قرآن، تشکیل کواکب و کرات آسمانی را بعد از لرزشهای شدید در سطح آب دریاها و اقیانوسها و کف آلود شدن آنها و جهیدن و پراکندگی این آبها، در
برای حلّ شدن این گونه سؤالات، باید دو نکته را مدّ نظر داشت: اوّل: قرآن، کتاب هدایت است و بحثهای دیگری که در آن، از قبیل مباحث مربوط به جهان و طبیعت و کیفیت خلقت انسان و... مطرح شده، استطرادی و طفیلی است. دوم: چون آیات مربوط به جهان و کیهان، جنبی و استطرادی است، قرآن، هیچ گاه در مورد این موارد، به بحثهای تفصیلی نپرداخته و بر خلاف بسیاری از آیات دیگر، این آیات به گونهای است که کمتر میتوان یک نظر قطعی در این موارد، به قرآن دهیم; از این رو باید احتیاط نموده، فکر و سلیقه خودمان را به قرآن، نسبت ندهیم. با حفظ این دو نکته، اگر قرآن مجید در مسئلهای، نظر قطعی داد، اگر چه علم با آن ناسازگار باشد، نظر قرآن صحیح است، چون تاریخ علم، شاهد است که نظریّهای را، دانشمندان مدتّهای مدیدی قبول داشتند که بعد، علم آن را باطل کرد; مثلاً مدّتهای زیادی زمین را مرکز کیهان میدانستند و هم اکنون بطلان این نظریّه بر همگان روشن است; بنابراین، نظرها و تئوریهای علمی ثابت نیست و خیلی نمیتوان به آن خوش بین بود، افزون بر این، بحثی که شما دربارة خلقت آسمانها به قرآن نسبت دادهاید، نظر قرآن نیست و از قرآن چنین نکتهای استفاده نمیشود. باید توجّه داشت برخی نظرها که از سوی عدهّای به نام قرآن، در این گونه مسائل، اظهار میشود، برای این است که آشنایی کافی، با قرآن نداشته و یا تحت تأثیر موجهایی از فرهنگ بیگانه، واقع شدهاند و بدون حجّت، تلاش کردهاند که برای کشف یا تطبیق پارهای از مسائل علمی، از آیات قرآن، کمک بگیرند.(ر.ک: معارف قرآن، کیهانشناسی، استاد مصباح یزدی، ج 1، ص 225ـ228، مؤسسة امام خمینی;.) ظاهراً مطلبی که درباره کیفیّت خلقت آسمانها، به علم نسبت دادهاید نیز، دقیق نیست و نظریة لاپلاسی ـ که هم اکنون مطرح است ـ خلاف آن میباشد.
اضافه کردن دیدگاه جدید