قرآن در مورد این که غالب مردم، تابع بیچون و چرا اقتدار در انجام کنشهای معین هستند چه میگوید؟ و این تبعیت را دارای چه آثار و رویکردهای میداند؟
برادر گرامی، انسان از روی غریزه و فطرت خود، الگوپذیر و تقلید کننده است مخصوصاً در اموری که به عنوان کمال مطرح میباشد و تقلید پسندیده، تنها راه زندگی جمعی است. تقلید یعنی اعتماد انسان، بر اهل خبره که در آن فن آگاهی لازم را دارند ولی برای شخص او ممکن و میسر نیست که به طور کامل از دلیل آن آگاه شود، در جامعه قطعاً، فرصت تخصص در همه کارها، برای همگان، فراهم نمیشود. لذا انسان در غالب کارهای خود ناگزیر است به دیگران که تخصص دارند، اعتماد نماید و برای اصلاح زندگی خود، از رأی آنها تبعیت نماید. و محال است شخصی پیدا شود که خود مستقلاً در همة امور، بتواند تصمیم صحیح بگیرد.(تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج 1، ص 212-208، جامعه مدرسین.) لذا، اصل تقلید تبعیت چیزی، فطری و ناگریز است. اما قرآن مجید، سعی میکند که این غریزه را همچون، دیگر غرایز، جهتدهی نماید و از فروغلتیدن آن در انحراف جلوگیری نماید، لذا از کسانی که بیچون و چرا و بدون دلیل، از اعمال دیگران تقلید میکنند، انتقاد میکند. و میفرماید: "وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ إِلَیَ مَآ أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَی الرَّسُولِ قَالُواْ حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ ءَابَآءَنَآ أَوَ لَوْ کَانَ ءَابَآؤُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ شَیْ ئ‹ًا وَلاَ یَهْتَدُونَ ;(مائده،104)، هنگامی که به آنها گفته میشود به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر6 بیائید; میگویند: آنچه از پدرانمان یافتهایم ما را بس است. آیا چنین است که پدران آنها چیز نمیدانستند و هدایت نیافته بودند؟ قرآن تقلید کورکورانه و بیدلیل تبعیت از بتی به نام نیاکان را مذمت میکند این سنت جاهلی را درهم میشکند.(تفسیر نمونه، آیت الله مکارم، ج 5، ص 106، دارالکتب الاسلامیه.) لذا، تلاش قرآن در جهتدهی تقلید است و این که از چه کسی باید الگو گرفت؟ قرآن پیامبر اکرمالگو و اسوه، معرفی میکند و میفرماید: "لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة". امّا غالب مردم، به دلیل این که، اهل تحلیل و تعمق نیستند، قادر به جهتدهی این غریزه نبوده و معمولاً از قدرت حاکمان و دیگران تبعیت بیچون و چرا دارند(از این رو که اقتدار را نوعی کمال میبینند سعی میکنند خود را با آن هماهنگ نمایند و اگر خود به اقتدار نرسند در پناه اقتدار قرار میگیرند و این واقعیتی است که در احادیث اسلامی و به تبع، در فرهنگ و ادب مسلمین مطرح شده است. امام علیمیفرماید: ان الناس مع الملوک (المیزانالحکمه، ج 9، ص 189) مردم با قدرتمندان و امرأ هستند یا جمله معروف الناس علی دین ملوکهم، مردم به مسلک حاکمان خود هستند. )، و یا بعضی قدرت تحلیل دارند میفهمند امّا به دلیل منافع و طمع، از قدرت تبعیت میکنند، و لذا اگر قدرت در دست نااهل بیافتد در مسیر تخریبی قرار گرفته و مذموم میشود، چون اولاً دیگران، میخواهند به آنها تشبیه بیابند، ثانیاً قدرتمندان، مردم را مجبور به تبعیت و الگوگیری میکنند. خلاصه آنکه، قرآن مجید سعی در جهتدهی این غریزه در انسان دارد و اگر در مسیر واقعی خود قرار نگیرد آثار مخرب و زیانباری به بار خواهد آورد که یک نمونه آن در آیه شریفه مطرح شد نپذیرفتن هدایت الهی و محروم کردن خود از همة مواهب آسمانی به خاطر تبعیت کورکورانه هست. اثر دیگری که به آن بار میشود، محرومیت از رحمت الهی و گرفتار شدن به غضب اوست امام صادقفرمود: قوم یهود، چون تقلید بیچون و چرا از علمای خود داشتند و با اینکه میدانستند، حرام الهی را حلال کردهاند، باز هم تبعیت داشتند گرفتار سخط الهی شدند.(میزان الحکمه، ج 8، ص 256.)
اضافه کردن دیدگاه جدید