چراحرف الف در خط عثمان طه به سرقت رفته و به جای آن علامت صدای کشیده گذاشته شده است؟ (با توجه به این که الف در مثل اسم فاعل، جمع مکسر، جمع مؤن
ابتدا باید توجه داشت که قرآن با کتابت بر پیامبر6 نازل نشده است، بلکه قرائت آن بر پیامبر فرود آمده است.(برای آگاهی بیشتر ر.ک: روششناسی تفسیر قرآن، علی اکبر بابایی و همکاران، ص 70، پژوهشکدة حوزه و دانشگاه و انتشارات سمت، چ اول، تهران، 1379.) و این الفاظ با قرائت نازل شده که پیامبر6 آن را برای مردم قرائت فرمود، ممکن است در هر زمان و مکانی به صورتی متفاوت بر صفحة کاغذ تحریر شود در صدر اسلام قرآن را با خط کوفی مینوشتند. خط کوفی از خط سریانی متولد شد و در خط سریانی مرسوم نبوده الف وسط کلمه را بنویسند و آن را میانداختند. قرآن نیز چون ابتدا با خط کوفی نگاشته میشد، الفهای وسط کلمه، مانند "سماوات" از آنها اسقاط میشد (سمَوَت). بعدها که علامتهای مشخص کننده ایجاد و ابداع شد، الف را صرفاً با علامت الف کوتاه در بالای کلمه مشخص میکردند.(ر.ک: علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، ص 188، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، چ اول، قم، 1378.) ضعفهای رسم الخط اولیة قرآن به همین جا ختم نمیشد، بلکه مشکلات دیگری نیز داشت; برای مثال کلمه در آن رسم الخط به گونهای نوشته میشد که ممکن است به چند شکل خوانده شود; مثلاً نون آخر کلمه را به شکلی مینوشتند که با "ر" فرقی نداشت و نیز شکل "و" و "ی" یکسان بود. چه بسا "م" آخر کلمه را به شکل "و" و "د" رابه شکل کاف کوفی و عین وسط کلمه را به شکل " 'û" مینوشتند. گاهی "ی" را از کلمه جدا میکردند; مانند "یَسْتَحیی" و "نُحیی" و جز اینها که برخی از این رسم الخطها هنوز هم در رسم الخط قرآنی موجود است.(همان، ص 184ـ185.) از این بالاتر، گاه به علت ناتوانی برخی نویسندگان و کاتبان قرآن یک کلمه در دو جای قرآن به دو گونه نوشته میشد که به همان شکل باقی مانده است; برای مثال "بَسْطَةً" و در آیه 247 سورة بقره با سین و در آیه 69 اعراف با صاد نوشته شده است. کلمة "سمعوا" در سورة حج با الف و در سورة سبأ بدون الف نوشته شده است; همین طور کلمه "عَتَوا" که در همه جا با الف و در سوره فرقان بدون الف است. در برخی موارد نیز الف زیادی گذاشته شده است.(برای آگاهی بیشتر ر.ک: همان، ص 158ـ160.) با وجود این مشکلات در رسم الخط، قرائت اولیة قرآن همچنان سینه به سینه باقی مانده است و این از این رو است که قرائت قرآن بر اساس نوشته نبوده است، بلکه قاریان قرآن قرائت رااز استاد خود و به صورت شفاهی اخذ میکردند و این گونه مشکلات و نارساییهای مربوط به رسم الخط هیچ گاه نمیتواند موجب از بین رفتن یک قرائت شود.(برای آگاهی بیشتر ر.ک: همان، ص 246ـ247.) البته برخی قاریان در دههها و سدههای بعد از نزول قرآن بر اثر برخی نارساییهای کتابت قرآن دچار برخی اختلافات در قرائت شدند، ولی هیچ گاه این اختلافات نتوانست در جایگاه قرائت مشهوری که سینه به سینه از پیامبر گرفته شده بود و مردم به آن التزام داشتند، قرار گیرد و شهرتی به سان آن به دست آورد.(ر.ک: همان.) کاتبان قرآن و از جمله عثمان طه، قرآن را در طول تاریخ اسلام، مطابق با همان رسم الخط گذشته نوشتهاند و تلاش کردهاند رسم الخط را به همان شکل ـ هر چندکاستیهایی داشته باشد ـ حفظ کنند تا هیچ گونه دستخوردگی و تصرف از سوی هیچکس و به هیچ بهانهای رخ ندهد. ـ اگر منظور از "قاعدة العلامة لا تغیر و لا تحذف" در حوزة قرائت قرآن باشد، قطعاً چنین است; زیرا هیچ قاری مجاز نیست به دلخواه خویش در قرائت سماعی قرآن تغییر دهد، هر چند در حد تغییر یک حرکت که به اختلاف معنا نیز نینجامد، باشد و اساساً باید دانست که قرائت قرآن ـ چنان که اشاره شد ـ باید از قاریان گذشته گرفته شود; یعنی سماعی است و قاری نمیتواند قرائتی نو پدید آورد.
اضافه کردن دیدگاه جدید