مرگ چند نوع است؟ چه نوع مرگی بهتر است؟
انسان به انواع مختلفی ممکن است از دنیا برود، در این جا به چند نمونه از آن اشاره میکنیم: 1. مرگ طبیعی، که شخص عمر طبیعی خود را به پایان رسانده باشد و به طور طبیعی بمیرد. 2و3. مرگ نابهنگام و مرگ ناگهانی; امام باقر7میفرماید:"کسی که زیر چهل سالگی بمیرد، نابهنگام (و به عمر غیر طبیعی) مرده است، و کسی که کمتر از چهارده روز (بیماری بکشد و) بمیرد، مرگش ناگهانی است".( ر.ک:میزانالحکمه، محمدی ریشهری، ترجمة حمید رضا شیخی، ج 12، ص، نشر دارالحدیث. ) رسول خدا9 میفرماید: "مرگ ناگهانی برای مؤمن مایة تخفیف است و برای کافر نشانة خشم است".( الکافی،کلینی، ج 3، ص 112، دارالکتب الاسلامیه، تهران. ) 4. خودکشی، که بدترین انواع مرگهاست; قرآن کریم میفرماید: "خودکشی نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است. و هر کس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، بزودی او را در آتش وارد خواهیم ساخت"(نسأ،29 و30)، امامصادقمیفرماید: "هرکه عمداً خودکشی کند، در آتش دوزخ جاودانه است". امام باقر7میفرماید: "مؤمن به هر بلایی گرفتار میشود و با هر مرگی میمیرد، امّا خودکشی نمیکند".( میزانالحکمه، همان، ج، ص. ) 5.مرگ سرخ و شهادت، این نوع مرگ بهترین نوع مرگهاست. قرآن کریم میفرماید:"هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. آنها به خاطر نعمتهای فراوانی که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالند" (آلعمران،169 و 170). پیامبر اکرممیفرماید: "انسان هر نیکی که انجام دهد بالاتر از آن، نیکی وجود دارد، تا این که در راه خدا کشته شود، که بالاتر از آن نیکی وجود ندارد".( الکافی، همان، ج 5، ص 53. ) البته شهادت اختصاص به میدان جنگ و جهاد ندارد، بلکه حضرت علیمیفرماید: "هر که در بستر خود بمیرد، در حالی که به حق پروردگار خود و حق رسول او و اهلبیت رسولش معرفت داشته باشد، شهید مرده است".( المیزانالحکمه، همان، ج 6، ص 2885; غررالحکم،تمیرآمدی،ص 115،انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی. ) مرگ به اعتبار جان دادن نیز چند نوع است: 1. خوبانی که راحت میمیرند; امام صادقمیفرماید: "مؤمن خارج شدن روح از بدنش را حس نمیکند، و این سخن خدای متعال است که میفرماید: "تو ای روح آرام یافته! به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است" (فجر،28). سپس فرمود: این نوع جان دادن برای کسی است که ورع (پارسایی) داشته باشد و با برادرانش، همدردی و به آنها رسیدگی کند"( بحارالانوار،همان، ج 6،ص 186. ) 2. خوبانی که سخت جان میدهند; افراد نیکی که هنوز همة گناهان آنان مورد عفو و بخشش واقع نشده باشد سخت جان میدهند تا از آلودگیهایی که انجام دادهاند پاک شوند. پیامبراکرممیفرماید:"الموت کفارة لذنوب المؤمنین";( بحار، همان، ج، ص 151. ) مرگ و سختیهای آن سبب جبران گناهان مؤمنین است تا پس از آن کیفر دیگری نداشته باشند. 3. افراد بدی که راحت جان میدهند. گاهی افراد کافر و بدکار به خاطر برخی کارهای خوبی که انجام دادهاند، راحت جان میدهند، تا پس از ورود به عالم آخرت حقّی نداشته باشند. امام کاظممیفرماید: "راحت مردن کافر به خاطر تسویه حسابی است که خداوند نسبت به کارهای نیک آنان انجام میدهد، و این آفرین لذت یا راحتی و آخرین ثواب حسنه برای آنان است"( ر.ک: بحار، همان، ج، ص. ) 4. افراد بدی که به سختی جان میدهند. شروع عذاب الهی برای بدکاران از سختی جاندادن شروع میشود. خداوند متعال درباره لحظه جان دادن و مرگ بدکاران میفرماید: "همانها که فرشتگان ]قبض ارواح[ روحشان را میگیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند، در این هنگام آنها تسلیم میشوند ]و میگویند[ ما کار بدی انجام نمیدادیم، آری خداوند به آن چه انجام میدادید عالم است".(نحل،28) در جایی دیگر دربارة شیوه جان دادن بدکاران میفرماید: "و اگر ببینی هنگامی که ]این[ ظالمان در شداید مرگ فرو رفتهاند و فرشتگان دست او را گشوده به آنان میگویند جان خود را خارج سازید، امروز مجازات خوار کنندهای در برابر دروغهایی که به خدا بستید و در برابر آیات او تکبر ورزیدید، خواهید دید"(انعام،93) گنهکاران و بدکاران با انواع دلهرهها و جداییها و خطرها، وحشت زده هستند و به جای دلداری از سوی فرشتگان با کتک و عذاب شدید و بی احترامی، جان میدهند"(نسأ،97)( ر.ک: معاد، محسن قرائتی، همان، ص 109 ـ 118 / تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 4، ص 82; ج 11، ص 197 و 210; ج 5، ص 347. ) جهت آگاهی بیشتر در مورد انواع مرگها و جان دادنها به کتاب "سیری در جهان پس از مرگ" حبیب الله طاهری، ص 192 ـ 197، دفتر انتشارات اسلامی، مراجعه فرمایید.
اضافه کردن دیدگاه جدید