قرآن در مورد مرتاضها چه میگوید؟ آیا میشود یک انسان نیرویی در بدن خود داشته باشد که بتواند کارهای خارق العاده انجام دهد؟
مرتاض در معنای لغوی به معنای صاحب ریاضت، ریاضت کشنده، فرهیخته، ورزیدة آموخته، کسی که برای تصفیه و تهذیب نفس ریاضت کشد و تحمّل سختیها کند، مطیع، منقاد، ریاضت دیده و غیره آمده است.(ر.ک: لغتنامة دهخدا، ج 12، چ اول، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، 1373، ص 18197.) در اصطلاح، مرتاض به کسانی میگویند که در اثر یک ریاضت خاصّی بر اعمالی قدرت پیدا میکنند. ریاضت به معنای آنچه بین مرتاضان مرسوم است که جسم را بیش از آن مقدار که اسلام اجازه داده، اذیّت میکنند، ریاضت به معنای رهبانیّت و ترک دنیا مورد قبول قرآن نیست قرآن میفرماید: "وَ رَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَـَهَا عَلَیْهِمْ إِلآ ابْتِغَآءَ رِضْوَ َنِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا..."(حدید،27) پیامبر اسلام نیز فرمود: "لیس فی امّتی رهبانیّة; در امت من رهبانیت (ترک دنیا) نیست."(بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی;، ج 67، بیروت، دارالحیأ التراث العربی، 1403 'û، چاپ دوّم، ص 115.) در روایت دیگری فرمود: "رهبانیّت امت من هجرت و جهاد و نماز و روزه و حج و عمره است."(مجمع البیان، ج 9، ص 243 / المیزان، ج 19، ص ؟؟؟) بنابراین انسان موجودی مختار بوده و در وجود او، تواناییها و استعدادهای فراوانی نهفته است و اصولاً وجود او دارای دو بعد جسمانی و روحانی میباشد، که اگر جنبة جسمانی و غرایز نفسانی را سرکوب نماید و با استفاده از شیوههای مختلف جنبة روحانی را تقویت کند، نیروهای خارق العادهای در وجود او به فعلیت میرسد، اعمال مرتاضها نیز بیشتر بر اثر ریاضت کشیدن و سرکوب کردن غرایز نفسانی و جسمانی حاصل میشود و این نیروهای خارق العاده را هر کسی با ریاضت کشیدن میتواند کسب کند، ولی این مسائل و شیوههای ریاضتکشی مورد تأیید اسلام نیست; بلکه ریاضت از نظر منطق دین و عرفان اسلامی، پاسخگویی به حداقل نیاز در حد مشروع است; مانند: روزه گرفتن، بیدار شدن برای اقامه نماز شب و... تزکیه و پاکسازی نفس: پاک کردن نفس از بدیها و زشتیها و "سیر الیالله"، مراحل و مراتب گوناگونی دارد; که به برخی از آنها اشاره میشود: 1. توبه حقیقی: نخستین گام عملی برای پاک کردن نفس از زشتیها، "توبه" شمرده شده است. قرآن کریم میفرماید: "یَـََّأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ تُوبُوَّاْ إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَیَ رَبُّکُمْ أَن یُکَفِّرَ عَنکُمْ سَیِّ ?‹َاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَّـَتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الاْ ?َنْهَـَرُ; (تحریم، 8) ای کسانی که ایمان آوردهاید! به سوی خدا توبه کنید; توبهای خالص; امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد کند." از آیات و روایات روشن میشود که توبه، تنها گفتن "استغفرالله" نیست; بلکه افزون بر آن، باید کوتاهیهایی که در گذشته انجام داده و مفاسدی که در روح و جان انسان پدید آمده و آثار سوئی که گناه در جامعه گذارده (تا آنجا که امکان دارد) اصلاح و جبران گردد و شستشوی کامل دل از زنگارهای گناه حاصل شود تا توبه واقعی و حقیقی محقق شود; توبهای که صفحه قلب را از آلودگیها پاک کند و تیرگیها را مبدّل به روشنایی نماید. 2. مشارطه (شرط کردن و عهد و پیمان بستن با نفس خویش): "مشارطه" آن است که انسان برای اطاعت فرمان الهی و پرهیز از گناه، با نفس خویش عهد و پیمان ببندد; به این صورت که همه روزه (بهترین وقت آن بعد از نماز صبح است) نفس خویش را مخاطب قرار دهد و به او یادآور شود که من جز سرمایه گرانبهای عمر کالایی ندارم که اگر از دست برود، تمام هستیام از دست رفته است و با یادآوری برخی از آیات قرآن، مانند سورة شریفه "والعصر إنّ الإنسـَن لفی خسر"، به نفس خویش بگوید: با از دست رفتن این سرمایه، من گرفتار خسران عظیم میشوم; مگر اینکه کالایی گرانبهاتر از آن، یعنی ایمان و عمل صالح و... به دست آورم: "إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصـَلحـَت..." و با تذکرات دیگر، با نفس خود شرط نماید که فرمانهای الهی را انجام دهد و هیچ گناهی از او سر نزند و در اینباره از خداوند متعال همواره درخواست کمک نماید. 3. مراقبه (نظارت و مواظبت و زیر نظر گرفتن نفس): "مراقبه" آن است که انسان بعد از "مشارطه با نفس" مراقب پاکی نفس خویش باشد; چرا که اگر غفلت کند، ممکن است تمام شرط و پیمانها به هم بریزد. البته پیش از آن که انسان، مراقب اعمال نفس خویش باشد، فرشتگان الهی و خداوند متعال مراقب اعمال انسان هستند: "إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا" (نسأ، 1); "مَّا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلآ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ" (ق، 18); بنابراین، انسان باید به طور مداوم، مراقب نفس خویش باشد تا عهد و پیمان شکسته نشود و درست همانند طلبکاری که از همپیمانانش مطالبة پرداخت دیون میکند، از نفس خویش، مطالبة وفای به این عهد الهی نماید. 4. محاسبه: انسان بعد از "مشارطه" و "مراقبه" باید در پایان هر سال یا هر ماه و هفته و یا در پایان هر روز به محاسبه کارهای خویش بپردازد و عملکرد خود را در زمینه خوبیها و بدیها، اطاعت، نافرمانی، خداپرستی و هواپرستی و دنیاپرستی دقیقاً محاسبه کند تا در نتیجه، از عیب و نقصها و کاستیهای خود آگاه شود و آنها را اصلاح کند و در صدد رشد و تعالی خود برآید. پیامبراکرممیفرماید: "به حساب خویش برسید، پیش از آنکه به حساب شما رسیدگی نمایند و اعمال خویش را بسنجید، قبل از آنکه اعمال شما را بسنجند (و ارزش خود را تعیین کنید، پیش از آنکه ارزش شما را تعیین نمایند) و آماده شوید برای عرضة بزرگ (روز قیامت").(ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسی;، ج 67، ص 46، داراحیأالتراث العربی و مؤسسة التاریخ العربی / اخلاق در قرآن، آیتالله مکارم شیرازی، ج 1، ص 5، 25، مدرسةالامام امیرالمؤمنین.) امور دیگری که انسان را در رسیدن به نفس پاک و اهداف والای انسانی کمک میکند، عبارتند از: تحصیل علم و آگاهی و تقویت شناخت و معرفت، اخلاص در عمل، مداومت بر یاد خدا و برخی دعاها و زیارات، پاک بودن محیط، دوستان خوب، تغذیه حلال و سالم و مناسب، داشتن مربی و راهنمایی که از صلاحیت علمی، دینی و اخلاقی خوب برخوردار باشد و... .(ر.ک: همان، ص 121 ـ 364 / اخلاق در قرآن، استاد مصباح یزدی، تحقیق و نگارش: محمدحسین اسکندری، ج 1، ص 163 ـ 192، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی; / مراحل اخلاق در قرآن، آیتالله جوادی آملی، ص 153 ـ 219، مرکز نشر اسرأ.)
اضافه کردن دیدگاه جدید