چرا مجتهدان حاضر، احکام را با زمان حاضر هماهنگ نمیکنند؟ مگر قرآن برای همة زمانها نیست؟
قرآن برای همة زمانها و مکانها نازل شده است و آیات و روایات فراوانی بر آن دلالت دارد; مانند: "وَ إِنَّهُو لَکِتَـَبٌ عَزِیزٌ ; # لآ یَأْتِیهِ الْبَـَطِـلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِی تَنزِیلٌ مِّنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ ;(فصلت،41 ـ 42) و به راستی که آن کتابی شکستناپذیر است که هیچ گونه باطلی نه از پیش رو و نه از پشت سر به سویش نمیآید; ]چرا که[ از سوی خداوند حکیم و شایستة ستایش نازل شده است." روشن است که اگر قرآن تاریخ مصرف داشته باشد و قبل از انجام دنیا، از أمد خود بگذرد و دیگر به کار مردم نیاید، بزرگترین باطل کهنه و به درد نخور شدن است، به سوی آن رو کرده است. به طور کلی همة آیاتی که جاودانگی اسلام و قرآن را به اثبات میرساند، میتواند بر کارآمدی آن در همة زمانها ومکانها دلالت کند. روایاتی مانند روایت متواتر ثقلین به خوبی بر این مسأله دلالت دارد که در آن آمده است: "و انهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض;... و به درستی که آن دو هرگز از هم جدا نمیشوند تا در حوض کوثر ]در قیامت[ بر من وارد شوند."(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 5، ص 68.) و یا روایاتی نظیر: پیامبر گرامی اسلام9! فرمود: "هرگاه فتنهها مانند پارهای شب تاریک بر شما مشتبه شدند، به قرآن روی آورید..."(اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 2، کتاب فضل القرآن، حدیث 2، ص 572، بیروت، دار الاضوأ، 1413 هـ.) حمران ازامام باقر7 دربارة ظهر و بطن قرآن میپرسد حضرت میفرماید: "ظهره الذین نزل فیهم القرآن و بطنه الذین عملوا بمثل اعمالهم یجری فیهم مانزل فی اولئک.(معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص 259، انتشارات اسلامی، قم 1361 ش.) ظهر قرآن دربارة کسانی است که در بین آنها نازل شده و بطن آن دربارة کسانی است که مانند آنان (مخاطبان اولیة قرآن)عمل کنند; قرآن برای آن مانند مخاطبان اولیه آن جاری و ساری است." مفسران و مجتهدان نیز در تفسیر قرآن و استفادة از آن به عنوان مهمترین منبع در فقه پویای اسلامی ـ شیعی، همواره به این مسأله توجه داشتهاند تلاش کردهاند تفسیرهای متناسب با زمان و البته در چارچوبهای ارائه شده از سوی اهل بیت: ارائه کنند. نگاهی اجمالی به تفسیرهای المیزان، نمونه، برخی دیگر، به خوبی این مسأله را به اثبات میرساند. افزون بر این، مجتهدان در مسائل فقهی جدید، استفاده از منابع فقه که اصلیترین آنها قرآن است، پاسخهای جدیدی از اصول فقه اسلام درسایة قوانین اصلی و کلی فقه ارائه کردهاند که گاه در نوشتارهای مستقلی با نام "مسائل مستحدثه" (= مسائل پیش آمدة جدید) عرضه شده است.
اضافه کردن دیدگاه جدید