میدانیم که بدن انسان از مغز فرمان میگیرد، حال اگر بر اثر حادثهای مغز انسان مؤمن و خوبی را به فردی غیر مؤمن پیوند بزنند، آیا این فرد خوب ش
انسان، افزون بر جسم مادی که تشکیل یافته از اعضایی است که آنها را میبینم، دارای حقیقت دیگری به نام روح است. روح یکی از مسایل مهمی که فکر و نظر دانشمندان را به خود متوجه کرده است. قرآن کریم نیز روح را از امر پروردگار دانسته به صراحت میگوید در مورد روح دانش اندکی به شما انسانها داده شده است: "ویَس ?‹َلونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِن اَمرِ رَبّی وما اوتیتُم مِنَ العِلمِ اِلاّ قَلیلا" (اسرأ، 85) بسیاری از دانشمندان، بر خلاف عدهای از مادی گراها، روح را امری مجرد و مستقل از بدن میدانند که منشأ احساسات، ادراکات، تعقلات، حرکات و سکنات، فعل و انفعالات ارادی و غیر ارادی است. و نه در درون بدن جای دارد و نه بیرون از آن، نه به آن پیوسته است و نه از آن گسسته و ارتباط روح با بدن یک نوع ارتباط و پیوندی بر اساس حاکمیت روح بر تن و تصرف و تدبیر آن است. براساس این نظریه که روایات و قرآن کریم نیز همین را میگویند مغز انسان ابزار کار روح است و در واقع همه کارهای یاد شده را روح انجام میدهد، مانند دوربین و تلسکوپ که ابزار کار چشم است و در واقع عمل دیدن را چشم انجام میدهد. این گروه از دانشمندان دلایل متعددی بر تجرد و استقلال روح، مانند وحدت شخصیت، تفاوت پدیدههای روحی با کیفیات مادی و... آوردهاند.( ر.ک: پیام قرآن، آیت اللّه مکارم شیرازی، ج 5، ص 277 ـ 304، دارالکتب الاسلامیة. ) از مطالب یاد شده، معلوم میشود که برفرض پیوند مغز انسانی به انسان دیگر، تنها ابزار کار به دیگری سپرده میشود و منشأ کار که همان روح باشد در خود شخص باقی میماند. بر این اساس با باقی ماندن روح در خود شخص تمام حالات، احساسات، ادراکات و تعقلات کلی و خصوصیات اخلاقی در خود شخص باقی میماند و به دیگری منتقل نمیشود تا فردی که پیوند مغزی شده همه ویژگیها، علوم و ادراکات اهدا کننده مغز را نیز دریافت کرده باشد.
اضافه کردن دیدگاه جدید