فردی که دوست دارد بنده واقعی خداوند باشد و همة دستورهای اسلام را عملی کند، لکن اطرافیان و دوستانی دارد که به رعایت دستورهای الهی پایبند نیس
تصمیم و ارادة نیک و ارزش مندی که شما در راه رسیدن به سعادت و کمال گرفتهاید، قابل ستایش است، امید است توفیق الهی شامل حال شما شود که بتوانید همه دستورهای اسلام را عملی کنید، و بندة واقعی خدا باشید. یکی از شرایط مهم، برای رسیدن به این هدف دوری از افرادی است که ضعف اخلاق و ایمان دارند، و به دستورهای دینی، بیتوجهی میکنند. آرزو و تصمیم گرفتن فرد برای نایل شدن به کمال، و رسیدن به درجه بالای تقوا، با معاشرت کردن با افرادی که ایمان ضعیف دارند، سازگار نیست، مگر این که شما بتوانید در آنها اثر گذارید، و آنان را به رعایت دستورهای اسلام وادار سازید; در غیر این صورت، باید از آنها دوری کنید. تأثیر معاشرت در خوشبختی و سعادت و یا بدبختی و شقاوت، امری انکارناپذیر است. قرآن مجید، ضمن یک آیه، سرنوشت افرادی که در اثر معاشرت، به انحراف کشیده شدهاند، بازگو میفرماید: "ویَومَ یَعَضُّ الظّالِمُ عَلیَ یَدَیهِ یَقولُ یـَـلَیتَنِی اتَّخَذتُ مَعَ الرَّسولِ سَبیلا # یـَوَیلَتیَ لَیتَنی لَم اَتَّخِذ فُلانـًا خَلیلا # لَقَد اَضَلَّنی عَنِ الذِّکرِ بَعدَ اِذ جأَنی وکانَ الشَّیطـَنُ لِلاِنسـَنِ خَذولا;(فرقان،27ـ29)و به خاطر بیاور روزی که ظالم، دست خویش را از شدت حسرت به دندان میگزد و میگوید:ای کاش! با رسول خدا9 راهی برگزیده بودم، ای وای بر من کاش ـ فلان ]شخص گمراه[را دوست خود انتخاب نکرده بودم، او مرا از یاد حق گمراه ساخت، بعد از آن که آگاهی به سراغ من آمده بود." امّا اگر انسان در مجلسی شرکت کند که عدهای در حال غیبت کردن هستند، چنان چه نهی از منکر وی در آنان اثر نکند، باید از مجلس خارج شود و گوش دادن به غیبت، مانند خود غیبت کردن حرام است، و غیبت از گناهان کبیرهای است که قرآن با تشبیه بیسابقهای از آن نهی فرموده است: "یـَاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اجتَنِبوا کَثیرًا مِنَ الظَّنِّ اِنَّ بَعضَ الظَّنِّ اِثمٌ ولا تَجَسَّسوا ولا یَغتَب بَّعضُکُم بَعضـًا اَیُحِبُّ اَحَدُکُم اَن یَأکُلَ لَحمَ اَخیهِ مَیتـًا فَکَرِهتُموهُ واتَّقوا اللّهَ اِنَّ اللّهَ تَوّابٌ رَحیم;(حجرات،12) هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد.]به یقین[ همه شما از این امر کراهت دارید." عرفا و بزرگان اخلاق، در انجام وظایف دینی و ترک محرّمات، خیلی جدّی بودند. در مجلس مرحوم میرزاجواد آقا ملکی که از علمای بزرگ اخلاق و عرفان بودند، روزی یکی از حاضران غیبتی کرده بود، این عالم بزرگ، به شدت ناراحت میشودو به وی خطاب میکند:"چهل روز مرا به زحمت انداختی"( رسالهلقأالله، میزراجوادآقا،ملکیتبریزی،ص. ) غیبتی که بیاختیار یک عالم بزرگ میشود، برای این که اثر این غیبت را در روح خود از بین ببرد، به چهل روز عبادت و بندگی بیشتر در برابر ذات الهی نیاز پیدا میکند; بنابراین، برای اصلاح نفس و رسیدن به کمال، باید به طور کامل مراقب بود که هیچگونه کار حرامی از انسان سر نزند. بدیهی است هر فردی، با اراده جدّی و ایجاد شرایط لازم میتواند به مطلوب و خواست خود نایل شود و برای توفیق در هر امر، باید از ذات الهی و امامان: کمک گرفت. قرآن در این باره میفرماید:"والَّذینَ جـَهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا واِنَّ اللّهَ لَمَعَ المُحسِنین;(عنکبوت،69) کسانی که در راه ما جهد و کوشش کردند، محققاً آنها را به راه خوبش هدایت میکنیم و خدا همیشه با نیکوکاران است."
اضافه کردن دیدگاه جدید