لطفاً بفرمایید در آیات و روایات‌، چه مطالبی دربارة خدمت به مردم و وظیفة مسئولان جامعه آمده است‌؟

در مورد عنوان‌های بالا نمونه‌ای از آیات و روایات بیان می‌شود: دستور به عدل و احسان و نیکی به نزدیکان‌: "اِن‌َّ اللّه‌َ یَأمُرُ بِالعَدل‌ِ والاِحسـَن‌ِ وایتای‌سًِ ذِی القُربی‌َ ویَنهی‌َ عَن‌ِ الفَحشأِ والمُنکَرِ والبَغی‌ِ یَعِظُکُم لَعَلَّکُم تَذَکَّرون‌; (نمل‌، 90) خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان می‌دهد، و از فحشا و منکر و ظلم و ستم نهی می‌کند، خداوند به شما اندرز می‌دهد، شاید متذکر شوید." پاداش خدمت به مردم‌: امام صادق‌می‌فرماید: "کسی که حاجتی از مؤمنی بر آورده کند خداوند در روز قیامت صد هزار حاجت او را برآورده می‌کند که اولین آن این است که او و خویشان و دوستان او را داخل در بهشت می‌نماید." پیامبر اکرم‌در این باره می‌فرماید: "کسی که حاجت مسلمانی را بر آورده کند و مشکل او را حل نماید و او را از غم و ناراحتی خاج کند، خداوند ثواب ده حسنه برای او ثبت می‌کند و اجر ده بنده آزاد کردن به او عطا می‌کند و ده درجه مقام او را بالاتر می‌برد و ده بلا از او دفع می‌کند و روز قیامت‌، ده نفر آماده شفاعت کردن او خواهند بود." هم‌چنین آن حضرت می‌فرماید: "مَن سَمِع‌َ رَجلاً یُنادی یا لَلمُسلِمین فَلَم یَجِبه‌ُ فَلَیس‌َ بِمُسلِم‌ٍ; کسی که صدای انسانی را بشنود که فریاد می‌زند ای مسلمانان به دادم برسید، پاسخ نگوید، مسلمان نیست‌." در روایات از رشوه‌، به شدّت نهی شده است "رسول خدا9 در این باره می‌فرماید: "از گرفتن رشوه بپرهیزید، زیرا رشوه کفر است و گیرندة رشوه‌، بوی بهشت استشمام نمی‌کند." هم چنین در روایت دیگری از آن حضرت آمده است‌: "خداوند گیرنده و دهندة رشوه و آن کس که واسط میان آن دو است را از رحمت خود دور گرداند."(بحار الانوار، علامه مجلسی‌;، ج 104، ص 274، نشر مؤسسة وفا.) وظیفه مسئولان و مدیران‌1. رعایت عدالت و تبعیض نگذاشتن بین مردم‌: "واِذَا حَکَمتُم بَین‌َ النّاس‌ِ اَن تَحکُموا بِالعَدل‌ِ; (نسأ، 58) و هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید; از روی عدالت داوری کنید." 2. خوش رویی و اخلاق نیک در برخورد با مردم‌; "فَبِما رَحمَة‌ٍ مِن‌َ اللّه‌ِ لِنت‌َ لَهُم ولَو کُنت‌َ فَظـًّا غَلیظَ القَلب‌ِ لاَ نفَضّوا مِن حَولِکَ; (آل عمران‌، 159) به برکت رحمت الهی‌، در برابر آنان ]مردم‌[ نرم ]و مهربان شدی‌[ و اگر خشن و سنگ دل بودی‌، از اطراف تو، پراکنده می‌شدند." علی‌در نامه‌ای به اشعث بن قیس می‌فرماید: "فرمانداری برای تو وسیله آب و نان نیست‌; بلکه امانتی است در گردنت‌; تو نیز باید مطیع ما فوق باشی‌، در مورد رعیّت حق نداری استبداد به خرج دهی‌، در مورد بیت المال به هیچ کاری جز با احتیاط و اطمینان اقدام مکن‌; اموال خدا در اختیار تو است و تو یکی از خزانه داران او هستی که باید آن را به دست من بسپاری‌." دستور حضرت به یکی از کارگزاران خود: "او را به تقوا و ترس از خدا در امور پنهانی و اعمال مخفی فرمان می‌دهم و به او دستور می‌دهم که ]رعیت و زیر دستان‌[ را نرنجاند و به آن‌ها دروغ نگوید و به آن‌ها به حساب برتری جویی به خاطر این که رئیس است بی‌اعتنایی نکند، چه این که آن‌ها برادران دینی هستند."(نهج البلاغه‌، نامه 4، ص 830، و نامه 26، ص 875، فیض الاسلام‌.) پاسخ: امیدوارم که در پناه خدا پیروز و سربلند و سلامت باشی‌. پرسش‌های دقیق و کنجکاوانة تو را خواندم‌. همراه با پاسخ این پرسش‌ها، سه برگة پرسشنامه هم برایت می‌فرستم که آنها را به دوستانت بدهی یا خودت برای نوشتن پرسش‌های دیگرت استفاده کنی‌. خواهرم‌! پرسش اوّلت دربارة وجود خدا بود. برای روشن شدن این پاسخ دو مثال بیان می‌کنم‌. حتماً می‌دانی که نور ماه باز تاب نور خورشید است‌. پس اگر کسی بپرسد نور ماه از کجاست می‌گوییم نور ماه از نور خورشید است‌. اما نور خورشید از نور ستاره‌ای دیگر نیست بلکه مال خود خورشید است‌. مثال دیگر: اگر کسی بپرسد شوری این غذا از چیست‌؟ می‌گوییم‌: از نمک است اما اگر بپرسد شوری نمک از چیست پاسخ می‌دهیم که از خود نمک است‌. دانشمندان بزرگ مسلمان مانند ابوعلی سینا، خواجه نصیر الدین طوسی‌، ملاّ صدرا و دیگران ثابت کرده‌اند که وجود خدا از جایی نیست بلکه خدا همیشه بوده و خواهد بود. چون ما در دنیا با موجودات محدودی سر و کار داریم که وجود خود را از جای دیگر می‌گیرند، چنین می‌پنداریم که هر موجودی باید از جای دیگری وجود خود را به دست آورده باشد. بدون اعتقاد به وجود خدا نمی‌توانیم پاسخ روشنی برای ایجاد جهان ارائه کنیم‌. مطالعه کتاب‌های اعتقادی مخصوصاً کتاب آموزش عقاید استاد مصباح یزدی تو را برای دریافت پاسخ کامل‌تر یاری خواهد کرد. در سؤال دوّمت نوشته بودی که پیامبران چگونه آیاتی را که خدا به آنها نازل می‌کرد دریافت و حفظ می‌کردند و به مردم می‌رساندند؟ نزول آیات خدا دربارة همة پیامبران یکسان نبوده است‌. اما پیامبر ما آیات قرآن را به وسیلة جبرئیل دریافت می‌کرد. جبرئیل آیات قرآن را بر قلب نورانی پیامبر نازل می‌کرد و پیامبر هم آن آیات را که بر قلب شریفش نقش می‌بست برای مردم می‌خواند. سوّمین پرسشت مربوط به نوشتن قرآن توسط پیامبر بود. در پاسخ باید بگویم که پیامبر هرگز در دوران پیامبری خود چیزی ننوشت‌. آن حضرت آیات قرآن را برای مردم می‌خواند و گروهی از آنان که سواد داشتند، قرآن را بر روی پوست حیوانات می‌نوشتند. این گروه در تاریخ به کاتبان وحی شهرت دارند که از جملة آنها می‌توان به امام علی‌اشاره کرد. ضمناً توجّه داشته باش که گرچه پیامبر هرگز به مکتب درس نرفت و با دست خود چیزی ننوشت ولی این به معنای بیسواد بودن پیامبر نیست‌. همچنین باید بدانی که ننوشتن پیامبر بدان خاطر بود که مردم بدانند آیات قرآن از طرف خداست و نه نوشتة خود آن حضرت‌. برای همین اگر پیامبر قلم به دست نمی‌گرفت دلیل بی‌توجّهی آن حضرت به علم نبوده بلکه برای تقویت ایمان مردم به قرآن کریم بوده است‌.

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.