چرا خداوند ادیان مختلفی آورد؟ آیا این باعث تفرقه میان ادیان نمیشود؟ چگونه میتوان ثابت کرد که تمام ادیان وابسته به هم هستند و دین اسلام بر
در پاسخ به طور خلاصه چند نکته بیان میشود: 1. از نظر قرآن کریم، برای تمام امّتها، دین یکی بیش نیست و آن "اسلام" است. آنچه متعدد میباشد، شریعت است. "دین" یک قانون و راه عمومی برای تمام امّتها است، و "شریعت" راهی است برای هر یک از ملّتها و یا پیامبرانی که بدان مبعوث شدهاند. "إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الاْ ?ًِسْلَـَم...;(آلعمران،19) در حقیقت، دین نزد خدا همان اسلام است..." "وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الاْ ?ًِسْلَـَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الاْ ?َخِرَةِ مِنَ الْخَـَسِرِینَ ;(آلعمران،85) و هر که جز اسلام، دینی ]دیگر[ جوید، هرگز از وی پذیرفته نشود، و وی در آخرت از زیانکاران است." "...لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنکُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا...;(مائده،48)...برای هر یک از شما شریعت و راه روشنی قرار دادیم..." خداوند بندگان خود را جز به یک دین ـ که همان اسلام و تسلم در برابر اوست ـ مکلف نساخته است، ولی برای رسیدن به آن هدف، راههای گوناگون و با توجه به تنوّع استعدادهایشان، سنّتهای مختلفی برایشان قرار داده است که همان شریعتهای نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد: است. بنابراین، ادیان مختلف نداریم، دین واحد است، و شریعت مختلف میباشد. و تفاوت شریعتها به خاطر تفاوت استعدادها و سطح بینش و آگاهی ملّتها، شرایط زمانی و مکانی و نیازهای ملّتها است.(ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ترجمة محمد جواد حجتی کرمانی و محمد علی گرامی قمی، ج 5، ص 532ـ535، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.) 2. بی شک شریعت اسلام برترین شرایع است و توضیح آن چنین است: از آنجا که سطح بینش و آگاهی مردم و نیازمندیهای آنان در زمانهای مختلف متفاوت است و انسانهای هر دوره، نسبت به انسانهای دورة پیش از خود، از آگاهی و بینش بیشتری برخوردار بودهاند، هر شریعتی مناسب با سطح آگاهی و نیاز مردم زمان نزول آن شریعت است. هنگامی که مردم به سطحی از آگاهی رسیدند که زمینة نزول کاملترین و آخرین شریعت الهی فراهم بود، خداوند آخرین و کاملترین شریعت (شریعت اسلام) را نازل نمود. افزون بر این که باید آخرین شریعت الهی، کاملترین و برترین شرایع باشد، در مقایسه قوانین شریعت اسلامی با شریعتهای پیشین، به برتری اسلام پی میبریم. قوانین شریعت اسلامی عادلانه، مطابق با فطرت است و به گونهای میباشد که در همة زمانها قابل اجرا است. قرآن میفرماید: "...فَمَنِ اعْتَدَیَ عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَیَ عَلَیْکُم...;(بقره،194)...پس هر کس بر شما تعدیکرد، همان گونه که بر شما تعدّی کرد، به او پاسخی مناسب با تعدی او بدهید..." و یا میفرماید: "...فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَ َلِکُمْ لاَ تَظْـلِمُونَ وَلاَ تُظْـلَمُونَ ;(بقره،279) سرمایههای شما از خودتان است نه ستم میکنید و نه ستم میبینید و نیز میفرماید: "...إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤَدُّواْ الاْ ?َمَـَنَـَتِ إِلَیََّ أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُواْ بِالْعَدْل...;(نسأ،58) این آیات و دهها نمونه از اینها، نشانگر برتری قوانین اسلامی است، در صورتی که هیچ از این نمونهها را در کتابهای آسمانی به جای مانده از شرایع پیشین نمیبینید. و نیز قرآن میفرماید: "وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّة...;(انفال،60) و هر چه در توان دارید از نیرو بسیج کنید..." "یَـََّأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوَّاْ أَوْفُواْ بِالْعُقُود...;(مائده،1) ای کسانی که ایمان آوردهاید، به قراردادها (خود) وفا کنید..." احکام این دو آیه شریفه، کلی است و در هر زمان، نیرو و توان و قرارداد ـ با رعایت شروط کلی قراردادها ـ مناسب با آن زمان را در بر میگیرد. با نگاهی گذرا به احکام و قوانین اسلامی، به جامعیت آنها نسبت به همة شؤون زندگی، رابطه انسان با خدا، با هم نوع، با خانواده، با اجتماع و با دیگر موجودات، پی میبریم. شرایع پیشین از چنین جامعیتی برخوردار نبودهاند. وجود احکام متغیر، اختیارات حاکم اسلامی و اجتهاد فقها، موجب شده تا شریعت اسلامی بتواند در هر زمانی قابل اجرا باشد و به نیازهای آن زمان پاسخ دهد. اینها همه دلیل برتری شریعت اسلام نسبت به شرایع پیشین است.(ر.ک: خاتمیت، شهید مطهری، انتشارات صدرا / تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 17، ص 345ـ348، دارالکتب الاسلامیة.)
اضافه کردن دیدگاه جدید