چرا انسان گاهی اوقات در تصمیمگیری دچار خطا میشود؟
ریشة همة خطاها و اشتباهها در نوع دریافتهای آدمی است; اگر انسان دانشی بی واسطه و حضوری داشته باشد، عموماً گرفتار خطا نمیشود، ولی از آن جا که انسان به دلایل گوناگون دریافتهای بی واسطه یا باواسطة خویش را با تفسیرهای ذهنی نادرست و یا مقدمات غیر یقینی مقارن و همراه میسازد، راه خطا و اشتباه را در حوزة اندیشه و عمل خویش میگشاید. توضیح این که: علم انسان بر دو گونه است: حضوری و حصولی. علم حضوری علمی است که انسان آن را در درون خویش حاضر میبیند و برای به دست آوردن آن هیچ تلاش و کوششی را متحمّل نمیشود، مانند احساس گرسنگی، شادی و...، ولی علم حصولی نیازمند تحصیل و اکتساب است، مانند علم به روز یا شب بودن، علم به تاریخ و... دانش حضوری خطاناپذیر است، مگر آن که پارهای از تفسیرهای نادرست ذهنی در کنار آن قرار گیرد و انسان را به خطا کشاند، مانند گرسنگی کاذب.(ر.ک: آموزش فلسفه، استاد مصباح یزدی، ج 1، ص 176ـ177، شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی.) انسان برای گریختن از خطا و اشتباه در پارهای از امور، مانند برخی باورهای اعتقادی، باید با تصفیه و تقویت روح، احتمال هر گونه خطا را بر خود سد کند; اما دربارة دانشهای حصولی و امور مرتبط به آن، عوامل گوناگونی در خطاپذیری آنها مطرح میشود مانند نارسایی دانش که میتوان از آن به جهالت یاد کرد، جهالت مطلق و غلبه غرایز و احساسات بر قوة عقل و ادراک. این گونه عوامل را در آیات قرآن کریم نیز میتوان ردیابی کرد. خدای متعال گاه کسانی که به بیراهه قدم میگذارند را به جهالت توصیف میکند و از پنهان شدن عقل زیر پردههای شک و تردید و جهالت و... سخن به میان میآورد و گاه از مغلوب خواستههای باطل نفسانی شدن، گوشزد مینماید; چنان که در سورة اعراف، آیه 138 میخوانیم: "و بنی اسرائیل را از دریا عبور دادیم; ]ناگاه[ در راه خود به گروهی میرسیدند که اطراف بتهایشان، با تواضع و خضوع گرد آمده بودند ]در این هنگام، بنی اسرائیل[ به موسی گفتند: تو هم برای ما معبودی قرار ده، همان گونه که آنها معبودها ]و خدایانی[ دارند. گفت: شما جمعیتی جاهل و نادان هستید." و نیز بنگرید: انعام، 100 و 108 و 144; اعراف، 28; نحل، 56 و... ناآگاهی و یا آگاهی نادرست از مصالح و مفاسد و خواص و آثار پدیدهها و رفتارها و نیز غفلت از رابطههای شناخته و ناشناخته این جهان، همگی میتواند در تصمیمگیریهای نادرست در حوزههای فکری، فردی و اجتماعی مؤثر باشد. در آیات قرآن، بسیاری از اشتباهها و پیدایش بسیاری از رذایل، از اثرات سوء جهالت و نادانی شمرده شده است: از جمله: فساد و انحراف (نمل،55)، حسادت (یوسف، 89)، تعصب و لجاجت (فتح،24)، بهانهجویی (بقره،18)، سوءظن و بدبینیها (آلعمران، 154) و...(ر.ک: اخلاق در قرآن، آیة اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 175ـ180، مؤسسة الامام علی بن ابیطالب.) غلبه احساسات زودگذر و غرایز حیوانی، اگرچه نمیتوان آنها را کاملاً از حوزة جهل خارج دانست، ولی میتواند مستقلاً مورد توجه قرار گیرد. نمونة بارز قرآنی آن انحراف ابلیس از فرمان پروردگار در سجده بر آدم است. حسادت و برتریجوئی و برتریبینی او را از اطاعت پروردگار عالم باز داشت. "]خداوند به او[ فرمود: در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چیز تو را مانع شد که سجده کنی؟! گفت: من از او بهترم; مرا از آتش آفریدی و او را از گل"(اعراف،12) و نیز بنگرید: حجر، 28ـ32; اسرأ، 61ـ62، ص، 71ـ76 و... آنچه گذشت در حوزة اندیشههای معمولی است، ولی پیامبران در دریافت وحی و ابلاغ آن، دچار هیچ گونه خطایی نمیشوند و بسط سخن در اینباره در حوزه علوم قرآن است.
اضافه کردن دیدگاه جدید