فردی که در گذشته گناهان بسیاری مرتکب شده است و اکنون پشیمان شده است آیا خداوند گناهان او را میبخشد؟ مثلاً اگر نمازهای خود را نخوانده و امرو
توبه با یک جرقه آغاز میشود. جرقهای که در آغاز تنها یک نقطة نورانی و کوچک در قلب است; امّا به تدریج تمامِ آسمانِ تیره و تاریک قلب را فرا میگیرد. این نقطة نورانیِ سفید، انسان را از گذشته تاریک به آینده روشن میبرد. نسبت به گذشتة تاریک و سیاه، احساس تلخی، پشیمانی و ندامت میکند و آسمانِ ابر گرفتة قلب برای آیندهای روشن آمادة بارش رحمت الهی میشود. قرآن، این کتاب نوید بخشِ رحمت، به همة مؤمنان فرمانِ توبه میدهد. در سورة تحریم، آیه 8 میفرماید: "یَأیّها الذین ءَامنوا توبوا إلی الله توبةً نصوحاً عَسیَ رَبُّکم أَن یکفّر عنکم سیّئاتکُم و یُدخِلَکُم جَنّــَتٍ تجری مِن تحتها الأَنهـَر; ای کسانیکه ایمان آوردهاید! با اخلاصِ کامل توبه کنید، باشد که پروردگار از گناهان شما در گذرد و به باغهایی واردتان کند که در آن جویبارانی جاری است." حقیقت توبه همان حالت ندامت و پشیمانی از معصیت و تصمیم بر ترک بازگشت به گناه در آینده است.(کشفالمراد، ص 444.) همانطور که میدانی، پشیمانی کار دل است; امّا اگر حقیقی و خالص باشد، آثاری را در رفتار ظاهری انسان نیز بر جای میگذارد. روزی حضرت علیمردی را دید که بدون توجّه به شرایط توبه فقط با زبان میگفت: "استغفر الله" حضرت به او فرمود: میدانی استغفار چیست؟ آنگاه شرایط استغفار را برای او توضیح داد و فرمود: اوّل: باید از کارهای ناشایست گذشتهات پشیمان باشی; دوم: آنکه تصمیم بگیری دیگر سراغ کارهای زشت قبلی نروی; سوم: اگر حقّی از بندگان خدا برعهدة توست (قرضی گرفتهای و پس ندادهای یا به زور چیزی را از مردم گرفتهای و یا...) ادا کنی; چهارم: اگر حقی از خدا بر عهدة توست (مثلاً نمازهایی از تو قضا شده و نخواندهای) آنها را ادا کنی و... . آنگاه پس از این مراحل با زبان بگویی: "استغفرالله"(نهجالبلاغه، صبحی صالح، ص 549، کلمة 417.) بعضی گمان میکنند که استغفار و توبه مخصوص گناهکاران است; امّا حضرت علیدر آغاز حدیثی که ذکر شد میفرماید: "الاستغفارُ دَرَجةُ العِلّیین; استغفار کردن، درجه و مرتبة انسانهای والاست." بعد از توضیح معنا و شرایط توبه، روشن میشود که جبران گذشته در مورد نمازهای خوانده نشده، به این است که ما علاوه بر پشیمانی دل نمازهای قضا شده را ادا کنیم و اگر چنانچه مقدار دقیق نمازهای قضا را نمیدانیم باید تا حدی که یقین داریم به تدریج قضای آن را به جای بیاوریم.
اضافه کردن دیدگاه جدید