فلسفه اخلاق، در قرآن چیست؟
قبل از هر چیز لازم است، به سراغ تعریف "اخلاق" رویم، "اخلاق" جمع "خُلق" و "خُلُق" میباشد، که به گفته "راغب"، این دو واژه در اصل به یک ریشه برمیگردند، خَلْق به معنی هیئت و شکل و صورتی است که انسان با چشم میبیند و خُلْق به معنی قوا و سجایا و صفات درونی است که با چشم دل دیده میشود. بنابراین میتوان گفت: اخلاق، مجموعه صفات روحی و باطنی انسان است و به گفته بعضی از دانشمندان، گاه به بعضی از اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی انسانی ناشی میشود، نیز اخلاق گفته میشود. فلسفة اخلاق از مبادی تصدیقیه علم اخلاق است، یعنی ما قبل از این که در علم اخلاق، وارد شویم و ببینیم کدام کار خوبست و کدام کار بد، این مطلب را به عنوان اصل موضوعی پذیرفتهایم که کارهای خوب و بدی داریم و یک ملاکهایی برای تقسیم کارها به خیر و شر یا حسن و قبح وجود دارد. در فلسفه اخلاق از همین اصول موضوعه بحث میشود که از کجا که ما کار خوب و بد داریم؟ و ملاک تقسیم کار به خوب و بد چیست؟ و خوبی و بدی از کجا ناشی میشود؟ در واقع "فلسفه اخلاق"، به مبادی اخلاق گفته میشود که ملاک خوب و بد بودن کار چیست; کاوشهای علمی اخلاق شناسانهای است که از بیرون به این علم مینگرد; مثلاً از رابطة جهان بینی و اخلاق، رابطة انسان و اخلاق، اهمیت و آثار اخلاق، خاستگاه احکام اخلاقی، سعادت روح و بدن، کمال انسان و غیره بحث میشود. حال با توجه به مفهوم فوق، اگر منظور شما از پرسش فوق این است که قرآن کریم، فرموده باشد، مفهوم اخلاق چنین است و یا معیار فعل اخلاقی در چیست و یا جهان بینی چه رابطهای با اخلاق دارد و غیره، قهراً چنین امری خارج از رسالت قرآن کریم است، زیرا قرآن کریم یک کتاب فلسفة اخلاق یا یک کتاب دایرة المعارف نیست، بلکه قرآن کریم یک کتاب تربیت و هدایت است و برای این نازل شده است که انسان ها را به سوی یک زندگی پاک آمیخته با سعادت و فضیلت رهبری کند، اما اگر منظور شما این است که آیا در قرآن مطالبی در مورد فلسفة اخلاق نیز آمده است، چنان که در مورد علوم تجربی، وضع قوانین، علوم روز و اکتشافات و غیره آمده است، پاسخ مثبت است، مثلاً قرآن کریم در رابطة با خاستگاه احکام اخلاقی، میفرماید: اگر فرد یا جامعهای به فلان خلق مبتلا شود، پایانش سقوط و هلاکت است و اگر جامعهای از فضایل اخلاقی بهرهای برده باشد از قداست برخوردار میشود و روی پای خود باقی میماند: "ظَهَرَ الفَسادُ فِی البَرِّ والبَحرِ بِما کَسَبَت اَیدِی النّاسِ; (روم، 41) فساد در خشکی و دریا، به خاطر کارهایی که مردم انجام دادهاند آشکار شده است." و یا در آیه 11 سورة فصلت، اشاره دارد به این که انسان ها، نیز هماهنگ با نظام پیوسته جهان هستی، در سیر به سوی کمال مطلوب، فضایل اخلاقی را کسب میکنند.( ر.ک: فلسفة اخلاق، استاد محمدتقی مصباح یزدی، ص 9 ـ 11، انتشارات اطلاعات / تفسیر موضوعی قرآن کریم، مبادی اخلاق، ج 10، مرکز نشر اسرأ / مفردات الفاظ، راغب اصفهانی، ص 159، دارالکاتب العربی. )
اضافه کردن دیدگاه جدید