چرا بعضی از انسان‌ها با حقایق الهی مثلاً با ملائکه در ارتباط هستند، ولی ما هر چه تلاش می‌کنیم نمی‌توانیم با این حقایق در ارتباط باشیم‌؟

قرآن در میان آفریده‌های الهی از موجوداتی نام می‌برد که ما یارای درک حسی آنان را نداریم‌، دسته‌ای از آنها ملائکه (فرشتگان‌) هستند. و چون ما نمی‌توانیم با حس خود آنها را درک کنیم‌، از ویژگی‌های وجودی و ماهیتشان نمی‌توانیم آگاهی داشته باشیم‌; مگر همان قدر که آفرینندة آنان در قرآن به ما معرفی فرموده است‌. آنچه از آیات قرآن به دست می‌آید این است که فرشتگان موجوداتی هستند که نسبت به خدا عصیان نمی‌کنند، از عبادت خسته و سیر نشده و پیوسته خدا را تسبیح و تقدیس می‌کنند و مأموران خداوند هستند. همچنین از آیات قرآن به دست می‌آید که آنها در یک سطح نبوده و دارای رتبه‌های متفاوتی هستند، افعالی در قرآن به آنها نسبت داده شده که حاکی از انواع مختلف آنها است‌. در مجموع‌، آیات مربوط به فرشتگان دلالت دارند بر اینکه‌: 1 - برخی حاملان عرش یا در اطراف عرش الهی هستند. 2 - برخی وحی را به پیامبران می‌رسانند. 3 - بعضی تدبیر امور عالم به دست آنها انجام می‌پذیرد. مثل‌: قبض روح انسانها، نوشتن اعمال بندگان و بشارت به مؤمنین‌. 4- برخی هم مربوط به عالم برزخ هستند. 5 - برخی مربوط به قیامت هستند که دسته‌ای نگهبان بهشت بوده و بر مؤمنین درود می‌فرستند، دسته‌ای به استقبال مؤمنین می‌روند و دسته‌ای که 19 نفرند از مسئولین دوزخ می‌باشند. در اینجا به برخی از آیات در این رابطه اشاره می‌کنیم‌: 1- (جبرییل‌) "مطاع ثَم‌ّ ?گمین‌".(تکویر، 21) حامل و رساننده وحی به پیامبران‌. "قل نزّله روح القدس‌" (نحل‌، 102) 2- نزول امر الهی به دست فرشتگان است‌. "یدبّر الأمر من السمأ إلی الأرض ثم‌ّ یعرج إلیه فی یوم کان مقداره ?گلف سنة ممّا تعدّون‌; امر الهی را از آسمان تا زمین اداره می‌کنند آنگاه نتیجه آن در روزی که مقدارش به حساب شما هزار سال است‌، بالا می‌رود"(سجده‌، 5)، 3 - نوشتن کردار بندگان خدا. دیدن فرشته‌ها و ارتباط با آن‌ها جز برای برخی‌، برای عموم مردم ممکن نیست‌; به عبارت دیگر، تمثّل فرشته دو جنبه دارد: یک طرف مربوط به کسی می‌شود که می‌خواهد فرشته را ببیند و طَرف دیگر به دست خود فرشته یا ذات مقدس احدیّت است که آن حالت را پیش آورد. جنبة اول‌، حالتی ملکوتی است که تنها برای کسانی که از حجاب‌های نفسانی خارج و به چشم دل مسلّح شده‌اند، روی می‌دهد و آن هم بسیار دشوار است و تنها برخی از پیامبران و ائمه اطهار و برخی از اولیای خدا از چنین احکامی برخوردارند، البته با حفظ تفاوت‌هایی که در نوع ارتباط و مشاهدة آن‌ها به حسب قدرت روحانیشان‌، وجود دارد. همچنین از برخی آیات و روایات استفاده کرده‌اند که همة انسان‌ها به هنگام مرگ و یا پس از آن بر رؤیت فرشته‌ها قادر خواهند بود: "یَوْم‌َ یَرَوْن‌َ الْمَلَغ‌کَة‌...;(فرقان‌،22) روزی که فرشتگان را ببینند، مجرمان در آن روز بشارتی از فرشته نیافته‌، بلکه به آن‌ها گویند: ای سرکشان‌! از رحمت خدا محروم باشید!" امام خمینی‌; در کتاب آداب الصلوة می‌فرماید: "و باید دانست که تمثّل جبر و جبروتیین و ملکوتیین در قلب و صدر و حس‌ّ بشر ممکن نیست‌، مگر پس از خروج از جلباب بشریّت و تناسب با آن عوالم‌، و الاّ مادامی که نفس مشتغل به تدبیر است ملکیّه است و از آن عوالم غافل است‌، ممکن نیست این مشاهدات یا تمثلات برای او دست دهد. بلی گاهی شود به اشارة یکی از اولیا نفس را از این عالم انصرافی حاصل شود به قدر لیاقت از عوامل غیب ادراکی معنوی و یا صوری نماید و گاه شود که به واسطة بعضی امور هایله‌; مثلاً از برای نفوس‌، انصرافی از طبیعت حاصل شود و نمونه‌ای از عالم غیب ادراک کند..."(آداب الصلوة‌، ص 369، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس‌.) اما نمونة قرآنی مواردی که فرشته به اذن پروردگار برای انسان ظاهر می‌شود، داستان حضرت مریم و تمثل فرشته‌ای در برابر او است‌: "و میان خود و آنان حجابی افکند ]تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد[ در این هنگام ما روح خود به سوی او فرستادیم‌، و او در شکل انسانی بی عیب و نقص بر مریم ظاهر شد."(مریم‌،17)(برای آگاهی بیشتر ر.ک‌: فرشتگان (تحقیقی قرآنی‌، روایی و عقلی‌)، علیرضا رجالی تهرانی‌، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی‌.) ـ آگاهی از حقایق آن جهان نیز ـ آن مقدار که ضروری است ـ در آیات و روایات بازگو شده است و بیش از آن نیز تأثیر مهمّی بر معنویّت انسان نمی‌گذارد; لذا آگاهی از آن‌ها امری حیاتی محسوب نمی‌شود و برای دستیابی به آن‌ها نیازی به جستجو از راه‌های غیر متعارف نیست‌. بنابراین نمی‌توان گفت چرا هر چه تلاش می‌کنیم نمی‌توانیم با حقایق عالم ملکوت ارتباط برقرار سازیم‌. زیرا تلاش ما در تهذیب و تطهیر نفس به اندازة کافی نبوده است‌. رو مجرّد شو مجرّد را ببین‌دیدن هر چیز را شرط است این‌البته باید اضافه کنیم که‌: یکی از راه‌هایی که انسان را با عالم غیب مرتبط می‌سازد مسئلة یقین است خداوند متعال می‌فرماید: "کَلآ لَوْ تَعْلَمُون‌َ عِلْم‌َ الْیَقِین # لَتَرَوُن‌َّ الْجَحِیم‌َ ;(تکاثر،5ـ6) چنان نیست ]که شما خیال می‌کنید[; اگر شما علم الیقین ]به آخرت‌[ داشتید ]افزون‌طلبی شما را از خدا غافل نمی‌کرد[ قطعا شما جهنم را خواهید دید." دیدن جهنّم از طریق داشتن علم الیقین مربوط به همین دنیاست نه آخرت‌، زیرا در آخرت اهل جهنّم هم جهنّم را می‌بینند و می‌گویند: "رَبَّنَآ أَبْصَرْنَا وَ سَمِعْنَا;(سجده‌،12) ]می‌گویند[ پروردگارا! آن چه وعده کرده بودی دیدیم و شنیدیم‌." داستان حارثة بن مالک که مرحوم کلینی آن را در اصول کافی‌(کلینی‌، کافی‌، ج 2، ص 53، دارالکتب الاسلامیة‌.) نقل می‌کند از نمونه‌های عینی این واقعیّت است و قضیّة آن چنین است که‌: پیامبر6 حارثه را در حال خوبی مشاهده کرد. از او پرسید: ای حارثه شب را چگونه گذراندی‌؟ حارثه عرض کرد: صبح کردم در حالی که مؤمن حقیقی بودم پیامبر6 فرمود: هر ایمانی حقیقتی دارد حقیقت ایمان تو چیست‌؟ عرض کرد: از دنیا روی گردان شده‌ام شب‌هایم را به عبادت و روزهایم را به روزه سپری می‌کنم گویا عرش الهی و نزدیکی حساب را مشاهده می‌کنم گویا اهل بهشت را می‌بینم که در بهشت به زیارت هم می‌روند و اهل جهنم را می‌بینم که در عذاب هستند."(بحارالانوار، علامه مجلسی‌;، ج 67، ص 174.) و از امام صادق‌روایت شده است که فرمودند: "یقین بنده را به مقام ارجمند می‌رساند هم چنان که وقتی نزد پیامبر6 سخن از یقین شد و گفتند که عیسی بن مریم‌غ بر روی آب راه می‌رفت فرمودند که‌: اگر یقین او زیادتر می‌بود به روی هوا نیز راه می‌رفت‌."(معراج السعادة‌، ملا احمد نراقی‌، ص 116ـ117، نشر انتشارات هجرت‌.)

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.