چرا بعضی افراد، طول عمر زیاد دارند و برخی دیگر از عمر کمی برخوردارند؟ آیا خداوند، در جهان آخرت، بین اینان تفاوت میگذارد؟

چند نکته قابل توجه است: 1. خداوند، در مورد طولانی شدن و یا کم شدن عمر انسانها میفرماید: "وَ مَا یُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٍ وَلاَ یُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِیَّ إِلآ فِی کِتَـَبٍ إِنَّ ذَ َلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیر;(فاطر،11) و هیچ کس عمر طولانی نمیکند، یا از عمرش کاسته نمیشود، مگر این که در کتاب (علم خداوند) ثبت است، اینها همه برای خداوند آسان است." از این آیه استفاده میشود که عمر انسانها، از قوانین و برنامههایی تبعیت میکند که حاکم بر آنها "علم" و "قدرت" اوست; یعنی خداوند میداند که فلان شخص، به سبب فلان کار، چه میزان به عمرش افزوده و یا از آن کاسته میشود.(ر.ک: المیزان، علامه طباطبائی;، ج 17، ص 26، اسماعیلیان.) و میدانیم که علم و قدرت او نیز تابع "حکمت" اوست که در سراسر جهان حکم فرماست. 2. میزان طول عمر موجودات زنده، بستگی زیادی به وضع زندگی آنها دارد و با تغییر شرایط، کاملاً قابل تغییر است، گواه این سخن تلاش دانشمندانی است که توانستهاند، عمر بعضی از موجودات زنده را به چندین برابر حالت عادی خود برسانند; در همین راستا، بر طبق بعضی از آیات(ر.ک: انعام، 2.) و آموزههای روایی ما از اهل بیت:، انسان دارای دو گونه "أجل" و سرآمد عمر است: یکی "اجل حتمی" که پایان استعداد جسم انسان برای بقأ و حیات زندگانی است، که با فرا رسیدن آن مرگ انسان حتمی است; دیگری "اجل معلّق" است که با دگرگونی شرایط، دگرگون میشود. مثلاً در اثر روی آوردن به مشروبات الکلی و یا سوء تغذیه و یا دست زدن به خودکشی و... و یا عواملی دیگر مثل ارتکاب گناهانی نظیر ترک صلهرحم و یا زنا و آزار پدر و مادر و... انسان از عمرش کاسته شود. بدیهی است که این نوع اجل نیز تحت علم و قدرت خداست هر چند به ارادة خود انسان میباشد. نتیجة آن که: طولانی شدن و یا کم شدن عمر افراد به عوامل و اسباب ظاهری و معنوی بستگی دارد که خود انسان، در به وجود آوردن آن اسباب، دخیل است.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 18، ص 207 و ج 5، ص 148، دارالکتب اسلامیة / کیفر گناه، سیدهاشم رسولی محلاتی، ج 2، ص 1ـ65، انتشارات صدر.) 3. به هر طول عمری، نباید دل خوش بود; زیرا هر نوع کامیابی و طول عمر، برای برخی انسانها نه تنها نشانه لطف الهی به آنان نیست، بلکه خداوند، طول عمر کافران را مهلتی برای ازدیاد گناهانشان قرار داده است.(ر.ک: آلعمران، 178) و در این مورد میفرماید: "بَلْ مَتَّعْنَا هَـََّؤُلاَ َّءِ وَ ءَابَآءَهُمْ حَتَّیَ طَالَ عَلَیْهِمُ الْعُمُر;(انبیأ،44) ما آنها و پدرانشان را (از نعمتها) بهرهمند ساختیم، تا آنجا که عمر طولانی پیدا کردند (و مایه غرور و طغیانشان شد")(تفسیر نور، حجةالاسلام قرائتی، ج 7، ص 457، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن.) پس طولانی شدن عمر، به خودی خود، امری پسندیده نیست، طول عمری باعث خوشبختی است که همراه با کارهای نیک باشد و در راستای هدف خلقت که همان بندگی و طاعت خداست، بوده باشد و به همین جهت است که امام سجاد7 در دعای شریف مکارمالأخلاق میفرماید: "(خدایا) عمر مرا تا زمانی که صرف طاعت تو شود بلند گردان و هرگاه عمرم چراگاه شیطان شود، جانم را بستان و به سوی خویش ببر."(ر.ک: میزان الحکمة، محمدمحمدی ریشهری، ترجمه حمیدرضا شیخی، ج 8، ص 4033، دارالحدیث.) 4. بدون شک، در جهان آخرت بین همه انسانها فرق است، امّا ملاک تفاوت افراد به درجة "ایمان" و تقوای آنان میباشد نه به طول عمر انسانها، به همین جهت خداوند متعال میفرماید: "أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُواْ السَّیِّ ئ‹َاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّـَـلِحَـَتِ سَوَآءً مَّحْیَاهُمْ وَ مَمَاتُهُمْ سَآءَ مَا یَحْکُمُون;(جاثیه،21) آیا کسانی که مرتکب بدیها و گناهان شدند، گمان کردند که ما آنها را همانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند که حیات و مرگشان یکسان باشد؟! چه بد داوری میکنند!"(ر.ک: ص 28; قلم، 35و36.) با تأمل در این آیه، به خوبی استفاده میشود که مؤمنان در مقابل کافران و مفسدین، نه تنها مرگ و عالم برزخ و قیامت آنان با کافران متفاوت است، بلکه در تمام شؤن زندگی این جهان آنها نیز فرق است، که یکی از تفاوتها همان "آرامش" خاصی است که مؤمنان در پرتوی ایمان و عمل صالح خود از آن برخوردارند.(ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج 21، ص 258.)

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.