لطفاً تقسیم دقیقی در زمینهی سنتهای الهی بنویسید. سنت استخلاف در قرآن به چه معنا است؟
معمولاً، مقصود از سنت الهی، برداشت و مفهومی است که از "روابطی که خداوند در جهان خلقت ایجاد کرده است" بدست میآید و بعبارت سادهتر "قوانین حاکم بر جهان هستی". و لکن احتمالاً، منظور شما پرسشگر محترم از "سنن الهی"، سنن مربوط به امورِ انسانها باشد، زیرا کل قوانین علمی ـ تجربی هستی، مثل قوانین فیزیک و شیمی و... نیز جزء سنن الهی هستند اما در حیطهی بررسی ما قرار نمیگیرند. شهید صدر در کتاب السنن التاریخیة فی القرآن، سنتهای الهی را به 3 نوع کلی تقسیم کرده است: الف; سنتهایی که به شکل قضیهی شرطیهی ضروریه بیان میشوند و بین دو مجموعه از پدیدهها ارتباط برقرار میکنند، مانند "وَ إِذَآ أَرَدْنَآ أَن نُّهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْل..."(اسرأ،16) ب; سنتهایی که بصورت قضیهی فعلیهی قطعی و تحقق یافته بیان شدهاند، مانند "لِکُلِّ اُمِةٍ اَجَل"(یونس، 49 و اعراف، 34) ج; سنتهایی که بیانکنندة گرایش و اقتضأ بین دو مجموعه از پدیدهها است. مصادیق اینگونه سنن برای ما انسانها در دراز مدت قابل تجربه و لمس است و ممکن است در کوتاهمدت، سنت، نقض شده به نظر برسد، مانند سنت کیفر مجرمین در این دنیا، سنت گرایش به دین در جوامع انسانی، سنت میل طبیعی زن و مرد به یکدیگر. باید توجه کرد که امکان لیست کردن تمام سنن الهی (حتی در امور مربوط به انسان) به راحتی وجود ندارد، زیرا روابطی که خداوند در جهان خلقت و در ارتباط با انسان قرار داده است، زیاد، متنوع، و متداخل میباشند و با تنوع منظر بحث دارای عناوین گوناگونی میتوانند باشند و ممکن است با تعمیقِ فهم قرآنی سنن جدیدی کشف شوند. مطالعه کامل کتابِ شهید صدر میتواند تصویر روشنی از سنن الهی در ذهن ایجاد کند. منابع دیگری نیز برای مطالعه بیشتر در پاورقی معرفی شده است.( سنتهای تاریخ در قرآن، شهید سید محمدباقر صدر، ترجمه سید جمال موسوی اصفهانی، انتشارات جامعه مدرسین، قم، بیتا. ـ منابع ذیل، مصادیق سنن الهی را بطور استقرایی بیان کردهاند: مفتاح المیزان، علیرضا میرزا محمد، نشر فرهنگی رجأ، تهران، 1367; ج 3، ص 337 / فهرست موضوعی تفسیر نمونه، احمدعلی بابایی و...، مدرسة الامام علیبنابیطالب، قم، 1377، ص 537 / نرمافزار کامپیوتری تبیان 3 (فرهنگ موضوعی قرآن براساس فیشهای تفسیری جناب آقای هاشمی رفسنجانی)، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، موضوع فرعی سنتهای الهی.) سنت استخلاف در قرآن: استخلاف در لغت به معنای جایگزین کردن و جانشین کردن است و سنت استخلاف را به دو معنی میتوان تصویر کرد: الف. به معنای تسلط و حاکمیت مؤمنین بر روی زمین; "وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّـَـلِحَـَتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الاْ ?َرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ....وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا"(نور،55)، تعبیر به "وعده الهی" و تأکیدِ وعده با شاهد آوردن از امتهای قبلی، نشانه سنت بودن این ساز و کار در تاریخِ جوامع است. این معنا در آیات دیگری نیز بیان شده است، مثل "أَنَّ الاْ ?َرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّـَـلِحُون"(انبیأ،105) ب. به معنایِ جانشین کردن اقوام تازه به جای اقوامی که لیاقتِ نعمتِ هدایت را ندارند. "فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقَدْ أَبْلَغْتُکُم مَّآ أُرْسِلْتُ بِهِیَّ إِلَیْکُمْ وَ یَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْمًا غَیْرَکُم"(ر.ک: تفسیر المیزان، ذیل همین آیه.)(هود،57) البته میتوان این دو معنای استخلاف را به یک معنای مشترک برگردانند و از تهدید در معنای دوم و تبشیر در معنای اوّل صرف نظر کرد.
اضافه کردن دیدگاه جدید