت در جوامعی که سن ازدواج را بالاتر بردهاند، فساد بیشتری رواج دارد; گذشته از این، عمر جنسی مردان طولانی تر از زنان است. در جامعه حوادثی وجود دارد که مردان را بیشتر در خطر نابودی قرار میدهد; از این رو، وجود چنین قانونی میتواند تعادل ایجاد کرده و زمینة فساد را در سطح جامعه کاهش دهد.(ر.ک: همان دو منبع.) 3. یکی دیگر از علل این تفاوت ـ که در روایات نیز بدان اشاره شده ـ این است که وقتی مرد، چهار همسر اختیار کند، نسبت خویشاوندی فرزندان همه زنها با او روشن است; ولی چنانچه زنی دو شوهر یا بیشتر داشته باشد; چون همه مردان در ایجاد نطفه فرزندان او شریکند، نسبت خویشاوندی فرزندان با شوهرهای زن مشخص نخواهد شد و این موجب از هم پاشیدن نظام خانواده و اصل و نسب افراد خواهد شد.(عللالشرایع، شیخ صدوق، ج 2، ص 218، مؤسسه اعلمی للمطبوعات.) ناگفته نماند که هر چند این قانون در اسلام برای مردان مجاز شمرده شده، ولی در اجرای آن شرایط سنگینی را قرار داده که فقط اندکی از مردان میتوانند از عهدة آن برآیند. مانند: رعایت عدالت بین زنان در معاشرت، تقسیم بندی زمان معاشرت (حق قسم) و وجوب نفقه به همة آنها.
اضافه کردن دیدگاه جدید