چرا بعضیها از مرگ میهراسند؟
ترس از مرگ عوامل مختلفی دارد، برخی از آن عوامل عبارتند از: 1. گناهکار بودن انسان و ترس از عذاب الهی2. میل به جاودانگی از سویی و مرگ را پایان زندگی پنداشتن از سوی دیگر. 3. جهل آدمی نسبت به ماهیت مرگ. 4. دلبستگیهای شدید به اهل و اموال و... 5. آباد کردن دنیا و ویران کردن آخرت و... قهراً اگر انسان استعداد موت را پیدا کند، نگرانی از او زایل میشود، این استعداد نیز فقط در سایه کسب مکارم اخلاق و از بین بردن رذائل و انجام واجبات و ترک محرمات، حاصل خواهد شد. انسان فطرتاً علاقه به دوام زندگی دارد و این ندائی است که آن را از درون میشنود. علاقه به زندگی پیوسته، که فطری انسان است، خود گواه بر این است که بشر علاوه بر این زندگی دنیوی، زندگی دیگری دارد که تجلیگاه این میل طبیعی است. به همین منظور گروهی از مردم که از حیات اخروی شناخت صحیحی ندارند، تصور میکنند که مرگ پایان زندگی است، از این جهت پیوسته از شنیدن کلمه مرگ بر خود میلرزند، زیرا آن را یک نوع عمل ناهماهنگ با خواستة درونی خود میپندارند و مرگ برای آنها همچون غولی وحشتناک جلوه میکند که با حیات آنان در جنگ و ستیز است، ولی مردان خدا که علاوه بر زندگی دنیوی، به زندگی برتری نیز معتقدند، مشکل مرگ را کاملاً حل میکنند; زیرا حقیقت مرگ جز عوض کردن محیط زندگی چیزی نیست و در حقیقت از یک نوع زندگی، به زندگی دیگر منتقل میشوند، در عین حال باید اعتراف کرد، مرگ در همه جا و همه افراد، با یک نوع نگرانی طبیعی همراه است; زیرا گسستن الفت انسان با عزیزان; مانند همسر و فرزند و دوست و... بدون رنج نخواهد بود، هر چند انسان پس از مرگ به زندگی برتری نیز گام بگذارد و به حیات و مقام بالاتری ارتقا یابد، این نوع نگرانی و ناراحتی، یک امر طبیعی است که در تمام افراد بشر در لحظة مرگ وجود دارد، ولی نگرانی غیرطبیعی از نظر قرآن کریم، معلول دو چیز است که از آنِ افراد غیر مؤمن است: الف. مرگ در نظر گروه کافر، پایان زندگی است. و قطعاً تصور آن نیز ناراحتکننده است، ولی این عامل به خاطر ایمان به واقعیت مرگ، دربارة افراد با ایمان منتفی است. ب. گروهی که به نوعی به معاد معتقدند ولی از سنگینی جرائم، پیوسته در رعب و وحشت بسر میبرند، طبعاً مرگ برای آنها جرعة تلخی است که در کامشان ریخته میشود. قرآن کریم، دربارة وحشت یهود دنیاپرست از مرگ، چنین میفرماید: "قُلْ إِن کَانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الاْ ?َخِرَةُ عِندَ اللَّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَـَدِقِینَ...; (بقره، 94 ـ 93) به آنان بگو: اگر در این پندار که بهشت اختصاص به شما دارد، راستگو هستید، پس مرگ را آرزو کنید، ولی آنان به خاطر اعمالی که انجام دادهاند هرگز مرگ را آرزو نمیکنند و خدا به وضع ظالمان آگاه است. در برخی روایات دربارة عامل ترس از مرگ و مبارزه با آن میخوانیم: 1. مردی حضور پیامبر آمد و یادآور شد که من مرگ را دوست نمیدارم، پیامبر از او پرسید آیا ثروتی داری؟ گفت: بلی، فرمود: آیا چیزی جلوتر از خود به سرای دیگر فرستادهای؟ گفت: نه، پیامبر فرمود: به همین جهت مرگ را دوست نمیداری. 2. مردی به امام مجتبیگفت: چرا ما مرگ را دوست نمیداریم؟ امام در پاسخ فرمود: شما خانه آخرت را ویران کردید و خانه دنیا را آباد نمودید، طبعاً دوست نمیدارید که از خانه آباد به ویرانه منتقل شوید.(بحارالأنوار، علامه مجلسی;، ج 6، ص 127 ـ 129، دارالکتب الاسلامیة / ر.ک: منشور جاوید، آیتا... جعفر سبحانی، ج 9، ص 214 ـ 217، نشر مؤسسه سیدالشهدأ7 / پیام قرآن، آیتا... مکارم شیرازی و دیگران، ج 5، ص 427، دارالکتب الاسلامیة.) وانگهی توجه به این نکته ضروری است که حضور زنان در بیرون از منزل به گفتة علمأ و روایات معصومین: امر مکروهی است، بنابراین لازم نیست که زنان حتماً در تشییع جنازه حاضر باشند.
اضافه کردن دیدگاه جدید