ویژگی‌های یک مدیر اسلامی را از دیدگاه قرآن بنویسید. یک مدیر اسلامی با یک مدیر مسیحی یا یهودی چه تفاوتی دارد؟ آیا بر اساس مباحث و ویژگی‌هایی

پرسش‌گر محترم‌! یک مدیر اسلامی باید شرایط لازم را برای مدیریت داشته باشد و امروزه علم مدیریت‌، و شیوه‌های مختلف مدیریتی در جهان مطرح شد و به آن به عنوان یک اصل علمی نگاه می‌کنند. بنابراین‌، هر انسانی این علم را بیاموزد و به کار گیرد، ممکن است یک مدیر موفق به حساب آید. امّا آن چه در بحث مدیریت مطرح است حاکم بودن احکام اسلامی و معیارهای قرآنی بر مدیریت می‌باشد، یعنی اگر مدیریت اسلامی باشد و روح مدیریتی از احکام‌، فضایل و ارزش‌های اسلامی بهره‌مند شود بر موفقیت آن خواهد افزود. در اسلام مدیریت به عنوان یک ابزار جهت خدمت تلقی می‌شود و بر اساس احکام و ارزش‌های اخلاقی و شرعی یک مدیر خوب و موفق مقید و متشرع به اصول اخلاقی و الهی‌، دارای وجدان کاری‌، حافظ بیت‌المال مسلمانان‌، برخورد صحیح و اسلامی با زیر مجموعه و دیگران‌، عامل به احکام اسلامی و... می‌باشد، و وجود این مؤلفه‌ها می‌تواند بر مدیریت او بسیار تأثیر مثبت بگذارد. در حالی که یک مدیر مسیحی یا یهودی به خاطر عدم دسترسی و یا عمل نکردن به دستورها و احکام اسلامی‌، از چنین مؤلفه‌ها و ارزش‌هایی محروم است‌. اصول حاکم بر کارگزاران و زمامداران حکومت اسلامی از نظر قرآن کریم چنین است‌: "الَّذِین‌َ إِن مَّکَّنَّـَهُم‌ْ فِی الاْ ?َرْض‌ِ أَقَامُوا الصَّلَوَة‌َ وَ ءَاتَوُا الزَّکَوَة‌َ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ نَهَوْا عَن‌ِ الْمُنکَرِ وَ لِلَّه‌ِ عَـَقِبَة‌ُ الاْ ?ُمُورِ;(حج‌،41) آنان که اگر در زمین به آنان قدرت و و تمکن بدهیم‌، نماز به پای می‌دارند و زکات می‌دهند و کارهای خوب امر و از کارهای زشت مردم را باز می‌دارند و سرانجام همه کارها با خداوند است‌". همچنین از نظر قرآن کریم و روایات امامان معصوم‌:، برخی وظایف مقامات اجرایی و کارگزاران حکومت نسبت به مردم و جامعه عبارت است از: 1. سعه صدر و گشادگی فکر و آمادگی پذیرش حوادث مختلف‌; امیرمؤمنان علی‌در این‌باره می‌فرماید: "آلة الرّیاسة سعة الصّدر; ابزار ریاست و مدیریت‌، سعة صدر و گشادگی روح و فکر و تحمل فراوان است‌".(نهج البلاغه‌، کلمات قصار 176.) 2. رعایت عدالت و عدم تبعیض در میان مردم‌; قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: "وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْن‌َ النَّاس‌ِ أَن تَحْکُمُوا بِالْعَدْل‌...;(نسأ،58) و هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید، از روی عدالت داوری کنید"; "یَـَدَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَـَکَ خَلِیفَة‌ً فِی الاْ ?َرْض‌ِ فَاحْکُم بَیْن‌َ النَّاس‌ِ بِالْحَق‌; ای داوود، ما تو را خلیفه بر روی زمین قرار دادیم‌; پس در میان مردم به حق حکومت و داوری کن‌". در حدیثی در این‌باره می‌خوانیم‌: امام امیرالمؤمنین‌به عمر بن خطّاب فرمود: "سه چیز است اگر آن را به خوبی حفظ و عمل کنی تو را از امور دیگر بی نیاز می‌کند و اگر آن‌ها را ترک نمایی چیزی غیر از آن تو را سود نمی‌دهد. عمر عرض کرد: آن‌ها چیست ای ابوالحسن‌؟! فرمود: اجرای حدود الهی نسبت به افراد دور و نزدیک و حکم بر طبق کتاب خدا در خشنودی و غضب و تقسیم با عدالت در میان سیاه و سفید. عمر عرض کرد: به راستی مختصر گفتی و حق مطلب را ادا کردی‌!"(بحار الانوار، علامه مجلسی‌;، ج 72، ص 349، حدیث 53، داراحیأ لتراث العربی‌.) 3. توجه به پاداش نیکوکاران و گذشت و اغماض نسبت به گنهکارانی که به بازگشت و توبه آن‌ها امید است‌. امام صادق‌در این‌باره می‌فرماید: "سه کار است که بر حاکم اسلامی لازم است در مورد عوام و خواص انجام دهد: "نیکوکاران را پاداش نیک دهد تا برای انجام دادن نیکی‌ها تشویق شوند و گنهکاران را پرده پوشی کند تا از گناه خود توبه کنند و از گمراهی خویش بازگردند و همه را زیر چتر احسان و انصاف جمع کند".(همان‌، ج 75، ص 233.) 4. منافع مردم و خویش یکسان دیدن‌; از جمله دستورهای امیرالمؤمنین علی‌7 به محمد بن ابی بکر ـ هنگامی که او را به زمامداری مصر برگزید ـ چنین بود: "برای عموم مردم چیزی را دوست بدار که برای خود و خانوادة خود دوست می‌داری و برای آن‌ها چیزی را ناخوش دار که برای خود و خانوادة خودناخوش داری‌; چرا که این کار منطق تو را قوی‌تر می‌کند و مردم را به صلاح و اصلاح نزدیک‌تر می‌سازد".(همان‌، ج 72، ص 27.) 5. پیوند عاطفی با مردم‌; طبق آن چه از روایات استفاده می‌شود بین مسئول اجرایی و مردم‌، باید رابطة عاطفی نیرومند ـ آن گونه که میان پدر و فرزند است ـ بر قرار باشد. امام موسی بن جعفر8 می‌فرماید: سلطان عادل به منزلة پدر مهربان است‌; پس دوست بدارید برای او آن‌چه را که برای خود دوست می‌دارید و ناخوش دارید برای او آن چه را برای خود ناخوش می‌دارید".(وسائل الشیعه‌، شیخ حر عاملی‌; ج 18، ص 472، ح 1، دارالتعارف للمطبوعات‌.) 6. دوری از بخل‌، جهل و نادانی و جفا و ستم‌; حضرت علی‌می‌فرماید: شما می‌دانید کسی که بر نوامیس‌، خون‌ها، غنایم‌، احکام و پیشوایی مسلمانان حکومت می‌کند، نباید بخیل باشد، مبادا در جمع آوری اموال آنان برای خویش حرص ورزد و نباید جاهل و نادان باشد که با جهلش آنان را گمراه سازد، و نه جفاکار که پیوندهای آنان را از هم بگسلد و نه ستمکار که گروهی را بی‌دلیل بر گروهی دیگر مقدم دارد."(نهج البلاغه‌، خطبة 131.) 7. دوری از سازش‌کاری و هماهنگی با اهل باطل‌; قرآن کریم در این باره می‌فرماید: "اگر تو را استوار نمی‌داشتیم‌، قطعاً نزدیک بود کمی به سوی آنان متمایل شوی‌، در آن صورت حتماً تو را دو برابر ]در[ زندگی و دو برابر ]پس از[ مرگ ]عذاب می‌چشاندیم‌[ آن‌گاه در برابر ما برای خود یاوری نمی‌یافتی‌." 8. به مقام و منصب خویش به چشم امانت نگریستن‌، در نهج‌البلاغه می‌خوانیم که حضرت علی‌در نامه‌ای به فرماندار آذربایجان نوشت‌: "و ان عملک لیس بطعمه و لکنّه فی عنقک امانه‌; کار تو برای تو وسیلة نان و آب نیست‌، بلکه امانتی در گردنت است‌."(نهج‌البلاغه‌، نامة 5.) و... 9. پرهیز از تجمل گرایی‌; حضرت علی‌در وصف پیامبراکرم‌می‌فرماید: "برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پیامبراسلام‌را اطاعت نمایی‌، تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی‌ها و عیب‌های دنیا و رسوایی‌ها و زشتی‌های آن باشد، چه این که دنیا از هر سو بر پیامبر بازداشته و برای غیر او گسترانده شد، از پستان دنیا شیر نخورد و از زیورهای آن فاصله گرفت‌."(نهج‌البلاغه‌، خطبة 160.) 10. تلاش در جهت تعلیم و تربیت مردم‌; حضرت علی‌می‌فرماید: "ای مردم‌، مرا بر شما و شما را بر من حقی واجب شده است‌، حق شما بر من‌، آن که از خیرخواهی شما دریغ نورزم و بیت‌المال را میان شما عادلانه تقسیم کنم‌، و شما را آموزش دهم تا بی‌سواد و نادان نباشید."(نهج‌البلاغه‌، خطبة 34.) 11. پرهیز از به همکاری طلبیدن گمراهان‌; "وَ مَا کُنت‌ُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّین‌َ عَضُدًا;(کهف‌،51) من هرگز گمراهان را دستیار خود قرار نمی‌دهم‌". 12. پرهیز از همکاری با سفیهان و بی خردان‌; "وَلاَ تُؤْتُوا السُّفَهَآءَ أَمْوَ َلَکُم‌ُ الَّتِی جَعَل‌َ اللَّه‌ُ لَکُم‌ْ قِیَـَمًا;(نسأ،5) اموال خود را که خداوند وسیلة قوام زندگی شما قرار داده به دست سفیهان نسپرید". 13. پرهیز از پیروی هوای نفس‌; "فَلاَ تَتَّبِعُوا الْهَوَی‌ََّ أَن تَعْدِلُوا;(نسأ،135) از هوا و هوس پیروی نکنید مبادا از حق منحرف شوید". ;پرهیز از همکاری با اسراف‌کاران‌; "وَلاَ تُطِیعُوَّاْ أَمْرَ الْمُسْرِفِین‌َ;(شعرا،151) فرمان مسرفان را اطاعت نکنید". و... وظیفه امت نسبت به حکومت در نظام اسلامی آن است که به آن کمک نموده و در تأیید و تقویت آن کوشش نمایند امیرالمؤمنین علی‌فرمود: "بر امام واجب است طبق قوانین الهی حکم کند، او مانند یک امین‌، امانت دار قدرت عمومی می‌باشد آن گاه که امام به این وظیفه عمل کرد، بر مردم واجب است به سخن او گوش کنند و از او اطاعت نمایند و چون فرمان بدهد، اجابت نمایند".(کتاب الاموال‌، حافظ ابی عبید بن سلام بن القاسم‌، ص 9. ر.ک‌: پیام قرآن‌، آیة الله مکارم شیرازی و دیگران‌; ج 10، ص 129ـ138، دارالکتب الاسلامیة‌.)

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.