چرا در صحبتها و کنفرانسهای اهل نظر، همیشه قرآن و مفاهیم آن را قدری سنگین و غیر قابل درک و فهم و نامأنوس با انسان جلوه میدهند; در صورتی که
قرآن، کتاب منحصر به فردی است که همة جهات را ـ که به طور معمول در یک متن جمع نمیشود ـ در خود جمع کرده است، مثل آنکه معجزه بودن قرآن، مانع از آن نشده که مردم فهم باشد; کتابی که در هر زمان، متناسبترین کتاب زندگی آن زمان است و ملّتهای گوناگون را با بهترین شیوه، هدایت میکند. این جهتها نشان میدهد که قرآن، حقیقتی ذو مراتب (=دارای مرتبهها) دارد. امام حسینمیفرماید: "قرآن، چهار مرتبه دارد: عبارت، اشارت، لطایف و حقایق. عبارات آن برای عوام، اشارات آن برای خواص، لطایف آن برای اولیا و حقایق آن برای انبیا است."(کلمات الامام الحسین، مرکز تحقیقات باقرالعلوم، ص 551، نشر دارالمعروف.) در کنفرانسها و مجامع علمی سعی میشود به بیان مراتبی از قرآن پرداخته شود که متناسب با سطح فکری اهلنظر باشد; به همین جهت شما توقع نداشته باشید که آنچه در محافل علمی، از قرآن مطرح میشود، همهاش برای عوام نیز قابل فهم باشد، چنانکه نزد معصومین: نیز مرتبهای از قرآن مطرح است که در فهم علما و دانشمندان نمیگنجد; وانگهی در بسیاری از مجامع و کنفرانسها، قرآن را با زبانی بسیار فصیح و گویا ارائه میدهند، به طوری که ـ تا حد ممکن ـ برای همة مسلمانان قابل فهم و درک باشد.
اضافه کردن دیدگاه جدید