چرا انسان برترین مخلوق خداست؟
پاسخ این پرسش چندان پیچیده نیست، چرا که انسان هم روی جنبههای معنوی و انسانی بر سایر موجودات برتری دارد و از نظر نیروی جسمانی در برخی از جهات از سایر جانداران قویتر و نیرومندتر است. از اینرو است که خداوند میفرماید:" وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی اَّدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَیَ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً (اسرأ،70) ; ما بنیآدم را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا ]و بر مرکبهای راهوار[ حمل کردیم و از انواع روزیهای پاکیزه به آنان روزی دادیم، و بر بسیاری از خلق خود برتری بخشیدیم." از جهت معنوی، میدانیم تنها موجودی که از نیروهای مختلف، مادی و معنوی، جسمانی و روحانی تشکیل شده و در لابلای تضادها و مشکلات میتواند پرورش پیدا کند و استعداد تکامل و پیشروی نامحدودی دارد، انسان است. در حدیث حضرت علیاین مطلب به خوبی توضیح داده شده است; ایشان میفرمایند:"خداوند موجودات عالم را بر سه گونه آفرید: فرشتگان، حیوانات و انسان، فرشتگان عقل دارند، بدون شهوت و غضب، حیوانات مجموعهای از شهوت و غضب اند و عقل ندارند، امّا انسان مجموعهای است از هر دو تا کدامین غالب آید، اگر عقل او بر شهوتش (هوی و هوسش) غالب شود، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چیره گردد، از حیوانات پستتر".( نور الثقلین، علیبن جمعه عروسی حویزی، ج 4، ص 210، مؤسسة التاریخ العربی. ) البته ناگفته نماند که این شایستگی را خداوند در نهاد همة انسانها قرار داده است، در صورتی که از آن به خوبی استفاده کنند، امّا اگر از آن استفاده نکنند و سقوط نمایند مربوط به خودشان است. امّا از لحاظ جسمی، یکی از دانشمندان میگوید:"بدن انسان دارای استحکام و ظرافت فوقالعادهای میباشد و در مقابل هر نوع حادثه استقامت میورزد، همچنین در مقابل بیغذایی،بیخوابی، خستگی، رنج و... تحمل عجیبی از خودنشان میدهد، حتی میتوان گفت که انسان از تمام حیوانات پر دوامتر و پرتلاشتر است، با این توانایی جسمی و فکری شگرفش توانسته است، این همه امور، صنایع و تمدن کنونی را به وجود آورد و برتریش را بر همه جانداران به اثبات رساند".( ر.ک: تفسیر نمونه، آیتاللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 12، ص 201، دارالکتب الاسلامیة / معارف قرآن، آیتاللّه مصباح یزدی، 1ـ3، ص 367، انتشارات در راهحق. ) چند مسئله دربارة انسان مطرح است که درباة دیگر موجودات مطرح نشده و این امر سبب امتیاز انسان بر دیگر موجودات میباشد: 1. روح الهی: خداوند پس از آن که انسان را از گِل آفرید، از "روح" عظیمی در آن دمید و آن را به خود منسوب کرد و آن را "روح خدا" نامید: "ونَفَختُ فیهِ مِن رُوحی; (ص،72) و از روح خود در آن دمیدم." در آیهای دیگر از این مرحله ]= دمیدن روح[، به "نشئة جدیدی از خلق" تعبیر میکند که خداوند به خاطر اهمیت خلقت آن خود را ستایش میکند: "ثُمَّ اَنشَأنـَهُ خَلقـًا ءاخَرَ فَتَبارَکَ اللّهُ اَحسَنُ الخـَـلِقین; (مؤمنون،14) از آن پس، آن را آفرینش تازهای ایجاد کردیم. بزرگ است خدایی که بهترین خلق کنندگان است." 2. قبول بار امانت الهی: "اِنّا عَرَضنَا الاَمانَةَ عَلَی السَّمـَوَتِ والاَرضِ والجِبالِ فَاَبَینَ اَن یَحمِلنَها واَشفَقنَ مِنها وحَمَلَهَا الاِنسـَنُ اِنَّه کانَ ظَـلومـًا جَهولا; (احزاب،72) ما امانت ]تعهد، تکلیف، مسئولیت و ولایت الهیّه[ را به آسمانها و زمین و کوه ها عرضه داشتیم، آنهااز حمل آن ابا کردند و از آن هراس داشتند، اما انسان آن را بردوش کشید!، او بسیار ظالم و جاهل بود ]قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد.[" 3. مقام خلیفة اللهی: "واِذ قالَ رَبُّکَ لِلمَلغکَةِ اِنّی جاعِلٌ فِی الاَرضِ خَلیفَةً; (بقره،30) و هنگامی که پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در روی زمین، جانشین و حاکمی قرار خواهم داد." 4. دانستن همة اسما: "وعَلَّمَ ءادَمَ الاَسمأَ کُلَّها; (بقره،31) سپس علم اسما ]علم اسرار آفرینش و نام گذاری موجودات[ را همگی به آدم آموخت."
اضافه کردن دیدگاه جدید