منظور از کافر و کفر چیست؟ آیا به معنای نفی مطلق خدا است، یا اینکه کسی که دلباخته دنیا شده، ولی نماز و روزه و... را به جا میآورد، میشو
کفر از دیدگاه لغویّین، به معنای پوشاندن است. کفر نعمت، یعنی پوشاندن نعمت یا ترک شکرگزاری. کافر کسی است که منکر ذات باری تعالی است، با اینکه خدا ظاهرترین و آشکارترین موجود عالم هستی است، فردی که این حقیقت را انکار کند، کافر است. به گفتة راغب: کافر در عرف دین به کسی گفته میشود که وحدانیت خدا یا نبوت پیامبراکرم یا شریعت یا هر سه را انکار کند.(مفردات، راغب اصفهانی، ص 434 ماده کَفَرَ.) فقها اضافه میکنند کسی که منکر یکی از ضروریات دین اسلام، مانند نماز یا روزه شود، کافر است; چون انکار ضروری دین، به انکار نبوّت یا شریعت برمیگردد. بدیهی است کافر به این معنا در فقه، احکام بر آن مترتب است، از قبیل نجاست بدن او، حرمت ازدواج دختر مسلمان با او، حرمت دفن او در قبرستان مسلمین و... . کافر از دیدگاه قرآندر اصطلاح قرآن، کافر معنای وسیعی دارد. در روایتی که از امام صادقرسیده، آن حضرت با استناد به آیاتی از قرآن کفر را در پنج معنا استعمال فرمودند. اول: کفر جحود; یعنی اِنکار ربوبیّت، مثل کسی که میگوید نه پروردگاری است، و نه بهشت و دوزخی، و قرآن در مورد آنها میفرماید: "اِنَّ الَّذینَ کَفَروا سَوأٌ عَلَیهِم ءَاَنذَرتَهُم اَم لَم تُنذِرهُم; همانا آنانکه کافرند، یکسان است برایشان که آنها را بترسانی یا نترسانی."(بقره، آیة 6 .) دوم: کفر جحود، با معرفت; یعنی با اینکه میداند مطلب حق است، آن را انکار میکند. و این آیه ناظر آنها است: "وجَحَدوا بِها واستَیقَنَتها اَنفُسُهُم; و انکار نمودند آنها را در حالی که یقین به آنها داشتند."(نمل، آیة 14.) سوم: کفر به معنای کفران نعمت: "لـَغن شَکَرتُم لاَ َزیدَنَّکُم ولـَغن کَفَرتُم اِنَّ عَذابی لَشَدید; اگر شما شکرگزار نعمتهای الهی باشید، البته خداوند نعمت را بر شما زیاد میکند، ولی اگر کفران نعمت کنید، همانا عذاب الهی شدید است."(ابراهیم، آیة 7.) چهارم: کفر به معنای ترک چیزی که خدا به آن فرمان داده است: خداوند در مورد بنیاسرائیل فرموده که آنان به بعض از کتاب تورات ایمان و به برخی از احکام آن کافرند. پنجم: کفر به معنای برائت و بیزاری: در سوره ممتحنه از قول حضرت ابراهیمحکایت کرده که به قوم خود فرمود: "کَفَرنَا بکم; ما کفر ورزیدیم به شما."(بقره، آیة 85 .) و پدیدار شد میان ما و شما دشمنی برای همیشه.(اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 2، ص 387.) در اصطلاح روایات، کافر به کسی که عمدًا بعضی از احکام اسلام را ترک کند اطلاق شده است. زراره از امام صادقپرسید: آیة "و مَن یکفر بالإیمـَن فقد حبط عمله; کسی که به ایمان کفر ورزد، اعمال او تباه میگردد." مراد چه کسانی است؟ فرمود: کسی که ترک کند کرداری را که بدان اعتراف کرده است، و از آن جمله است ترک نماز، بدون کسالت و بیماری،(اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 2، ص 385.) لکن باید توجه داشت کسی که معتقد به نماز است و آن را ترک میکند و یا آن را سبک میشمارد; همچنین توجه شدید نسبت به امور دنیا، هیچ یک از این امور، موجب کفر به معنای اصطلاح فقهی آن نیست، که احکام کافر حقیقی بر آن مترتب گردد. در آیة شریفه: "و للّه علی الناس حجّ البیت مَن استطاع إلیه سبیلاً و مَنْ کفر فانّ اللّه غنی عن العـَلمین; از برای خدا است به مردم که حج خانه او را در صورتی که مستطیع باشند انجام دهند و کسی که کفر ورزد، خداوند بینیاز از همه عالمیان است." در برابر ترک حج، کفر استعمال شده، در اینجا نیز مراد کفر حقیقی نیست، بلکه این نوع آیات و روایات، بیانگر اهمیّتی است که اسلام نسبت به آن حکم الهی، نظیر نماز و حج دارد و شاید اشاره به این جهت باشد که چه بسا افرادی که عمدًا نماز را ترک میکنند و یا داشتن استطاعت، حج را ترک مینمایند، سرانجام شیطان در اثر ضعف عقیده این ایمان ضعیف را نیز از آنها سلب میکند، و با حال کفر از دنیا میروند.
اضافه کردن دیدگاه جدید