چرا شیعیان با اهمیت دادن بیشتر به دعا و مفاتیح، نسبت به قرآن، دستاویزی به عربستانیها برای سرزنش کردن میدهند؟
بر اساس روایت مشهور پیامبر اکرم: "إنّی تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتی..." قرآن و عترت که این عترت گاه در دعا جلوه کرده است. از هم جدا شدنی نیستند. تمسک به یکی از آنها بدون دیگری، ناقص و عملی انحرافی است; همان گونه که ترک احادیث و دعاهای اهل بیت و بسنده کردن به قرآن کریم مذموم است. همچنین کنار گذاشتن قرآن کریم و بسنده کردن به دعاها ناپسند است. همان قرآنی که بر تلاوت خودش "فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرءانِ" (مزمل،20) دعوت کرده است. همان قرآن نیز بر دعا کردن "اُدعونی اَستَجِب لَکُم" (غافر، 60) فرا خوانده است بهترین و شیواترین و بلیغترین دعاها، دعاهایی است که از ائمه: رسیده است. بنابر این اصل توازن که در متون دینی بر آن تأکید شده است، ایجاب میکند که انسان از هیچ یک غافل نگردد. ما شیعیان بر آنیم که دعاها، تفسیری از قرآن کریم که کلیات را بیان کرده است، میباشد. و یکی از راههای نزدیک شدن به خداوند دعاها میباشند که به انسان حال خاصی هنگام خواندن میدهند. بنابر این، دعاها، در راستای قرآن بوده، جدای از او نیستند. مهم در هر دو معرفت خداوند و عمل به محتوای قرآن کریم و دعاها میباشد. وانگهی وهابیت با اصل دعا و خواندن آن، مشکل ندارند، اشکال و ایراد آنان به توسل و شفاعت در دعاها میباشد که در صورت نیاز در نامه بعدی که مینویسید پاسخ داده خواهد شد.
اضافه کردن دیدگاه جدید