چرا با وجود معارف عظیم و وجود امامان معصوم: و علمای بزرگ، مذهب شیعه طی قرنهای گذشته گسترش چندانی نداشته و در اکثر کشورهای مسلمان، مردم
پرسشگر محترم! صرف در اختیار داشتن معارف عظیم و منابع غنی نمیتواند باعث پیشرفت هدف و رسیدن به آن شود; بلکه باید تواناییها و استعدادهادر این راستا به کار گرفته شود و با برنامههای متنوع و جذاب و با برداشتن موانع بر سر راه تلاش کرد تا به حقیقت رسید، ضمن این که پیروزی و شکست ظاهری نیز نمیتواند دلیل حقانیت معارف و اعتقادات و یا باطل بودن آن باشد. گرچه انسان فطرتاً خواهان حق است، ولی اسباب و عوامل انحراف و گمراهی از راه حق نیز فراوان است، از جمله: الف: عوامل روانی: راحتطلبی، میل به بی بند و باری، استکبار و خود بزرگ بینی و... از مهمترین عوامل روانی انحراف میباشند; چنان که قرآن کریم میفرماید: "به یقین، گروه بسیاری از جنّ و انس را برای دوزخ آفریدیم; آنها دلها ]عقلها[یی دارند که با آن ]اندیشه نمیکنند، و[ نمیفهمند; و چشمانی که با آن نمیبینند; و گوشهایی که با آن نمیشنوند; آنها همچون چهارپایانند; بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند."(اعراف،179) ب: عوامل فکری: ضعف نیروی تفکر و استدلال در پاسخگویی به اوهام و شبهاتی که به ذهن راه مییابد موجب میشود تا افراد تحت تأثیر اوهام و شبهات قرار بگیرند، حسگرایی، عقاید خرافی و تعصب بی جا و پیروی و تقلید کورکورانه از اجداد و گذشتگان، و... از مهمترین عوامل فکری به حساب میآید. ج: عوامل اجتماعی: اوضاع اجتماعی نامطلوبی که در پارهای از جوامع پدید میآید و باعث عقبماندگی افکار ضعیف و ناتوان میشود، از مهمترین عوامل انحراف انسانها از حق است. در برخی جوامع، متصدیان امور دینی در این نابسامانیها نقش دارند، بسیاری از مردم که قدرت تحلیل ندارند، اشکالات و نابسامانیها را به دلیل دخالت دینداران، به حساب مکتب و مذهب میگذارند. و...( ر.ک:آموزش عقاید، آیت اللّه مصباح یزدی، ج 1، ص 92و93، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی. ) طرفداران حق همواره در طول تاریخ بشریت کم بودهاند; چنان که اکثر پیامبران الهی با وجود معارف عظیم وحی و نبوت، ولی از پیروان اندکی برخوردار بودند، قرآن کریم نیز همواره اکثریت را به خاطر نداشتن تعقل و تعلّم سرزنش میکند; "...بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ ;(عنکبوت،63)... امّا بیشتر آنها نمیدانند."; "...قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَیََّ أَن یُنَزِّلَ ءَایَةً وَلَـَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ ;(انعام،37)... بگو: خداوند، قادر است که نشانهای نازل کند; ولی بیشتر آنها نمیدانند!" بنابراین، اگر هواپرستی، ترس از دست دادن موقعیت اجتماعی فعلی، تعصب نابه جا و تقلید کورکورانه و... اجازه دهد و انسان بتواند با این عوامل و موانع مقابله کند و با تعقل و تدبر و استدلال، تاریخ را مطالعه و تحقیق کند به حقیقت میرسد و در پذیرش آن درنگ نمیکند، چنان که نمونههای زیادی در تاریخ بوده که حتی از میان دانشمندان بزرگ اهل تسنن به خاطر روشن شدن حقانیت اهلبیت پیامبر گرامیبه مذهب تشیع گرویدهاند مانند دکتر سید محمد سماوی تیجانی، دانشمند تونسی که کتابهای فراوانی نیز در زمینة حقانیت تشیع به رشتة تحریر درآورده است که کتاب "آن گاه هدایت شدم" از جملة آنها میباشد.( ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 211، دارالکتب الاسلامیة، تهران. ) در ذیل برخی آیات قرآن کریم، روایاتی از پیامبراکرمنقل شده که دلالت دارد که از مصادیق آن آیات، مذهب شیعه و شیعیان علیبنابیطالباست; چنانچه ابنعباس میگوید: هنگامی که آیة "إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّـَـلِحَـَتِ أُوْلَـََّئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ; (بیّنه، 7) نازل شد، پیامبراکرمبه حضرت علیفرمود: منظور از این آیه تو و شیعیانت هستید که در روز قیامت وارد عرصة محشر میشوید...". در حدیث دیگر آمده که پیامبراکرمهنگام قرائت این آیه فرمود: "ای علی! آنها تو و شیعیانت هستید، و وعدة من و شما کنار حوض کوثر است".( ر.ک: تفسیر نورالثقلین، العروسی الحویزی، ج 5، ص 644و645، انتشارات اسماعیلیان. ) پیامبراکرمدر ذیل آیه 33، احزاب میفرماید: این آیه، درباره پنج تن نازل شد: من، علی، حسن و حسین، و فاطمه: هستند.( ر.ک: مجمعالبیان، مرحوم طبرسی، ج 8، ص 157، مؤسسه اعلمی بیروت. ) بدون تردید تمام آیاتی که خوبیها را بیان کردهاند، دربارة مذهب شیعه و اهلبیت: هستند و این آیات دو دستهاند:1. آیاتی که مصداقهای آنها عام است; یعنی افزون بر امامان شیعه، شامل برخی انسانهای دیگر نیز میشود مانند: سوره بقره، آیه 3، سورة والعصر، آیه 1ـ3 و... . 2. آیاتی که تنها مصداق معینی دارند و شأن نزول آنها به امامان شیعه: اختصاص دارد، مانند: آلعمران، 61; مائده 3و55; بقره، 207 و... که یک تفسیر دارند و آن اهلبیت پیامبراکرمهستند.( ر.ک: غایةالمرام، محدث بحرینی، چاپ سنگی / احقاقالحق، قاضی نورالله شوشتری / نورالثقلین، همان / تفسیر البرهان، سیدهاشم بحرانی، نشر مؤسسه بعثت، ذیل آیات مذکور. ) منشأ اختلاف شیعه و سنی این است که: شیعیان معتقدند که امامت جزء اصول دین است ونصب امام فقط از ناحیه خداست و در نتیجه جانشینی پیامبر9 به نصّ صریح از طرف خدا و رسول اکرممعتبر است و اهل سنّت جانشینی پیامبر9 را به بیعت جمعی از مسلمانان و یا موارد دیگری چون شورا معتبر میدانند.( ر.ک: الالهیات، جعفر سبحان، ج 4، ص 9ـ15، مؤسسة الامام الصادق. ) و به دنبال آن بین ایشان اختلافاتی در اصول اعتقادی، احکامی، شرعی و... پیش آمده است; لکن مسند سخن شیعیان کلام اهلبیت: میباشد.
اضافه کردن دیدگاه جدید