چرا خداوند برای هر پیامبری، معجزهای متفاوت قرار داده است؟
هر پیامبری، باید دارای معجزه باشدو یکی از نشانههای درستی و راستی نبوت پیامبران الهی، قدرت بر معجزه است، چون همة مردم، به راحتی گفتار پیامبران را نمیپذیرند; از این رو طلب معجزه میکنند تا از درستی گفتار او مطمئن شوند، لکن معجزة هر پیامبری به اقتضای شرایط زمان و مکان بوده، در هر زمان که علم و یا امری رایج بوده، پیامبر آن زمان نیز در همان جهت معجزهای آورده است، برای این که مردم زودتر حقیقت را درک کنند، به ویژه کسانی که در آن علم و فن، مهارتی دارند; برای مثال در زمان حضرت موسیغ چون سحر و جادوگری رواج فراوان داشت، بزرگترین معجزة آن حضرت این بود که عصایش به صورت اژدها در میآمد; بدیهی است وقتی مردم بفهمند فردی قدرت دارد سحر همة ساحران زبردست را باطل کند و عصای او به صورت اژدهایی بزرگ درآید و همة ابزار و آلات ساحران را در کام خود فرو برد، و دوباره، با اشارة دست به صورت نخست در آید، به حقانیّت او پی میبرند; از این رو، خود ساحران که به خوبی از تمام فنون و رموز سحر، باخبر بودند، وقتی این صحنه را دیدند، یقین پیدا کردند که این مسئله به طور حتم سحر نیست، بلکه یک معجزة بزرگ الهی است; این جا بود که همه به سجده افتادند. قرآن میفرماید: "فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَـَجِدِین # قَالُوَّاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ الْعَـَـلَمِین;(شعرأ،46ـ47) ساحران همگی فوراً به سجده افتادند، گفتند: ما به پروردگار عالمیان ایمان آوردیم." البته معجزة حضرت موسیغ به عصا و ید و بیضا منحصر نبود. قرآن مجید نُه معجزه برای آن حضرت ثابت کرده که در آیه 12 سوره نمل، به این جهت اشاره شده است. در زمان حضرت عیسیغ چون علم طب، رونق و رواج فراوانی داشت، بزرگترین معجزة آن حضرت این بود که کور مادرزاد را بینا میکرد، یا مرده را زنده مینمود. قرآن به چندین معجزه برای حضرت عیسیغ اشاره فرموده است: "أَنِّیَّ أَخْلُقُ لَکُم مِّنَ الطِّینِ کَهَیْ ?‹َةِ الطَّیْرِ فَأَنفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرَا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الاْ ?َکْمَهَ وَالاْ ?َبْرَصَ وَأُحْیِ الْمَوْتَیَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُکُم بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُم;(آلعمران،49) من از گِل چیزی به شکل پرنده میسازم; سپس در آن میدمم به فرمان خدا، پرندهای میگردد. و به اذن خدا کور مادرزاد و مبتلایان به برص ]پیسی[ را بهبودی میبخشم; و مردگان را به اذن خدا زنده میکنم، و از آن چه میخورید و در خانههای خود ذخیره میکنید، به شما خبر میدهم." بدیهی است، هر اندازه که علم پزشکی پیشرفت کند، بر انجام این امور توانایی ندارد; از این رو، اگر کسی مقداری عقل و اندیشة خود را به کار اندازد، حق راتشخیص میدهد و دست از عناد و سرکشی بر میدارد. در زمان پیامبر اکرمچون فصاحت و بلاغت رواج فراوانی داشت، شعرایی مانند حسان بن ثابت، اِمرء القیس و... اشعار فصیح و بلیغ میسرودند، خداوند، بزرگترین معجزة آن حضرت را قرآن مجید قرار داد که اگر همه فصیحان جهان جمع شوند، نمیتوانند یک سوره مانند آن را بیاورند; البته قرآن از جهتهای فراوانی معجزه است که فصاحت و بلاغت، تنها یک بُعد آن است; قرآن، معجزة جاوید پیامبر اکرماست و معجزة هیچ یک از پیامبران، جاویدان نشده و این بدان علت است که دین اسلام، جاودان و خاتم ادیان است; از این رو، معجزه پیغمبر آن هم باید همیشگی باشد.
اضافه کردن دیدگاه جدید