نمونههایی از واژههای ارزشی که جای خود را به ضد ارزشها دادهاند را با استفاده از قرآن کریم که در اقوام گذشته اتفاق افتاده را با روشهای
برخی از واژههای ارزشی که جای خود را به ضد ارزشها دادهاند عبارتند از: 1. در زمان پیامبر گرامیتجملگرایی و گرایش به جمعآوری و تکاثر اموال، مرکب و... یک ضد ارزش محسوب میشد ولی بعد از رحلت آن حضرت در زمان خلیفه سوم تجملگرایی و گرایش به رفاهزدگی و جمعآوری اموال ارزش شد. در این زمان نیز به تدریج تجمل و رفاهزدگی به عنوان یک ارزش در جامعه و میان اغلب مردم چهره خود را نشان میدهد و ساده زیستی و مبارزه با آن یک ضد ارزش محسوب میشود. قرآن کریم نیز نمونهای از این قبیل را در سورة انعام، آیه 52 بیان میکند و میفرماید: "آنها را که صبح و شام خدا را میخوانند و جز ذات پاک او نظری ندارند، از خود دور مکن، نه حساب آنها بر تو است و نه حساب تو بر آنها، اگر آنها را طرد کنی از ستمگران خواهی بود."(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 5، ص 251ـ257، دارالکتب الاسلامیة، تهران.) قرآن کریم تکاثر و فزونطلبی برخی از اقوام و قبائل در مدینه، که حتی قبور مردگان خود را میشمردند و به آن به عنوان یک ارزش افتخار میکردند، را سرزنش کرده و آن را یک اقدام ضد ارزشی معرفی میکند و میفرماید: "أَلْهَغکُمُ التَّکَاثُرُ # حَتَّیَ زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ # کَلآ سَوْفَ تَعْلَمُونَ ;(تکاثر، 1ـ3) تفاخر و تکاثر شما را به خود مشغول داشته ]و از خدا غافل کرده[ تا آنجا که زیارت قبرها رفتید ]و قبور مردگان خود را برشمردید[ چنین نیست که شما خیال میکنید به زودی خواهید دانست." بنابراین، عدهای از اقوام، خیال میکردند که زیادی قبور و مردگان برای آنها افتخار و ارزش است، در حالی که به صرف وجود قبور یا مردگان بیشتر ارزش محسوب نمیشود، بلکه باید از سرگذشت مردگان عبرت آموخت.(ر.ک: نمونه، همان، ج 27، ص 276ـ283.) در جایی دیگر درباره قارون و ارزشمند شدن ثروت او در میان قوم یهود و بنی اسرائیل میفرماید: "]قارون[ با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنجا که طالب حیات دنیا بودند. گفتند: ای کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم! به راستی که او بهرة عظیمی دارد."(قصص، 79) در زمان حضرت موسیغ و قارون عدهای ارزش را در ثروت، زراندوزی و تمکن میدانستند. در عصر کنونی و زمان ما نیز این ضد ارزش (ثروت اندوزی) تا حدودی چهره زشت خود را به عنوان یک ارزش نشان داده و برخی در این رابطه به رقابت پرداخته و نمایش مدگرایی، تجمل پرستی، ثروتاندوزی و... را به اجرا گذاشته و بسیاری از راههای مشروع و نامشروع به این ضد ارزش به عنوان ارزش دامن میزنند.(ر.ک: نمونه، همان، ج 16، ص 163ـ176.) 2. در زمان پیامبر گرامیمسلمانان همه با هم برابر بودند و همگی از بیتالمال به طور یکسان سهم داشتند و ثروت و غنائم به طور عادلانه تقسیم میشد و عدالت برقرار بود و این خود بسیار ارزشمند بود; ولی در زمان معاویه و خلیفه دوم، حس ناسیونالیستی مردم را برانگیختند و قومگرایی و قبیلهگرایی را ترویج کرده و در تقسیم اموال و ثروت در بین مسلمانان تبعیض قائل شدند و به این صورت ضد ارزشها را به جای ارزشها به مردم قالب کردند; در این زمان نیز برخی تلاش میکنند که حسّ ملیگرایی قومگرایی و ناسیونالیسم را ترویج نمایند و با بیعدالتی و رابطهگرایی عدالت راکمرنگ میکنند. و آن را به عنوان ارزش در جامعه و جوامع بشری مطرح میکنند. و...(برای آگاهی بیشتر ر.ک: فروغ ابدیت، آیت اللّه جعفر سبحانی، ج 1ـ2، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم / ارزشها و ضد ارزشها در قرآن، ابوطالب تجلیل، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.)
اضافه کردن دیدگاه جدید