چرا خداوند انسان را برای درک و پذیرش حقیقت، ضعیف خلق کرده است؟ مُؤیّد این مطلب، اذیت و آزاری است که مردم نسبت به پیامبران روا داشتند; از
خداوند متعال، انسان را برای درک حقیقت، ضعیف خلق نکرده، بلکه انسان موجودی است که خیلی زود به حقیقت پی میبرد. خداوند راههای گوناگونی برای شناخت حق از باطل به انسان نشان داده است; از طرفی به انسان عقل داده که به وسیلة آن میتواند به خوبی حق را تشخیص دهد; از طرفی رهبران الهی را برای هدایت انسان فرستاده است قرآن در اینباره میفرماید: "إِنَّا هَدَیْنَـَهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَ إِمَّا کَفُورًا ;(انسان،3) ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد یا کفران کند." هدایت در این جا معنای وسیع و گستردهای دارد که هم هدایت "تکوینی" و هم هدایت "فطری" و هم "تشریعی" را شامل میشود، هر چند آیه بیشتر روی هدایت تشریعی تأکید دارد.(تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 25، ص 336، نشر دارالکتب الاسلامیة.) خداوند در سوره بلد میفرماید: "وَ هَدَیْنَـَهُ النَّجْدَیْنِ ;(بلد،10) ما انسان را به خیر و شر هدایت کردیم." همچنین در سوره شمس، آیات 7 و 8 آمده است: "وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّغهَا # فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَغهَا ;(شمس،7ـ8) و سوگند به نفس آدمی و آن کس که آن را منظم ساخته، سپس فجور و تقوا ]شر و خیر[ را به او الهام کرده." بنابراین، انسان موجودی است که به خوبی میتواند هم از راه عقل و وجدان و هم از راه هدایت رهبران الهی، حقیقت را درک کند، لکن علت این که بیشتر مردم دچار انحراف میشوند همانگونه که قرآن میفرماید: "أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ ;(مائده،103); "أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ ;(انعام،37). دوعلت دارد: الف ـ پیروی از هوای نفس: بسیاری از مردم که در مسیر باطل قرار میگیرند، بر اثر پیروی از هوای نفس است، هوای نفس، انسان را از راه حق و حقیقت باز میدارد. قرآن در اینباره میفرماید: "وَ لاَ تَتَّبِعِ الْهَوَیَ فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ اللَّه;(ص،26) متابعت از هوای نفس مکن که تو را از راه خدا باز میدارد." هوای نفس، دشمن عقل است. علیدر اینباره فرمودهاند: "عدوّ العقل الهوی;(میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، ج 6، ص 431 و 436.) دشمن عقل، هوا است." و نیز فرموده است: "در وقت غلبة هوا و شهوت، عقل از کار میافتد."(میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، ج 6، ص 431 و 436.) هواپرستی، پردهای بر عقل میافکند; قدرت تشخیص خوب از بد را از انسان میگیرد. حضرت علیدر روایتی فرمودهاند: "چه بسیار عقلی که اسیر و مقهور هوای نفس میگردد."(میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، ج 6، ص 431 و 436.) علامه طباطبایی; در اینباره فرموده است: "چه بسا بعضی از قوا مسلط شوند بر انسان به واسطة غلبه بر سایر قوا، مانند شهوت و غضب، در نتیجه حکم قوة دیگری را باطل میکند و انسان به واسطة غلبة آن قوا، از راه اعتدال خارج میشود و طریق افراط یا تفریط را میپیماید."(تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ج 5، ص 267.) ب ـ جهل و نادانی: گروهی از مردم که از حق و حقیقت فاصله میگیرند و به باطل رو میآورند، بر اثر جهل است; جهل دشمن بزرگی برای انسان است. قرآن و روایات، انسان را به فراگیری علم و دانش و بینش در دین دعوت کردهاند. برخی مردم، عقل و اندیشة خود را به کار نمیاندازند; انسان میتواند از راههای گوناگون، عقل را تقویت کرده، جهل را از بین ببرد: 1. فراگیری دانش; 2. به کار انداختن اندیشه; 3. مشورت با اندیشمندان; 4. همراهی و رفت و آمد با علما و صاحبان خرد; 5. عبادت و بندگی خدا.
اضافه کردن دیدگاه جدید