من نشانهای از وجود خدا که او را اثبات کند ندیدهام و معتقدم آسمان و زمین هم خودشان وجود داشتهاند...; لطفاً دراین باره توضیح دهید.
انسان حقیقت جو، برای اثبات عقیدة خود باید برهان و دلیل داشته باشد و نمیتوان بی دلیل گفت من عقیده دارم که... . و همچنین انسان اگر بخواهد عقیدهای را نفی کند، باید با دلیل و برهان باشد. قرآن مجید نیز تکیة فراوانی بر پیروی نکردن انسان از ظن و گمان نموده است و مشرکان را مذمت میکند که چرا از ظن و گمان پیروی میکنند: "... قُلْ هَلْ عِندَکُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَآ إِن تَتَّبِعُونَ إِلآ الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إِلآ تَخْرُصُونَ ;(انعام،148) بگو آیا دلیل قاطعی دارید؟ پس به ما ارائه دهید، شما فقط از پندارهای بی اساس پیروی میکنید، و تخمینهای نابه جا میزنید."(تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، ج 6، ص 23، دارالکتب الاسلامیه.) جالب است بدانید که دلیلهای فراوانی بر وجود خدا اقامه شده است، مانند دلیلهای عقلی، فطری و... که اصلاً جای انکار خداباقی نمیماند. قرآن در این باره میفرماید: "... أَفِی اللَّهِ شَکُّ فَاطِرِ السَّمَـَوَ َتِ وَ الاْ ئَرْضِ... ;(ابراهیم،10) آیا در خدا شک است؟ خدایی که آسمان و زمین را آفرید." در کتابهای فلسفی به طور مفصل بحث شده که منشأ پیدایش موجودات مادی چیست؟ آیا آنها خود به خود میتوانند وجود داشته باشند؟ یک مطلب مسلّم عقلی و فلسفی است کهموجودات ممکن، محال است به خودی خود، به وجود بیایند و حتماً باید علت و آفریدگاری داشته باشد که از جنس آنها نیز نباشد (ممکن نباشد) و آن خدای متعال است که به عنوان برهان امکان و وجوب مطرح است. بر اثبات وجود خدا دلیلهای دیگری نیز اقامه شده که نقض پذیر نیستند و جالب است بدانیم که منکران تنها اظهار شک میکنندو بس و حتّی یک دلیل بر وجود نداشتن خدا اقامه نکردهاند. نظمی که در تمام هستی دیده میشود، آن قدر اسرارآمیز است که نمیتوان آفرینش آن را خود به خود، و یا به غیر از خالق یکتا که قادر و حکیم و عالم است نسبت داد.(تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج 10، ص 288، دارالکتب الاسلامیه.) سادهترین و عمومیترین دلیلی که بر وجود خدا اقامه میشود، برهان نظم است. قرآن کریم، موجودات جهان را نشانههایی از وجود خدا یاد میکند و نظم جهان هستی دلیل بر این است که نیروی نظم دهندهای وجود دارد و جهانی که شعور ندارد، خود به خود نمیتواند این نظم را پیدا کند.(مجموعه آثار، شهید مطهری، ج 1، ص 537، انتشارات صدرا.) و صرف انکار، دردی دوا نمیکند و به یقین نمیتوانید بر عقیدهتان برهان اقامه کنید. این مطلب واضح است که از عقیدهای میتوان پیروی نمود که با عقل سازگار بوده، پشتوانة فلسفی و علمی داشته باشد. برای آگاهی بیشتر میتوانید به کتب اعتقادی که در این زمینه نوشته شده مراجعه فرمایید.
اضافه کردن دیدگاه جدید