مگر آفرینش و خلقت خداوند قانون‌مند نیست پس چرا خداوند به ابلیس و شیطان اجازه داده تا انسان‌ها را منحرف کند، اصولاً هیچ قانونی اجازه بی‌نظم

پرسشگر محترم‌! در این باره به چند نکته توجه فرمایید: 1. تقاضای عمر طولانی و ادامة حیات شیطان و قبول آن از طرف خداوند متعال براساس و منطبق بر قانون عدالت پروردگار متعال است‌، چون‌، همان طور که در روایات اسلامی آمده "ابلیس به مدت شش هزار سال‌، بندگی خداوند یکتا را به جا آورده بود. (نهج البلاغه‌، صبحی صالح‌، خطبة 192،.... ) بنابراین‌، ادامة حیات ابلیس و برآورده شدن خواسته و تقاضای او از طرف خداوند متعال‌، گذشته از حکمت‌ها و مصلحت‌هایی که داشت‌، براساس اقتضای عدالت خداوند، پاداش عبادت او بود. و اگر خواستة او را به جا نمی‌آورد ممکن بود که به عدالت خداوند متعال خدشه وارد شود. 2. اگر ابلیس و شیطان در این عالم نبود، براساس اقتضایی که در حکمت الهی است و موجودات از نظر کمال‌، نقص‌، شر، فساد و امثال این‌ها، مختلف نبودند، به طور مسلم از خیر، صحت‌، راحت‌، وجدان‌، کمال و نظام عالم انسانی هم اثری نبود; وجود شیطان که انسان را همواره به شرّ و معصیت دعوت می‌کند، از ارکان نظام عالم بشریت است‌، و تا میدان آزمایش و امتحانی نباشد و کشش میان حق و باطل نباشد، پیروزی معنا ندارد; وجود شیطان نسبت به "صراط مستقیم‌" و راه راست خداوند به منزلة دو لبه و کنارة این راه و جاده است و روشن است تا دو طرف برای جاده نباشد، متن جاده (راه مستقیم‌) هم نمی‌توان فرض کرد. پس خداوند برای رساندن انسان به کمال و نزدیک شدن به خودش‌، انسان را در میان حوادث و صحنه‌های امتحان و وسوسه‌های شیطان مورد آزمایش قرار می‌دهد و میدانی را آماده کرده که انسان‌ها با دست و پنجه نرم کردن با حریف (شیطان‌) به خوبی آزموده و ورزیده شوند و مراحل سخت کمال را در فضایی آکنده از اختیار پشت سر بگذارند و به مقام قرب الهی برسند وگرنه اگر انسان بدون هیچ رقیب و مانعی و بدون حضور شیطان به طور اجباری مثل برخی موجودات دیگر سیر تکاملی خود را بپیماید، ارزش چندانی ندارد. 3. افزون بر آن چه گذشت با توجه به این انسان موجودی مختار است‌; چنان که قرآن کریم می‌فرماید:"اِنّا هَدَینـَه‌ُ السَّبیل‌َ اِمّا شاکِرًاواِمّا کَفورا;(انسان‌،3) ما راه را به او نشان دادیم‌، خواه شاکر باشد]و پذیرا گردد[ یا ناسپاس‌." خودش مسئول اعمال خویش است و ابلیس نیز در قیامت همه گناهان و تقصیرها را به گردن خود بشر می‌اندازد; "وقال‌َ الشَّیطـَن‌ُ لَمّا قُضِی‌َ الاَمرُ اِن‌َّ اللّه‌َ وَعَدَکُم وَعدَ الحَق‌ِّ ووعَدتُّکُم فَاَخلَفتُکُم وما کان‌َ لِی‌َ عَلَیکُم مِن سُلطـَن‌ٍ اِلاّ اَن دَعَوتُکُم فَاستَجَبتُم لی فَلا تَلومونی ولوموا اَنفُسَکُم ما اَنَا بِمُصرِخِکُم وما اَنتُم بِمُصرِخِی‌َّ اِنّی کَفَرت‌ُ بِما اَشرَکتُمون‌ِ مِن قَبل‌ُ اِن‌َّ الظّـَـلِمین‌َ لَهُم عَذاب‌ٌ اَلیم‌;(ابراهیم‌،22) و شیطان‌، هنگامی که کار تمام می‌شود، می‌گوید: "خداوند به شما وعدة حق داد و من به شما وعده ]باطل‌[ دادم‌، و تخلف کردم‌! من بر شما تسلطی نداشتم جز این که دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابراین‌، مرا سرزنش نکنید، خود را سرزنش کنید، نه من فریاد رس شما هستم‌، و نه شما فریاد رس من‌! من نسبت به شرک شما دربارة خود، که از قبل داشتید بیزار و کافرم‌!" مسلماً ستمکاران عذاب دردناکی دارند!" بنابراین‌، تلاش و وسوسه‌های ابلیس تنها در کسانی مؤثر می‌افتد که خودشان با پای خود و با اختیار خویش به دنبال شیطان به راه افتاده‌اند و از او پیروی کرده‌اند و نفوذ و وسوسه‌های شیطان و ابلیس در انسان‌، نفوذی ناآگاه و اجباری نیست و...( ر.ک‌: المیزان‌، علامه طباطبایی‌(ره‌)، ج 8، ص 52 ـ 87، انتشارات اسلامی‌، قم ; نمونه‌، آیة‌...مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 6، ص 108 ـ 113، دارالکتب الاسلامیه‌; پاسخ به پرسش‌های دینی‌، موسوی همدانی‌، ص 166، انتشارات اسلامی‌، قم‌. ) و در این راستا انسان‌های فراوانی هستند که با وسوسه‌های شیطان و ابلیس مخالفت کرده و از خداوند متعال و احکام او پیروی کرده و به مقام قرب الهی رسیده‌اند و خداوند متعال در بارة چنین کسانی می‌فرماید: "واُدخِل‌َ الَّذین‌َ ءامَنوا وعَمِلوا الصّـَـلِحـَت‌ِ جَنّـَت‌ٍ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهـَرُ خـَـلِدین‌َ فیها بِاِذن‌ِ رَبِّهِم تَحِیَّتُهُم فیها سَلـَم‌; (ابراهیم‌،23) و کسانی را که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، به باغ‌های بهشت وارد می‌کنند، باغ‌هایی که نهرها از زیر درختانش جاری است ; به اذن پروردگارشان جاودانه در آن می‌مانند; و تحیّت آن‌ها در آن "سلام‌" است‌."

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.