نتیجهای که از قرآن کریم گرفته میشود چیست و چه چیزی را در آن میخواهد جمعبندی کند؟
قرآن کریم، کتاب هدایت انسانها تا قیامت است. از تک تک آیهها و سورههای قرآن میتوان نتیجهای گرفت. اگر قرآن را به صورت دقیق مطالعه نماییم و در آن تفکّر و تدبّر کنیم به این نتیجه میرسیم که قرآن، در تمام ابعاد معجزه است و بشر نمیتواند چنین کتابی بیاورد و این کتاب برای راهنمایی بشر نازل شده است. در این کتاب جاودان، مطالب فراوانی هست و هر چه بشر در آن تدبّر نماید و بیندیشد، به عمق دریای بیپایان آن نمیرسد و شگفتیهای آن پایان نمییابد. جمعبندی مطالب قرآن را در عبارتی خلاصه، اینگونه میتوان بیان کرد: ای بشر، تو خودت آفریدة خودت نیستی. آفریدهای دارد که او آفریده نشده است. او خدای توست که همة صفات کمال را دارد. ای انسان، تو برای دنیا آفریده نشدهای و مرگ پایان زندگی نیست. پس از مرگ، جهان برزخ و قیامت و بهشت و جهنم را در پیش روی داری. برای رسیدن به بهشت و رهایی از جهنم، نیازمند راهنما هستی; از این رو، خداوند پیامبران و کتابهای آسمانی را برای هدایت تو فرستاد. پیامبر اسلام آخرین رسول الهی است و قرآن کریم آخرین کتاب آسمانی میباشد. راه هدایت، در پیروی از رسول خاتم و قرآن است. به بیان دیگر میتوان گفت، خلاصه و جمعبندی تمام مطالب قرآن در سورة حمد است; زیرا تمام مطالب قرآن به توحید، نبوت، معاد و هدایت انساها برمیگردد که در سورة حمد بیان شده است. به بیان سوم میتوان گفت، تمام مطالب قرآن بیانگر توحید است.(ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 1، ص 40 و ج 2، ص 210، دفتر انتشارات اسلامی، قم. ) امام خمینی; در تفسیر سورة شریف "حمد" میفرماید: این سورة شریفه مشتمل است بر عمدة مقاصد الهیّه در قرآن شریف; زیرا که اصل مقاصد قرآن کریم تکمیل معرفةالله و تحصیل توحید است; پس جمیع مقاصد کتاب الهی و قرآن کریم برگشت به مقصد واحد میکند و آن حقیقت توحید است که هدف نهایی و مقصد همه انبیای عظام: است و حقایق توحید نیز در آیة مبارکة "بسمالله"... نهفته شده است; لذا این آیة شریفه، اعظم آیات الهیه و مشتمل بر تمام مقاصد کتاب الهی است و چون "بأ" ظهور توحید و نقطة زیر آن سرّ آن است، پس تمام کتاب قرآن کریم ظهوراً و سراً در "بأ" موجود است و انسان کامل یعنی وجود مبارک رسول اکرمکه همان نقطة سرّ توحید است و در عالم، آیه و نشانهای بزرگتر از آن وجود مبارک نیست; چنانکه در حدیث وارد است.(تفسیر صافی، ج 5، ص 273، ذیل آیه شریفه "عن النبأ العظیم".) هر چه در تفسیر این آیه سخن گفته شود اندک است; چرا که معروف است: "امیرالمؤمنین علیاز سر شب تا صبح برای "ابنعباس" از تفسیر "بسمالله" سخن میگفت، صبح شد در حالی که از تفسیر "بأ" آن فراتر نرفته بود".(ر.ک: تفسیر نمونه، آیةالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 16، دارالکتب الاسلامیة.) در فضیلت این سورة مبارکه سه روایت را نقل میکنیم: 1ـ از امام صادقاز "بسمالله..." سؤال شد; فرمودند: "البأ بهأالله، والسین سنأالله، و المیم ملک الله،...; "بأ" نشانة عظمت و کمال خداوند متعال است و "سین" نشانة بلندی و رفعت مقام خداوندی است و "میم" نشانة فرمانروایی خداوند متعال است و..."(بحارالانوار، باب فضائل سورة فاتحه، ج 89، ح 12، ص 231، داراحیأالتراث بیروت.) 2ـ ابنعباس از حضرت رسولچنین نقل کرده است: "برای هر چیز اساسی است و اساس قرآن "فاتحه" است و اساس "فاتحه" "بسمالله الرحمنالرحیم" است." 3ـ پیامبر اکرمبه جابربنعبدالله انصاری فرمود: "ای جابر! آیا برترین سورهای که خدا در کتابش نازل فرموده به تو بیاموزم؟ جابر عرض کرد: آری، پدر و مادرم فدای تو باد! ای رسول خدا! آن را به من بیاموز. پس رسول اکرمسورة "حمد" (امالکتاب) را به او تعلیم داد و فرمود: ای جابر! آیا آگاهت سازم از این سوره؟ عرض کرد: چرا، پدر و مادرم فدای تو باد! یا رسول الله! از آن مرا با خبر ساز. فرمود: آن شفای هر دردی است جز مرگ".(تفسیر عیاشی، ج 1، ص 34، "تفسیر سورة حمد"، حدیث 9 / تفسیر البرهان، ج 1، ص 42 / تفسیر مجمعالبیان، ج 1، ص 17و18 / برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر سورة حمد، امامخمینی;، ص 84ـ89، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.)
اضافه کردن دیدگاه جدید